۵
۱۲
شنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۱۸:۲۴
پس لرزه های توضیحات عزت الله انتظامی درباره همراهی با مشایی

مشایی عزتش را از «عزت» می خواهد...

مشایی عزتش را از «عزت» می خواهد...
در پی انتشار برخی حواشی درباره حضور عزت الله انتظامی در روز ثبت نام رحیم مشایی، کمیته رسانه ستاد حامیان مردمی اسفندیار رحیم مشایی اطلاعیه ای ابهام برانگیز صادر کرد.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، در این اطلاعیه آمده است: استفاده از هنرمندان و اصحاب فرهنگ و هنر در امور سیاسی و انتخاباتی، امری مذموم و نکوهیده ارزیابی می شود. از همین رو درخواست های متعدد هنرمندان عزیز کشورمان برای همراهی در روز ثبت نام همواره با پرهیز همراه شده است. استاد عزت الله انتظامی از مفاخر برجسته و چهره های ماندگار عرصه فرهنگ و هنر کشورمان هستند و بی شک، شرایط کنونی ایشان، برای ما قابل درک بوده و از آنجا که ایشان را استاد پیشکسوت این عرصه می دانیم، حفظ شان و جایگاه استاد عزت الله انتظامی را بر خود مفروض می داریم.
از انتخابات ۸۴ تا مشایی ۹۲
سال ۸۴ زمانی که احمدی نژاد و هاشمی رفسنجانی در دور دوم انتخابات با هم رقابت می کردند یکی از انتقادات فراوانی که به احمدی نژاد وارد می شد، بی تجربگی وی برای تصدی مقام ریاست جمهوری بود. هرچند وارد بودن این انتقاد بعدها به خوبی ثابت شد، اما آنچه که بعدها هرچه بیشتر نمود پیدا کرد این بود که او نه تنها تجربه کافی نداشت، بلکه تلاشی هم نکرد تا از علم و تجربه دیگران بهره ببرد. او تیم خود را از شهرداری مستقیما به دفتر ریاست جمهوری برد تا کارمندان یک اداره، اکنون کشوری را اداره کنند. کارمندانی که هر کدام تبدیل به تشتهایی شدند که از بام ریاست جمهوری افتادند. از جمله این کارمندان اسفندیار رحیم مشایی گمنام بود که نامدار نشد، مگر در سایه پست هایی که احمدی نژاد به وی هبه کرد و بر سر زبان ها نیافتاد مگر با لفاظی. و چون این نامداری از مایه ای که در وجودش حاصل نشده بود تا عزتی برایش باشد، سعی کرد عزت را از عزتمندان به عاریه بگیرد. او از ۲۵۰۰ سال پیش و کورش کبیر شروع کرد تا امروز که به آقای عزت الله انتظامی رسیده است.
هفته گذشته زمانی که مشایی برای ثبت نام در انتخابات ریاست جمهوری به وزارت کشور رفت، عکس هایی از وی منتشر شد که او را در کنار احمدی نژاد و عزت الله انتظامی نشان می داد. این عکس ها موجب شد تا بسیاری عزت الله انتظامی را مورد انتقاد قرار دهند که چرا وارد بازی های سیاسی شده است. از این رو عزت الله انتظامی در بیانه ای به شرح ماجرا پرداخت، که بر اساس این
با وجود آنکه شخص احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور مملکت مدت هاست که در استان های مختلف برای وی کارناوال تبلیغاتی به راه انداخته است و حتی وی را تا لحظه ثبت نام مشایعت می کند و هراسی از تیغ تیز منتقدین به خود راه نمی دهد، باز مشایی به دنبال عزت است
بیانیه، وی نه تنها با میل و اراده خود به وزارت کشور نرفته است، بلکه مشائی وی را به بهانه انجام دادن کارهای اداری که آقای عزت الله انتظامی داشته است، فریفته و به وزارت کشور کشانده است. در وزارت خانه هم تنها برای مدت زمانی کوتاه احمدی نژاد و مشائی کنار وی نشسته اند، خبرنگاران عکس گرفته اند و بعد هم رفته اند، بدون آنکه صحبتی درباره مشکلات آقای عزت الله انتظامی شود.
در طی سال های گذشته مشائی جهد بسیاری از این دست کرده است تا بتواند عزتی در میان مردم برای خود دست و پا کند؛ او سال هاست که از عظمت ایران باستان دم می زند و در این راستا منشور کورش را به ایران آورد و برای آنکه پس از سال ها دور از وطن بودن، احساس غریبی نکند، به گردنش چفیه انداختند. او گفته است که اسلام دیگر ظرفیت اداره کشور را ندارد و از دوستی با اسرائیل صحبت کرد و... . اما در این بین ماجرای پیش گفته در نوع خود کم نظیر است. با وجود آنکه شخص احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور مملکت مدت هاست که در استان های مختلف برای وی کارناوال تبلیغاتی به راه انداخته است و حتی وی را تا لحظه ثبت نام مشایعت می کند و هراسی از تیغ تیز منتقدین به خود راه نمی دهد، باز مشایی به دنبال عزت است. گویی حتی احمدی نژاد هم دیگر آن اعتماد به نفس سال های پیش را ندارد. او که سال هاست از جایگاه تعریف و تمجید از دولت های نهم و دهم یک گام عقب نیامده است، و کوچکترین ایرادی را به دولت های خود وارد نمی داند، احتمالا در دو ماه اخیر با واقعیتی تکان دهنده مواجه شده است. وی در کارناوال های دو ماه اخیر، شاهد بود که دیگر کمتر کسی حاضر می شود تا پای صحبت های وی بنشیند مگر نامه به دستان. و دو بار در استادیوم آزادی تلاش کرد تا بیازماید که مشائی در هشت سال گذشته چقدر عزت جمع کرده است. بار اول در استادیوم یکصد هزار نفری که تنها چمن و صندلی به حکم اجبار و بلکه یک هزار نفری به حکم دیگر، به صحبت های احمدی نژاد گوش دادند و بار دوم برای آنکه همین تعداد اندک نمود بیشتری بیابد در سالن ۱۲ هزار نفری که این بار تنها جنس برخی از حضار عوض شد و صندلی و پارکت به حرف های آن ها گوش جان سپردند. احتمالا این زائل شدن اعتماد به نفس است که سبب تغییر تاکتیک شده است، و عزت مندان را می فریبند، علی رغم میل شان به جایی می برند و از آنها عزت گدایی می کنند...
گزارش : جواد قربانی آتانی
کد مطلب: 30460
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


عارف
اقای انتظامی همیشه برای مردم عزیز بوده و هست و این رفتارهای ناجوانمردانه چیزی از بزرگی او کم نمی کند.
سعید
هنرمندان در تاریخ ایران رو به سوی دربار شاهان داشتند. از شاعران تا معماران و حتی فیلسوفان. امروز دیگر هنرمند بر در دربار شاهان نمیکوبد. بلکه خود درباری دارد به عظمت تمام تمام ناگفته ها! عزت خلق میکند و درباریان در پی نزدیکی به خالق به طواف ریاکارانه مشغولند
کوروش خوابیده
برای این کار آقای مشایی، گدایی صفت مناسبی نیست از آن روی که انسان، با کمال میل به گدا کمکی انسانی می کند.
به نظر صفت دزدی و سرقت مناسب تر است. کاری که کاندیدای محترم چه با افتخارات کهن ایرانی و چه با افتخارات هنری - فرهنگی کنونی این مملکت می کند، دزدی است.
مصطفی
درود بر اقای انتظامی.
دیگه دورشون داره به پایان میرسه