۱
يکشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۴۴
بررسی نقش ایران در بحران عراق

حمایت از عراق؛ گامی مثبت در امنیت ملی

در دهه های گذشته خاورمیانه همیشه یکی از پرآشوب ترین نقاط جهان بوده است. منطقه ای کمتر رنگ آرامش را به خود دیده است. این منطقه یک روز درگیر جنگ داخلی است و روز دیگر از غرب یا شرق مورد حمله قرار میگیرد.
حمایت از عراق؛ گامی مثبت در امنیت ملی

در دهه های گذشته خاورمیانه همیشه یکی از پرآشوب ترین نقاط جهان بوده است. منطقه ای کمتر رنگ آرامش را به خود دیده است. این منطقه یک روز درگیر جنگ داخلی است و روز دیگر از غرب یا شرق مورد حمله قرار میگیرد. 
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، کشورهایی هستند که وضعیت بدتری نسبت به سایرین دارند؛ عراق یکی از این کشور ها است. کشوری که کمتر رنگ آرامش را دیده است. از سویی آمریکا این کشور را سالها مورد اشغال نظام قرار داده بود و پس از آن نیز با داعش دست به گریبان شد. موضوعی که کل منطقه را تحت تاثیر قرار داده است. اما ایران در میان نقش موثری در حمایت از این کشور و همچنین مبارزه با تروریسم ایفا میکند.

بحران عراق ناشی از ظهور داعش و سپس تشکیل ائتلاف بین المللی ضد داعش توسط آمریکا از جمله تحولات منطقه ای هستند که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را تحت تاثیر قرار داده اند. بر همین اساس در ابتدای شکل گیری داعش، سیاست قاطع و اصولی جمهوری اسلامی بر محور حمایت از وحدت سرزمینی عراق از طریق؛ ایجاد ثبات سیاسی و نیز ارسال کمک های نظامی و پشتیبانی قرار گرفت. بارها و بارها مقامات ایران نیز بر حمایت گسترده ایران از عراق تاکید کرده اند. اینک این پرسش مطرح است که حفظ امنیت و ثبات عراق چه جایگاهی در سیاست خارجی ایران داشته و چگونه بر منافع ملی ایران اثرگذار است؟

 

پیوستگی امنیت ملی با امنیت منطقه ای

در مطالعات امنیتی گفته می شود؛ هر کشور به مقوله‏ی امنیت از دو زاویه داخلی و خارجی می‏نگرد. جنبه‏ داخلی امنیت ملی، امنیت یک ملت در مقابل تهدیدات پیدا و نهان در درون مرزهای ملی را شامل می‏شود. اما واقعیت ان است که؛ مجزا کردن دو جنبه‏ داخلی و خارجی امنیت ملی از یکدیگر تا حدودی ناممکن است. این امر به ویژه در ساختار نوین جهانی بسیار حائز اهمیت است. چرا که از یکسو ابعاد داخلی و خارجی امنیت ملی به شدت به هم مرتبط شده اند و از سوی دیگر پیوستگی عجیبی نیز میان سطوح گوناگون امنیت ملی، منطقه ای و بین المللی به وجود آمده است. در نظام بین الملل پسا جنگ سرد، سطح تازه‏ای از روابط امنیتی پدیدار شده است که، اساسا جهانی‏ است. در این سطح، مفهوم منافع و مصلحت کشورها از چارچوبهای‏ تنگ‏فردی و ملّی، فراتر می‏رود و صورت منطقه ای و بین المللی می‏یابد؛ به گونه‏ای که‏ همه واحدهای سیاسی را یکجا فرا می‏گیرد. از این‏ منظر، جهان پیکره واحدی می‏شود که اجزای آن‏ در قالب شبکه‌‏ای پیچیده با یکدیگر در ارتباط هستند. 

