۱
دوشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۵ ساعت ۱۸:۰۳
بررسی رفتار اصولگرايان بعد از شکست در انتخابات

گهي زين به پشت و گهي پشت به زين!

اصلاح‌طلبان شانس آوردند، اينها مثل سعودي‌ها، ما اصولگرايان را بمباران مي‌کردند، اما بازهم ما پيروزيم. فقط ما شهيد داده‌ايم، اصلاح‌طلبان نه شهيد شده‌اند، نه ترور».
گهي زين به پشت و گهي پشت به زين!

«اصلاح‌طلبان شانس آوردند، اينها مثل سعودي‌ها، ما اصولگرايان را بمباران مي‌کردند، اما بازهم ما پيروزيم. فقط ما شهيد داده‌ايم، اصلاح‌طلبان نه شهيد شده‌اند، نه ترور» 
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، اينها صحبت‌هاي حجت‌الاسلام جعفر شجوني فعال سياسي اصولگراست. کسي که به عنوان يک اصولگراي دو آتشه شناخته مي‌شود. کسي که چون بسياري از اصولگرايان ديگر معتقد است برخلاف تمام شواهد، اصلاح‌طلبان پيروز انتخابات نيستند. اما شجوني تنها اصولگرايي نيست که فرار رو به جلويي را در ادبياتش در پيش گرفته است. چند روز پيش هم غلامعلي حداد عادل که رئيس فراکسيون اصولگرايان مجلس نهم بود، فاصله پيروزي اصلاح‌طلبان در تهران را از اصولگرايان، بسيار جزئي خوانده بود و گفته بود: «اصلاح‌طلبان در تهران با يک تفاوتي جزئي به پيروزي رسيدند! طوري وانمود مي‌کنند که انگار پيروزي قاطعي داشتند.»

اينها همان اصولگراياني هستند که بعد از هفتم اسفند مي‌گفتند شکست آدابي دارد که ما آن را خوب مي‌دانيم؛ «من آنم که رستم جوانمرد بود» اما بياييد قبول کنيم که پذيرش اين شکست کار چندان ساده‌اي نيست. اينکه تيم دسته اول اصولگرايان در رقابت با تيم اميد اصلاح‌طلبان از ميدان به در شده است، اتفاق نادري است. آنها براي انتخابات مجلس، گردان 290 نفري فرستاده بودند که تنها 83 نفرشان به مجلس راه يافتند. بعد از سه دوره سکان داري مجلس، اين شکست، وزن سنگيني دارد. چون اصلاح‌طلبان حتي اجازه نيافتند با مهره‌هاي اصلي وارد شوند. اين را مي‌شود حتي به صورت محسوس در ميان رسانه‌هاي طيف راست هم ديد. به گفته برخي از صاحب نظران، اصولگرايان ادبيات شکست را به خوبي نمي‌دانند و نمي‌توانند ببينند بعد از انتخابات سال 92، در سال 94 هم زمين را به اصلاح‌طلبان و اعتداليون واگذار کرده‌اند. اما سوال اين است که اين رفتار و اين طرز برخورد از کجا ناشي مي‌شود؟

اکثريت مجلس دست اصولگرايان است، نه اين تازه به دوران رسيده‌ها

جعفر شجوني اين بار کولاک کرده است. او در گفت وگو با انتخاب حرفهايي درباره شکست اصلاح‌طلبان و پيروزي اصلاح‌طلبان زده است که انگشت حيرت را به مصاف دندان مي‌برد! او درباره نتايج انتخابات گفته: «کيهان در اين مورد گفته اصولگرايان پيروز شده اند و به نظر بيراه نگفته است. اصلاح‌طلبان فقط تهران شانس آوردند و پيروز شدند آن هم بخاطر نجابتي بود که اصولگرايان خرج کردند وگرنه آن هم باز اصولگرايان پيروز مي‌شدند.» او ادامه داده: «من هيچ عقيده اي به اصلاح‌طلبي و اصلاح گرايي ندارم و اين افراد را با مجلس دوره ششم تطبيق مي‌کنم و چون اين افراد ريشه و اساس اصولي ندارند قطعا در اين پيروزي شکست هم خواهند خورد؛ «به دليل اينکه اين افراد اصالت ندارند و برگرفته از جبهه ملي و نهضت آزادي هستند و بين اين افراد نه شهيد دادند و نه ترور شدند. تنها از اصولگرايان بودند که شهيد و ترور شدند. به نظر من، اصلاح‌طلبان با جبهه ملي و نهضت آزادي هيچ فرقي ندارند و ما با آنها هرگز سازش نخواهيم داشت.»

شجوني در پاسخ به اين سوال که علت اصلي شکست اصولگرايان در تهران چيست، گفته: «نبايد گفت ولي به نظر من، دلايل‌هاي زيادي دارد و ترفندهاي خاصي در انتخابات اخير استفاده کردند. بحث اصلاح‌طلبان و اصولگريان مثل بحث عربستان و يمن است که عربستان بمباران مي‌کند و يمن پيروز ميدان است. اکثريت اين مجلس در دست اصولگرايان است، نه افراد تازه به دوران رسيده که نمي‌دانند پارلمان و مجلس چيست. به ضرس قاطع مي‌گويم که در انتخابات سال 96 اصولگرايان پيروز ميدان هستند.»

اصولگرايان در زمان پيروزي، بزرگنمايي مي‌کنند

«جريانات سياسي بايد بدانند فعاليت سياسي يک فراز و فرودي دارد که به صورت طبيعي گاهي رخ مي‌دهد. هم فراز و هم فرود دلايل خاص خودش را دارد. اما آن جرياني موفق است که در زمان فراز مغرور نشود و به خودش مسلط باشد و در زمان فرود مايوس نشود و بتواند ضعفها را بشناسد تا آنها را درست کند.» اينها بخشي از صحبت‌هاي حجت‌الاسلام مصطفي درايتي، مشاور دولت اصلاحات است که درباره علل عدم پذيرش شکست از سوي اصولگرايان به "فریادگر" گفته. او ادامه مي‌دهد: «اگر اينطور نباشد و اين رفتارها وجود نداشته باشد، نه پيروزي شيرين مي‌شود و نه شکست براي جبران کاستي‌ها قابل استفاده مي‌شود. اين راه و رسمي ‌است که در جهان وجود دارد و همه از آن استفاده مي‌کنند. مشکل اصولگرايان است که در زمان پيروزي نسبت به پيروزي شان بزرگنمايي مي‌کنند و مي‌خواهند خودشان را يکه دار ميدان بنامند. در زمان شکست هم نمي‌خواهند آن را بپذيرند و به عنوان فرصتي براي بررسي آسيبها و شناختن آنها براي جبران، در نظر بگيرند.» درايتي با اشاره به اينکه همين شيوه باعث شده اصولگرايان حالت ايستا پيدا کنند، ادامه مي‌دهد: «اصولگرايان مدتهاست از مولفه‌هاي يک جريان سياسي موفق فاصله گرفته اند. مشکلاتشان در گذر زمان زياد شده است و حتي ريزش نيرو هم پيدا کرده‌اند. معتدلانشان هم از آنها فاصله مي‌گيرند. آنها اين توهم را هم در بين خودشان و هم در بين اطرافيان و هوادارانشان ايجاد کرده اند که هيچگاه شکست نمي‌خورند. رفتار امروزشان هم از همين ماجرا نشات مي‌گيرد.»

درايتي معتقد است اصولگرايان مي‌خواهند هميشه رقيب را به صورت کامل از ميدان به در کنند و اصلا رقيبي در ميدان نداشته باشند: «اما اين کار آسيبهايي دارد که مي‌شود نتيجه آن را در هشت سال دوره رياست جمهوري احمدي نژاد ديد. بودن يک رقيب جدي در زمان رقابت، ميزان اشتباهات را کاهش مي‌دهد. وجود رقيب، بزرگترين اهرم براي حضور و ماندن در فضاي سياسي است. اگر رقيبي وجود نداشته باشد، شما اشتباهاتتان را نمي‌فهميد و در رقابتهاي بعدي نمي‌توانيد پاسخگو باشيد.» او ادامه مي‌دهد: «بعضي اصولگرايان يا اين را نمي‌فهمند يا آمادگي پذيرش يک عدم موفقيت را در انتخابات ندارند. حتي جالب است که انتخابات 94 يک رقابت آزاد و عادلانه هم نبود. اصلاح طبلان بعد از رد صلاحيت‌هاي گسترده با يک تيم دسته 4-5 به ميدان آمده بودند. اين شکست براي اصولگرايان معناي ديگري دارد.اينکه تيم دسته اول آنها در مقابل تيم دست چندم ما باخته است، سخت است. اما اگر تيم دست اول ما اجازه ورود به ميدان را پيدا مي‌کرد، آنوقت اتفاقات معنادارتري رخ مي‌داد.» او در اخر متذکر مي‌شود: «ما نمي‌خواهيم اصولگرايان تحقير کنيم و حتي قضاوتي هم درباره شان نداريم ولي انتخاب مردم همه چيز را نشان داد. آنها بايد به نگاه و انتخاب مردم احترام بگذارند و اين شکست را معياري براي سنجش اعمال خود در نظر بگيرند تا ضعف‌ها و آسيبهايشان را مرتفع کنند».

اصولگرايان ادبيات شکست را نمي‌دانند

رضا جلالي، استاد دانشگاه و کارشناسي سياست خارجي نيز در واکنش به صحبتهاي شجوني، به «فریادگر» مي‌گويد: «شوراي نگهبان که بزرگترين حامي‌اصولگرايان محسوب مي‌شود، در زمان بررسي صلاحيت‌ها از صد در صد اصلاح‌طلبان تنها يک درصدشان را تاييد کرد. اما 87 درصد از آن تعداد هم به مجلس راه يافتند.

ما مجبور بوديم تماما با ليستهاي گمنام وارد مجلس شويم. اين هجوگوييها هيچ معنايي ندارد. يعني چه که مي‌گويد در بين اصلاح‌طلبان اصلا ايثارگر نيست. خانواده کواکبيان، 14 شهيد داده‌اند. الياس حضرتي خودش در منطقه‌اي از جنگ، فرمانده بوده. برادر رئيس جمهوري پايش را در جبهه از دست داده است. عليرضا رحيمي ‌آزاده دوران جنگ است.» او ادامه مي‌دهد: «اين جماعت فقط مي‌خواهند از اين حرفها سوءاستفاده ابزاري کنند. وگرنه سهم زيادي از خانواده‌هاي شهدا، اصلاح‌طلب هستند. شجوني گوشهايش را پنبه گذاشته و نمي‌خواهد صداي مردم را بشنود.» جلالي معتقد است با پيروزي اصلاح‌طلبان و اعتداليون در انتخابات ديگر نبايد به هجويات امثال شجوني گوش کرد: «اين حرفها مدتهاست نخ‌نما شده است و ديگر کسي وقعي به آن نمي‌‌گذارد.» او در پاسخ به اين سوال که «چرا اصولگرايان نمي‌خواهند بپذيرند که زمين را واگذار کرده‌اند؟» مي‌گويد: «به نظر من اصولگرايان سرگيجه گرفته‌اند. آقاي ترقي به عنوان يکي از اصولگرايان ميانه‌رو اعتراف کرد که شکست خورده‌اند و از اين پس اگر بيش از 30 درصد مردم در انتخابات شرکت کنند، حتما اصلاح‌طلبان پيروز خواهند بود. با شرکت 47 درصد مردم تهران در انتخابات، ليست اميد به صورت کامل راي آورد.» جلالي معتقد است آنها ادبيات شکست را نمي‌دانند وگرنه چنين رفتاري نمي‌کردند: «اصولگرايان استاد جنگ رواني هستند. آنها حاضر نيستند شاخ غرورشان را بشکنند و به شکست اعتراف کنند.»
گزارش : محبوبه شعاعي

 

 

کد مطلب: 55314
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *