۱
۱
شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۲ ساعت ۰۸:۲۴
از احساس تکلیف کاندیداها تا احساس خطر

چه کسانی صلاحیت احساس خطر ندارند؟

عبارت «احساس تکلیف» بار معنایی خاصی دارد. وقتی سخن از تکلیف به میان می‎آید، ذهن‌ها معطوف به یک وظیفه دینی و شرعی می‌شود. یک طنزپرداز، انتخابات پیش رو را به جشن تکلیف سیاسی تشبیه کرد. جشن تکلیف، یک آیین نوپای دینی برای کودکان و نوجوانانی است که به بلوغ شرعی می‌رسند و باید وظایف الهی خویش را به انجام برسانند.
چه کسانی صلاحیت احساس خطر ندارند؟
«احساس تکلیف»؛ این اصلی‌ترین علتی بود که کاندیداهای ریاست جمهوری تا زمان ثبت نام خویش به عنوان دلیل کاندیداتوری خود ابراز می‌کردند. می‌توان به جرات گفت تقریباً تمام کاندیداها حضور خود را با احساس تکلیف مرتبط دانسته اند.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، غلامعلی حداد عادل نخستین کاندیدایی بود که با این بیان حضور خویش را اعلام کرد. وی در شهریورماه سال گذشته، وقتی در ماراتن ریاست مجلس نهم نیز همچون مجلس هفتم مغلوب شده بود اظهار داشت: «اگر روزی احساس تکلیف کنم، همچنان‌ که در انتخابات ریاست مجلس در همین دوره اتفاق افتاد، به میدان می‌‏آیم، حتی اگر بدانم که یک رأی بیشتر نخواهم آورد». حداد عادل نگفت چرا باید حضور در انتخاباتی که شکست در آن پیشاپیش روشن است، باید حتماً حضور داشت؟
محسن رضایی نیز درباره حضور خود می‌گوید: «بنده در طول ۳۰ انتخابات گذشته فقط در دو انتخابات حضور یافتم علی‌رغم اینکه من از قبل از جنگ تحمیلی نیز کار سیاسی می‌کردم و می‌توانستم از همان زمان به میدان بیایم اما در این دو انتخابات حضورم را لازم دانستم و این به این معنا نیست که ما به دنبال ریاست هستیم بلکه برای احساس تکلیف در میدان حضور یافته‌ایم».
علی‌اکبر ولایتی از موج احساس تکلیف ناراضی بود: «لازم نیست که هر فردی که احساس تکلیف می کند حتما رئیس جمهور شود و می تواند در وزارت یا در جای دیگری خدمت کند». این کاندیدا رقبای خود را از کاری بازمی‌داشت که خود نیز مبتلای آن بود، او به این که چرا پس از اعلام حضور اعلام احساس تکلیف هم می‌کنند، اعتراض داشت، و شاید معتقد بود چرا هر که مثل من احساس تکلیف کرده، مثل خود من کاندیدا هم شده!
احساس تکلیف در میان کاندیداهای ریاست جمهوری تبدیل به پارادایم دلیل حضور شد و هر کسی حضور خود را به این مسئله پیوند می‌داد. روزنامه ابتکار، اصولگرایان را به خاطر این احساس تکلیف‌های زنجیره‌ای، جناح احساس تکلیف‌ خواند، سایت الف نیز عنوان احساس تکلیف را سرپوشی برای سهم‌خواهی بعضی از رقبایی دانست که در حد و اندازه ریاست جمهوری نیستند.
پیش به سوی احساس خطر
عبارت «احساس تکلیف» بار معنایی خاصی دارد. وقتی سخن از تکلیف به میان می‎آید، ذهن‌ها معطوف به یک وظیفه دینی و شرعی می‌شود. یک طنزپرداز، انتخابات پیش رو را به جشن تکلیف سیاسی تشبیه کرد. جشن تکلیف، یک آیین نوپای دینی برای کودکان و نوجوانانی است که به بلوغ شرعی می‌رسند و باید وظایف الهی خویش را به انجام برسانند. کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری تا پیش از تایید صلاحیت خود، در پی مشروعیت‌بخشی به کاندیداتوری خود هستند و احساس تکلیف بهترین و موجزترین عبارت مشروعیت‌زاست.
مشروعیت حضور، شرط حداقلی حضور در رقابت‌های انتخاباتی است. اما هر کسی در عرصه رقابت‌های نهایی حضور می‌یابد، این مشروعیت را کسب کرده، پس به صرف وجود آن پیروزی نهایی به دست نمی‌آید. خاصه این که وقتی در بازار رقابتی انتخابات کسی تلاش نمی‌کند تا بیان متفاوت یا دست کم الفاظی دیگر برای بیان این شرط مشروعیت‌ساز پیدا کند. این مد، برای کسب نظر مشتریان یا رای‌دهندگان نیست، پس تکراری شدن آن‌، مشکلی به وجود نمی‌آورد.
تکرار عبارت احساس تکلیف توسط کاندیدا، برای او آفرینش فضای مشروعیت‌ساز است، اما کاندیدا پس از آن نیاز به مقبولیت دارد. حالا وقت ایجاد فضای تفاوت است. ساده‌ترین کار کاندیداها برای بروز و نمود خود، استفاده از شرایط موجود برای متمایز کردن خود است. همان گونه که در سال ۸۴ هیچ کاندیدایی به فکر تمجید از اقدامات هشت ساله خاتمی نبود، اکنون نیز این اتفاق برای احمدی‌نژاد می‌افتد. کاندیداها به صراحت و به تلویح، به برنامه‌ها و اقدامات دولت حمله می‌کنند.
اما پرسش در این‌جاست اگر احساس تکلیف به عنوان عامل مشروعیت‌ساز برای همه قابل قبول است، می‌توان احساس خطر را به عنوان یک ادعای تبلیغاتی از سوی همه صادقانه دانست؟ آیا کسانی که امروز از این که تورم مثل خوره به جان مردم افتاده یا برنامه خود را مهار ۱۰۰ روزه و شش ماهه تورم عنوان می‌کنند و با احساس خطر از اقدامات هشت ساله احمدی‌نژاد به عنوان عامل تبلیغات استفاده می‌کنند در حال فرار رو به جلو نیستند؟ آن‌ها در این هشت سال همفکر و همراه احمدی‌نژاد بودند و حتی پیش از بر سر کار آمدن او، زمینه‌های این گرانی و تورم را با اجرای طرح‌های عوام‌پسندانه‌ای نظیر تثبیت قیمت‌ها –که به منفی شدن موازنه مالی نیروگاه‌ها انجامید- در مجلس اصولگرای هفتم ایجاد کردند. آن‌ها نیز اگر در سال ۸۴ بر سر کار می‌آمدند به همین راه عوام‌گرایی هم‌جناحی خود می‌رفتند.
شاید نتوان وقتی کسی از احساس تکلیف می‌گوید بر او خرده گرفت، اما کسانی که در این هشت سال تاییدگر همیشگی بوده اند، بلندگوهای صالحی برای اعلام احساس خطر نیستند.
کد مطلب: 31987
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


علی کریمی
Iran, Islamic Republic of
برادران سایت فریادگر در سال 1389 در میدان راه آهن کودکی 6 ساله بهمراه مادرش در حال عبور از اطراف میدان راه اهن بود که ناگهان کودک به مادرش گفت مادر !موز می خواهم اما مادر او را کتک زد و من از ظاهر قضیه به نداری مادر پی بردم اما جگرم سوخت و آتش گرفتم یکهو بیاد اختلاس های اطرافیان دولت پاکدست افتادم و گریستم و همچنین بیاد هاله نور افتادم و پس از آن بیاد مظلومیت مولا علی افتادم که 25 سال خانه نشین شدند.