این پیوستگی مسائل امنیتی البته در سطح منطقه ای بسیار جدی‌تر است. چرا که میزان تعاملات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، جغرافیایی در سطح یک منطقه آنچنان وسیع است که هر بحرانی در یک کشور می تواند به سرعت در منطقه تاثیرگذار شود. به عبارت دیگر، امنیت یکی‏ مساوی با امنیت دیگری شده است. شیوع یک بیماری فراگیر، ظهور یک گروه تروریستی، عدم توانایی یک کشور برای کنترل مرزها و گسترش قاچاق مواد مخدر و .... همگی مسائلی هستند که به سرفصل های سنتی امنیت منطقه ای اضافه شده است. بحران های امنیتی البته صرفا از طریق تهدید نظامی کشورها را تحت تاثیر قرار نمی دهند، بلکه می توانند اثرات بسیار متنوعی داشته باشند. ظهور داعش در سوریه و عراق یکی از بحران های امنیتی منطقه است که غیر از اینکه یک تهدید نظامی مشخص علیه عراق و سوریه بشمار می رود، تهدیدی برای حفظ انسجام قومی کشورهای منطقه، امنیت روانی جوامع مسلمان، تداوم سلطه غرب از طریق ارتباط یافتن امنیت منطقه ای با امنیت بین الملل و ... به شمار می آید.

بحران های امنیتی منطقه

در سالهای اخیر ایجاد پیوندهای گسترده در جبهه مقاومت و اتصال ژئوپلتیک از تهران تا بیروت که بغداد و دمشق را نیز در بر می گیرد، جایگاه استراتژیک جبهه مقاومت را بیش از پیش ارتقا داد. در این شرایط، خطر ارتقا جبهه مقاومت به نقطه ای دست نیافتنی، به یک بحران جدی برای برخی کشورها تبدیل شده است. بر همین اساس، هنری کسینجر وزیر خارجه اسبق آمریکا در مصاحبه ای، با اشاره به جایگاه تاریخی ایران و نفوذ این کشور در منطقه خاورمیانه، ایران را مستعدترین کشور منطقه برای ایجاد هژمونی و تشکیل یک امپراتوری قوی در خاورمیانه دانسته و تذکر داد که؛ در حال حاضر تهدید ایران بسیار مهمتر و بزرگتر از داعش است. بر همین اساس این فکر به ذهن متبادر میشود که بحران سازی داعش و دخالت غرب در عراق و سوریه، برای رفع تهدید ایران و تضعیف جبهه مقاومت بوده است.

عراق علاوه بر اینکه با تهدید سرزمینی روبرو است، عملا با تهدید تجزیه قرار گرفته است. آنچه این وضعیت را مشکل‌سازتر می کند: تشکیل ائتلاف بین المللی برای مبارزه با داعش است که به نظر می رسد؛ برای حضور مجدد امریکا در عراق و دولت سازی جدید در بغداد سامان یافته است. آمریکا از ابتدای عملکرد داعش، حمایت از عراق و برخورد با داعش را منوط به تشکیل دولت وحدت ملی در این کشور کرد. واضح بود که تشکیل دولت وحدت ملی به معنای؛ برکناری نوری مالکی، افزایش سهم اهل سنت و کردها در دولت مرکزی و در واقع کاهش تسلط شیعیان بر دولت مرکزی بود. این موارد بی تردید، چشم انداز تجزیه عراق و یا ایجاد نظام کنفدرالی را تائید می کند، نه ثبات ملی و وحدت سرزمینی در عراق.

جایگاه عراق در سیاست خارجی و امنیتی ایران

 بحرانی که در عراق وجود دارد بی تردید بر امنیت ملی جمهوری اسلامی تاثیر خواهد گذاشت. اما برای اینکه بتوان نوع این تاثیرگذاری و راهبردهای جمهوری اسلامی، را مورد بررسی قرار داد، باید جایگاه عراق در سیاست امنیتی ایران را مورد مطالعه قرار داد.

 جمهوری اسلامی بر اساس ابعاد ملی و حدود جغرافیایی خود، دارای یک نوع طراحی امنیتی می باشد که در آن همسایه بزرگی مانند عراق جایگاه خاصی دارد. به بیان دیگر پیوستگی جغرافیایی ایران و عراق در ساختار جدید جهانی که در ان امنیت یک کالای همگانی است، باعث می شود؛ گره خوردگی امنیت عراق با جمهوری اسلامی بیشتر گردد.

 

فرصت ها وتهدیدهای بحران عراق برای جمهوری اسلامی ایران

 با توجه به مسائل پیش گفته باید دانست، ابعاد امنیتی بحران عراق، برای جمهوری اسلامی واجد ابعاد فرصت- تهدید همزمان است. از طرفی عراق به عنوان همسایه اصلی ایران و یکی از اعضای جبهه مقاومت دچار پروژه تجزیه طلبی داخلی است. آمریکایی ها نیز به بهانه مبارزه با داعش تلاش می کنند، دوباره حضور نظامی خود را در عراق تثبیت نمایند. اماکن مقدسه شیعه و شیعیان عراق به طور فزاینده ای در معرض تهدید جریانات سلفی تکفیری قرار دارد. برخی مناطق عراق می توانند به عنوان مناطق پشتیبانی برای عملیات های اطلاعاتی و تروریستی علیه جمهوری اسلامی بکار رود. اینها همه موارد تهدیدآمیز بحران عراق است.

اما از سوی دیگر بحران عراق می تواند سکوی پرتابی برای اقتدار منطقه ای جمهوری اسلامی باشد. در واقع بحران های امنیتی علیرغم صحنه های ناگوار و جنایات انسانی آن، اما زمینه ساز تحولات عظیم در موازنه قدرت منطقه ای هستند. بر اساس همین منطق در صحنه شطرنج ژئوپلتیک خاورمیانه، ایران به سرعت ابتکار عمل در عراق را بدست گرفته است. و اساسا منتظر عملکرد ائتلاف و یا نیروهای منطقه ای دیگر نظیر ترکیه و عربستان نشده است. همانگونه که جمهوری اسلامی تهدید فزاینده اشغال عراق در سال 2003 و محاصره شدن توسط نیروهای آمریکایی را به فرصتی عظیم تبدیل نمود.

 به نظر می رسد نتیجه بحران فعلی عراق نیز، افزایش بیشتر قدرت جمهوری اسلامی است. مقامات جمهوری اسلامی و از جمله سردار پرافتخار اسلام و ایران، سردار سلیمانی به سرعت در صحنه عراق وارد عمل شدند تا ضمن حفظ امنیت تاکتیکی عراق و مصون داشتن اماکن مقدسه (جلوگیری از تهدیدآمیز شدن شرایط عراق)، زمینه های استراتژیک اقتدار ایران (استفاده از بحران به مثابه فرصت) را فراهم آورند. در واقع تدبیر جمهوری اسلامی در حمایت گسترده نظامی از عراق و اثبات عزم راسخ جمهوری اسلامی در آزادسازی آمرلی و جرف الصخر، حکایت از آن دارد که؛ نظام تصمیم دارد نه تنها تهدید تجزیه عراق و ائتلاف ضد داعش را مرتفع نماید، بلکه از آن به عنوان فرصتی بی بدیل برای قدرت منطقه ای ایران بهره گیری نماید.

 

لذا بررسی بحران عراق هم از منظر تهدیدآمیز آن و هم بررسی فرصت های این بحران نشان می دهد که؛ اساسا باید امنیت عراق را به عنوان امنیت ایران به شمار آورده و حتی بالاتر از آن در اندیشه تحکیم اقتدار منطقه ای ایران و کاهش ضریب تهدیدات امنیت ملی بود. از طرفی این رویکرد با ارزشهای اسلامی و امنیت عتبات عالیات به عنوان محور هویت شیعی نیز پیوند وثیقی یافته است، به گونه ای که جمهوری اسلامی نمی تواند نسبت بدان بی تفاوت بماند.
گزارش:سحر مهرابی
کد مطلب: 57017
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *