۱
شنبه ۸ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۱۷:۳۸
پیشبینی پل کروگمن برنده جایزه نوبل اقتصاد 2008

هیلاری کلینتون در انتخابات آمریکا پیروز می شود

پل کروگمن برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 2008 میلادی با انتشار متنی، پیش بینی کرد هیلاری کلینتون برنده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا خواهد شد.
هیلاری کلینتون در انتخابات آمریکا پیروز می شود
پل کروگمن برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 2008 میلادی با انتشار متنی، پیش بینی کرد هیلاری کلینتون برنده انتخابات ریاست جمهوری آمریکا خواهد شد.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، متن کامل نوشتار پل کروگمن به شرح ذیل است :
از همان آغاز کارزار بی انتهای انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، تمام کارشناسان سیاسی بر این عقیده متفق بودند که هیلاری کلینتون کاندیدای «افتضاحی» است. اگر بخواهیم نمونه چنین برخورد رسانه ای با یک سیاستمدار را ببینیم باید به 16 سال پیش نظر کنیم؛ یعنی زمانی که رسانه های خبری به همه چیز ال گور، معاون رئیس جمهور و کاندیدای وقت ریاست جمهوری، می تاختند: از شخصیت او گرفته تا درستکاری و صداقت او؛ اتهاماتی که بعداً بی پایه و اساس بودن آن معلوم شد.
با این وجود باید عجیب باشد که خانم کلینتون تقریباً به راحتی توانست کاندیدای حزب دموکرات شود و رقیب جمهوری خواه خود را در سه مناظره شکست دهد و در آبان ماه،احتمالاً، با اختلاف زیادی در انتخابات به پیروزی برسد. اما چطور چنین چیزی ممکن است؟
مظنون همیشگی موفقیت هیلاری، اقبال بلند اوست. چنانکه اگر کاندیدای حزب جمهوری خواه هر کسی جز دونالد ترامپ بود، کلینتون شکست سختی می خورد.
می توان نقیض این مطلب را هم در نظر گرفت؛ اینکه موفقیت های خانم کلینتون به‌ خاطر توانایی های سیاسی است که از دید مفسران و تحلیل گران سیاسی دور مانده است.
ابتدا باید یپرسیم گزینه بهتر حزب جمهوری خواه چه کسی می توانست باشد؟ بهتر است به یاد آوریم که آقای ترامپ کاندیداتوری حزب را از آن خود کرد چرا که توانست پایگاه مردمی حزب جمهوری خواه را با شعله ور ساختن خشم و‌ هیاهویی که سالها موتور محرک حزب بود، برانگیزاند. هر آنچه او به‌ فریاد‌ می گفت همان بود که رقبایش در گوش رأی دهندگان زمزمه می کردند. دیگر جمهور خواهان، ‌حریف ‌ترامپ نشدند چرا که پیام حزب فریاد می‌طلبید و نه نجوا.
در نگاه بعضی، آقای روبیو، سناتور ایالت فلوریدا، می توانست گزینه بسیار بهتری از آقای ترامپ باشد. اما علی رغم این نظرات داستان گونه، رقبای آقای ترامپ در دور مقدماتی-که ‌بر خلاف او همگی سیاستمداران حرفه ای بودند-در عقاید چندان متفاوت با آقای ترامپ نبودند. مارکو روبیو مثال خوبی است. آوازه ی او زمانی به گوش بسیاری رسید که در یکی از مناظره های مقدماتی، جمله ای عجیب را مدام تکرار کرد. بسیاری به نمایش مفتضحانه او‌ در مناظره توجه کردند، حال آنکه‌ توجه کمتری به اصل جمله جلب شد. گاف آقای روبیو در واقع در بیان این تئوری توطئه بود که باراک اوباما به عمد و به قصد، مترصد تضعیف ایالات متحده است. حال ‌این سؤال به ذهن می آید که آیا چنین حرفی با نظرات آقای ترامپ تفاوتی اساسی دارد؟ حتی اگر آقای روبیو‌ به آنچه می گفت اعتقاد نداشته باشد یا تنها به صرف مناظره، بر دشمن مشترک تاخته باشد، باز صداقت او ‌قربانی شده‌ است.
این مسئله از مشکل کلی جمهوری خواهان پرده بر می دارد: چه کسری از جمهوری خواهان به قدرت جادویی کاهش مالیات ها معتقد است، چه تعدادی از آنها گرمایش زمین را دروغ می پندارد و چه تعداد تصور می کند تنها با ذکر مداوم عبارت «اسلام‌افراطی» می توان داعش را به زانو در آورد؟ از قرار معلوم اما، تظاهر به باور این مبانی، هزینه ورود به تالار جمهوری خواهی است؛ تظاهری که کذب آن هویداست.
ذکر یک نکته دیگر‌ در مورد آقای روبیو خالی از لطف نیست: چطور فردی که در برابر تحریکات بچه گانه ی دونالد ترامپ کنترل خود را از دست داد و‌ قافیه را به کل باخت می توانست در برابر زنی قد علم کند که یازده ساعت مداوم در برابر سیل استنطاق کمیته جمهوری خواه رسیدگی به حوادث بنغازی خونسردی خود را حفظ کرد و ‌دست آخر چنان کرد که اعضای کمیته بی استدلال و‌ احمق جلوه‌ کنند؟ این نکته ما را به توانایی های خانم کلینتون می رساند.
در نگاه مفسران سیاسی، استعداد سیاسی در کسی نهفته است که رهبری حماسی باشد، یا چنان افتخار آمیز و رشک آور که بودن دمی با او‌ غنیمت به نظر آید یا در سخنوری سرآمد باشد. کلینتون اما هیچ کدام از اینها ‌نیست؛ شاید کسل کننده و شاید بسیار زنانه، در سخنوری هم چنان دستی بر آتش ندارد؛ حتی شوخی های آماده اش هم چنان جالب جلوه نمی کنند.
اما میلیون ها بیننده مناظره های ریاست جمهوری به نظاره نمایش فردی نشستند که از هر لحاظ تحسین برانگیز بود: متین و خوددار با آرامشی عجیب بخصوص زمان هایی که تحت فشار قرار‌ می گرفت؛ کاملاً آماده و با اشراف کامل بر سیاست هایی که از آنها سخن می گفت. همچنین کلینتون برنامه استراتژیک دیگری ‌هم‌ داشت و آن هم اطلاع از این مسئله که اثرات پیروزی‌‌ در هر مناظره تازه چند روز بعد، زمانی که حرف ها و منش او مورد بررسی قرار می گرفت، پررنگتر جلوه می کرد.
توانایی که او در مناظره از خود به نمایش گذاشت در زمان ریاست جمهوری نیز به یاری او‌ خواهد شتافت. وقار و‌ کفایت آن هم زمانی که فرد تحت فشار است، هر چند از معیار های کاریزما و جذبه به شمار نمی رود، اما توانایی چشمگیری است؛ توانایی که شاید در چشم‌ یک رأی دهنده نوعی مهم به حساب آید.
یکی‌ از نکات کارزار انتخاباتی خانم ‌کلینتون این است که او‌ برخلاف هر سیاستمدار جمهوری خواهی، برای مسائل اساسی که‌ در تبلیغات و سخنرانی ها مطرح کرده اهمیت قائل است و به راهکارهایی که معرفی کرده باور دارد.
شاید ما هم‌ باید به کلینتون به دید فردی جاه طلب و حساب گر بنگریم، شاید او ‌در بعضی از‌ مسائل کلان اقتصادی، حتی زمانی که بر موضوع واقف است، برنامه ای کامل و انسانی ارائه نکرده باشد، اما آنجا که صحبت از حقوق‌ زنان، نابرابری های نژادی و حمایت از خانوارها به میان می آید، اشتیاق و ‌تعهد اون از دیده پنهان نمی ماند.
پس بهتر‌‌ است که موفقیت هیلاری کلینتون را تنها به حساب اقبال بلند او نگذاریم. کلینتون ‌فردی قوی است و همیشه اینگونه بوده.

21 اکتبر 2016
ترجمه : علیرضا کیانی
کد مطلب: 62634
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *