۱
جمعه ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۲۰:۲۰
بحث های انتخاباتی در تونل های مترو

وقتی 96 درصد در واگن های مترو له می شوند!

اگر کاندیدای ریاست جمهوری هستید توصیه می کنم به جای میتینگ های نه چندان مفید سری به تونل های زیر زمینی تهران بزنید! حرف مردم را نه در میتینگ ها می شنوید نه در ستاد ها! تونل های زیر زمینی صادق تر از هر کمپین مردمی عمل می کنند!
وقتی 96 درصد در واگن های مترو له می شوند!
اگر کاندیدای ریاست جمهوری هستید توصیه می کنم به جای میتینگ های نه چندان مفید سری به تونل های زیر زمینی تهران بزنید! حرف مردم را نه در میتینگ ها می شنوید نه در ستاد ها! تونل های زیر زمینی صادق تر از هر کمپین مردمی عمل می کنند!
همین دو روز پیش بود که در یکی از همین تونل ها، قبل از ایستگاه دروازه شمیران گیر کرده بودم! راننده قطار _نمی دانم اسم تخصصی اش چیست!_ اعلام کرد به علت ترافیک در مسیر، سرعت قطار کم خواهد بود لطفا شکیبا باشید!
یک نفر از بین جمعیت گفت: مگه مترو ترافیک داره؟
صدایی پاسخ داد: قطار جلویی خراب شده! دوست من قطار جلوییه!
بعد از 5 دقیقه خانومی که کنارم بود گفت: الان ما بگیم یه شهر رو نمیتونه مدیریت کنه میخواد کشور اداره کنه حرف سیاسیه؟
از این جمله به بعد من صرفا یک شنونده بودم و آن چه می خوانید شنیده های یک مسافر متروست که اگر کاندیدای ریاست جمهوری بود برای انصراف ثانیه ای درنگ نمی کرد!
-والا یه شهر رو نمیتونه اداره کنه میره میگه 4 درصد 96 درصد!
- 96 درصد ماییم که داریم تو این مترو ها له میشیم!
-میگه 3 متر مترو بوده کردیم 3000 متر! کل شهر رو ریل بزن چه فایده داره اینطوری؟
-حالا نمیشه از برقایی که با آشغالا درست میکنن قطار جلویی رو راه بندازن؟!
از این حرف خنده ام گرفت! طبیعیست که ادعای بزرگ آقای شهردار توقع شهروندی را بالا می‌برد! و ضعف های شهرداری را در جای جای شهر به چشم ساکنین پر رنگ تر می‌کند!
-کی دیشب آشغال هاشو به موقع نذاشته دم در؟ برق نشده، الان برق قطع شده تهویه کار نمیکنه!
-خانوما بس کنید حرف سیاسی نزنید!
-حرف سیاسی نیست که! داریم درباره شهرداری حرف میزنیم!
-با پدیده ای رو به روییم که درباره شهر هم حرف بزنیم میگن بحث سیاسیه!
-خفه شدیم چرا راه نمی افته؟ 96 درصدی ها دارن به خاطر کمبود اکسیژن میمیرن!
-یکی نیست بگه نمیخواد یارانه ها رو اضافه کنی! پول عوارضی که از مردم میگیری خرج شهر کن!
داشتم فکر می‌کردم که حقیقتا سالانه چقدر پول بابت عوارض و خلافی و جریمه و پایان کار و... در همین تهران دائم الساخت و ساز خودمان به جیب شهرداری می‌رود و اصلا این پول خرج چه می‌شود؟ راستش بیست و دو بهمن 95 سومین بیست و دو بهمنی بود که وعده داده بودند مترو خط 6 راه خواهد افتاد!
-والا قدیما حداقل دوران انتخابات به مردم میرسیدن! رای تهرانی ها رو نمیخوان؟
خانومی با بی حوصلگی چادرش را روی سرش کشید: حالا حرف هم بزنیم میگن سیاسی حرف میزنه! ولی اونایی که زیر آوار پلاسکو موندن 96 درصدی بودن! که یه معذرت خواهی هم نکردن به خاطر بی تدبیری!
راست میگفت؛ آقای شهردار همین چند ماه پیش بود که درباره ناکارآمدی مدیریتشان در خصوص حادثه پلاسکو گفت: « باید این نکته را بپذیریم که خود مدیریت بحران در کشور دچار بحران است. جایی که باید از مردم عذرخواهی کنیم مدیریت بحران است نه حادثه پلاسکو».
-چی فرض کردن ما رو؟ چی بود این پسره که به خاطر لو دادن فسادهای شهرداری گرفتنش؟
آروم میگم : یاشار سلطانی!
-آره همون! والا ما صبرمون مثل املاکی که بذل و بخشش می‌کنن بین خودشون نجومیه! این شهر داره رو سرمون خراب میشه! برج ها هی بلند و بلند تر میشن و درخت ها هی کوتاه تر و کمتر! همین چند روز پیش دیدم باز درخت های ولیعصر رو قطع کردن! کی بابتش توضیحی دادند؟
من هم یادم نمی آید که آقای شهردار توضیحی درباره قطع شبانه درختان صد ساله ولیعصر آورده باشد، البته چند بار شبه توجیهاتی مطرح شد و در نهایت درختانی جوان جایگزین چنارهای ثبت ملی شده ی خیابان ولیعصر شدند. حالا روی اتوبوس های بی آر تی هم نوشتن که تهران چندین کیلومتر باغ داره و تهران قشنگه و تهران برای همه هست! یکی هم نیست بگه بیت المال جای تبلیغات انتخاباتی شما نیست!
قطار به آرامی شروع به حرکت میکند...
-خبببب مثل این که زباله ها برق شدن!
در بیست دقیقه انتظار در تونل های زیرزمینی کلان شهر تهران، ملموس ترین حسی که شاهدش بودم «نارضایتی» بود! به نظر می‌رسد «شهرداری حرف» یا «شهرداری چهار درصدی» برازنده دوره دوازده سال شهرداری کسی است که برای سومین بار کاندیدای ریاست جمهوری شده است!
به یاد دارم چند ماه قبل دوستی میگفت این آقای قالیباف اگر بخواهد رییس جمهور شود سر هر چهار راه یک صندوق می‌گذارد که عبور از چراغ قرمز ممنوع است ولی اگر پولش را بدهید اشکالی ندارد! بالای هر صندوق هم یک نفر را می‌گذارد تا مراقب باشد کسی بدون حق چراغ از چهارراه عبور نکند!
این روزها که سایت کارانه سردار شروع به فعالیت کرده ناخودآگاه ذهنم به یاد حق چراغ قرمزی که آن دوست در توصیف اشتغال زایی به ایده سردار قالیباف می گفت می افتد.
به مدد زندگی بیست ساله در تهران نیک می دانم که در دوازده سال گذشته آقای سردار جز هوای تهران همه چیز را به تهرانی ها فروختند! در عجبم که کسی که تا به این اندازه قائل بر خصوصی سازی و لیبرالیسم است چطور می‌تواند خود را رییس دولت 96 درصدی ها بداند؟
استادی میگفت شهرداری حتی در زیبا سازی بین مناطق شمال و جنوب شهر مساوات را رعایت نمی‌کند! قبای حمایت از مستضعفین برای کسی که در آخرین سمت اجرایی خود بیش از هر چیز اختلاف طبقاتی در کلان شهر تهران را به نمایش گذاشته بیش از حد گشاد نیست؟
آیا کسی که با افشاگران فساد شهرداری برخوردی درست شبیه به برخوردی که پیش تر با دانشجویان در سال 78 داشته است داشته می‌تواند به دولت یازدهم را به انتقاد ناپذیری و فقدان آزادی بیان متهم کند؟
و در نهایت آیا کسی که در مناظرات خود را پیرو کسی نشان می‌دهد که مردم از هشت سال دوران ریاست جمهوری اش بر کشور هیچ خاطره خوشی به یاد ندارند می تواند رییس جمهور قانونی کشور را بی‌عقل خطاب کند؟
گزارش : هدی محمدی
کد مطلب: 69831
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *