۱
يکشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۹:۲۱
مروری بر نظرات فرهنگیان آموزش و پرورش درباره انتخابات ریاست جمهوری

چرا فرهنگیان به روحانی رای می دهند؟

انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم در پیش است و موج انتخابات در کشور فراگیر شده است. در این میان فرهنگیان اعم از معلمان و بازنشستگان، بیش از پیش به رای به دکتر حسن روحانی مصمم شده اند تا بداخلاقی و تهمت و دروغ، فرصت بیشتری پیدا نکند. آنچه می خوانید نظرات تعدادی از فرهنگیان درباره انتخابات 96 است.
چرا فرهنگیان به روحانی رای می دهند؟
انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم در پیش است و موج انتخابات در کشور فراگیر شده است. در این میان فرهنگیان اعم از معلمان و بازنشستگان، بیش از پیش به رای به دکتر حسن روحانی مصمم شده اند تا بداخلاقی و تهمت و دروغ، فرصت بیشتری پیدا نکند. آنچه می خوانید نظرات تعدادی از فرهنگیان درباره انتخابات 96 است.


با امید به تغییر رای می دهم
زهرا علی اکبری، کارشناس آموزش و پرورش
بيست و نهم ارديبهشت ماه سال يك هزار و سيصد و نود و شش هجري شمسي، من براي آباداني و سرافرازي ميهنم و اميد به تغيير، رای خواهم داد. رای مي دهم به آن كه حقش رای من است، حقش نوشتن نامش بر روی تعرفه ها و ورودش به پاستور است. به آن كه مي داند درد من چيست، دغدغه ی من را دارد و براي برداشتن گام های موثر آموزشي، سياسي و اقتصادي پا به عرصه گذاشته است. من رای خواهم داد تا بار ديگر يادآوری كنم اوضاع كنوني نيازمند تغيير است، نيازمند رييس جمهوری انديشمند و درد آشنا و وطن پرست و آزاده است.
من رای خواهم داد تا آن ديگری – كه از كانديداشدن تنها فرياد زدن و تهديد و ارعاب را هنر دارد- برای من قانون وضع نكند و براي من تصميم آموزشي و زندگي و معيشت نگيرد و به روي كار نيايد. آن كه نمي داند و نمي خواهد كه بداند با هر بار مخالفت بي جا و موافقت بي دليل اش در جايگاهي كه تا كنون داشته، چه ضربه هايي بر زندگي من و آينده ی كشورم زده است .
مهم حضور من و ديگران برای هم عهدی با آرمان های والای استقلال و آزادی كشورمان است كه به اميد خدا به زيبايي و با شكوه هرچه تمام تر رقم خواهد خورد. مهم اين هست كه خواست مردم به دولت راه پيدا كند .
راي مي دهم به كسي كه تنگي معشيت، فقر فرهنگي، نظام آموزشي راكد و نبود بينش سياسي را مي شناسند. مي داند و مي فهمد كه ديگر زمان تغيير است و بايد دست به اصلاح و اعتدال بزند. آن كه قرار است چهارسال، هنرمندانه دانش سياسي، اقتصادی و اجتماعي خود را در طبق اخلاص بگذارد و بي وقفه برای نام آوری ميهن مان تلاش کند.
چقدر هيجان انگيز خواهد بود - بيست و نهم ارديبهشت ماه - با وجود تمام اختلافات عقيده، باز هم همين مردم فهيم و با صلابت كه برخوردها، گفتگوها و حادثه ها را به كناري نهاده اند و با وجود زخم هايي كه بر دل شان هست، با آنكه در عرصه ي سياست، غرض ورزی برخي را مي دانند براي اثبات حضور و بصيرتشان دست به حماسه ای كم سابقه بزنند. حس پر فهمي خواهد بود كه هم وطنانت با شوری وصف انگيز در صف های طولاني از اشتياق، بلوغ فكری شان را برای انتخاب رييس جمهور منتخب شان به رخ هم كشند. بي راه نيست اگر گفته شود، همين رد و بدل هاي جناح من جناح تو، يعني اين مرز و بوم نفس مي كشد، يعني اين كشور هنوز در خزانه مملكت داری اش، اعتماد مردم را دارد و خدا كند كه شكوه حضور اين مردم فهيم قدر دانسته شود، خداكند. "ربنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق و انت خیر الفاتحین (سوره اعراف، آیه 89) پروردگارا دری از رحمت به سوی ما و قوم ما بگشا كه راه تو راه حق است و تو بهترین گشاینده‌ای." و اميد است با اعلام نتايج انتخابات، منتخب مردم به اين بيانديشد كه چگونه مي تواند قدردان آرای مردمي باشد و چه نقشه راهي را بايد براي پاسخگويي به اين اعتماد حداكثری و عزت ايران عزيز ترسيم کند.
اميدوارم آن كه با رای اكثريتي مردم منتخب مي شود، شعارهاي تبليغاتي خودش را به ویژه در حوزه آموزش وپرورش که محور توسعه ی پایدار است فراموش نكند و قدم در راه تحول گذارد.

فرهنگیان، حق انتخاب خود را پاس دارند
عبدالجیل کریم پور، معلم و فعال رسانه ای

در دو مناظره ای که از صدا و سیما پخش شد ، منتظر این بودم تا نظر کاندیداها را درباره آموزش و پرورش ببینم ، اما صد حیف که این انتظار آب در هاون کوفتن شد و هیچ کدام از کاندیداها به این مهم نپرداختند و فقط کاندیدای محترم به واردات 200 میلیونی پوشاک دختر آقای وزیر آموزش و پرورش اشاره کرده و آن را به اصظلاح خود چون پتکی بر سر دولت زد. کاندیدای محترم به علت فقدان برنامه ای عملیاتی از جانب خویش، بیشتر به این موضوع نپرداخت و فقط بحث را به سمت مساله ای که ربطی به آموزش نداشت، سوق داد! شعارهای متعدد در مورد جایگاه معلم بدون پرداختن به برنامه های عملیاتی نیز مورد توجه قرار گرفت که هیچ کدام از آن شعارها نه ربطی به دغدغه های فرهنگیان داشت و نه مشکلی از آموزش را رفع می کرد که خود این مساله نیز ناشی از بی توجهی به این نهاد موثر بود . اگر چه باید پذیرفت که کاندیداها کمتر آموزش و پرورش را در اولویت توجه خود قرار داده اند اما با توجه به اشاره های کوچک به این موضوع، باید گفت که هنوز هم روحانی رویه ای قابل قبول تر از بقیه در این مورد دارد.
اگر نظری کلی در توجه این دولت به آموزش و پرورش در قیاس با دولت نهم و دهم به این امر داشته باشیم ، متوجه می شویم که آن انحصارگری ، رفتارهای عجولانه و ... را کمتر در این دولت شاهد بوده و هستیم ، به گونه ای که برنامه های قابل پذیرش تری را نیز از جانب ایشان شاهد هستیم .
من به روحانی رای می دهم ، چون توجه بیشتری به اندیشه های متعدد دارد و سعی می کند تا حد امکان از ایده های متفاوت بهره ببرد . این امر در استفاده از یک موقعیت به عنوان دستیار رئیس جمهور در بحث اقوام و مذاهب ، کاملا مشهود است . این جایگاه ، نماد توجه به اقوام و مذاهب در کشور است که می تواند عاملی برای همدلی های متعدد باشد .
توجه به اهل سنت به عنوان مجموعه ای قابل توجه و موثر به عنوان شهروندی که حق استفاده از مزایا و موقعیت های متعدد را دارد، مولفه ای متطقی است که در رفتار و گفتار آقای روحانی حضوری جدی دارد .
البته باید اذعان کرد که ثبات اقتصادی نیز نسبت به دولت گذشته در این دولت حضور فعال تری داشته و قابل قبول تر بود . همه این عوامل و خیلی از مولفه های دیگر باعث شد تا به روحانی رای بدهم .
صحبت از انتخابات مقوله ی نام آشنای فرهنگیان است. فضای مدارس ما مکانی امن برای رأی گیری است هم از لحاظ تأمین نیروهایی که تا آخرین لحظه پای صندوق آرا می مانند هم از لحاظ فضا و مکانی که در اختیار رأی دهندگان قرار می گیرد.
حال سؤال اساسی این است با توجه به نقش اساسی سازمان آموزش و پرورش در انتخابات ریاست جمهوری، جایگاه این نهاد در برنامه ریزی های کلان کشوری کجاست؟
آیا صرف وجود چند تشکل محدود فرهنگی که در بحبوحه ی انتخابات بروز و ظهور می یابند و در پایان انتخابات خاموش می شوند کافی است؟
آنچه برهمگان مبرهن است؛ مطالبات مغفول مانده فرهنگیان است که معمولا برای تحقق مطالبات خود به دلایل زیر رأی می دهند
۱-اعتلای فرهنگ در آموزش و پرورش
۲- رفع تبعیضات آموزشی
۳_ رفع فرهنگ امنیتی و ابقای امنیت فرهنگی
۴_برچیده شدن بساط انحصارطلبی
۵-آزادی بیان وگردش آزاد اطلاعات
۶-ارتقای سطح معیشت و جایگاه اجتماعی
باید در نظر داشت سازمان آموزش و پرورش ساختاری گسترده و پیچیده دارد و بدیهی است. در تار و پود ساختار آن انتظارات زیادی نهفته باشد. وقتی در بحبوحه ی انتخابات صحبت از مشارکت حداکثری می شود ناخودآگاه نگاه ها به آموزش و پرورش معطوف می گردد.
آنچه در این برهه ی زمانی اهمیت می یابد ایجاد حس مشارکت پذیری درمیان فرهنگیان است. حق انتخاب امتیازی است که نمی توان به سادگی از آن صرف نظر کرد.

روحانی امنیت روانی را در جامعه افزایش داد
زیبا عزیزی،فعال رسانه ای و همسر یک معلم
ما به عنوان یک انسان حق انتخاب داریم. انتخابی که در سرنوشت و آینده ی ما و جامعه و فرزندان ما نقش مهم و اساسی دارد. باید کسی را به عنوان ریس جمهور انتخاب کنیم که به ما آزادی عمل و بیان بدهد من در بررسی نهایی به روحانی رای می دهم. چرا که در‌ کل از زمان ایشان بیشتر احساس امنیت روانی بر جامعه حاکم شده است و اصولا جامعه تا حدودی به یک آرامش رسیده است. اطرافیانش آدم های کار کشته و کاربلدند و توانسته اند در همین چهار سال اول دولتش زمینه های لازم برای پیشرفت کشور را فراهم کنند. به نظرم کشورمان نیاز دارد که این دولت به کار خودش ادامه بدهد تا به نتیجه های مورد نظرش برسد.

به دولت صددرصدی روحانی می دهم
حسین صادقی - کارشناس آموزش و پرورش
به راستي در اين برهه حساس رأی به كدام كانديدای رياست جمهوری، به نجات كشور از انزوای سياسي و معضلات اقتصادی و اجتماعی كمك خواهد كرد؟ به بيان ديگر، رأی به كدام جريان فكری، به بهبودی اقتصاد بيمار تازه از بستر برخواسته كمك خواهد كرد؟ نه اين است كه در گذشته اي نه چندان دور، كشتي هاي كشور اجازه تردد در آب هاي بين المللي را از دست داده بودند؟! مگر يادمان رفته است كه اجازه معاملات بانكي از ايران سلب شده بود؟ مگر مي شود فراموش كرد كه توهمات واهي يك فرد، چگونه كشور را گرفتار تورم ٤٠ درصدي كرده بود؟ به راستي كدام عقل سليم به ظهور خاوري ها، بابك زنجاني ها و رحيمي ها رأي مي دهد؟ كدام آزادانديشي به برخودهاي گازانبري و خفقان انديشه رأي مي دهد؟ هيچگاه يادمان نخواهد رفت كه در دولت قبل، جنبش هاي صنفي معلمان را كه جرمشان جز نداي برابري و فرياد عدالت خواهي و برخورداري از منزلت اجتماعي نبود، چگونه سركوب مي شد.
آن روز نه سردار و كاپيتاني به ياري معلمان آمد و نه رئيس قضا در صدد دفاع از حقوق ايشان قدمي برداشت. امروز چه شده است كه همگي براي خريد رأي شعاري جز معيشت فرهنگيان ندارند؟! به چه كسي، با بهتر بگويم به چه برنامه اي و چه گفتماني رأي خواهيم داد؟
پاسخ روشن است: به حاكميت عقلانيت، به گفتمان اعتدال، به اميد، به برابري حقوق، رأي خواهم داد تا وقتي آينده ي فرزندانم را مي بينم، شرمسار انتخابم نباشم، تا در پاسخ به سؤال دانش آموزانم، آزادي انديشه ارمغانم باشد تا در برابر ميهنم و در برابر مردمم از غارتگران حمايت نكرده باشم.
آري من به روحاني رأي خواهم داد، چرا كه شاهد تلاش هاي شبانه روزي تيم مذاكره كننده اش بوده ام، شاهد مظلوميت حضور وزيرش در برابر قضاوت تندروهاي مجلس افراطي گران بوده ام. من با رأي به دولت تدبير و اميد، به حضور مجدد وزيري رأي خواهم داد كه شاهد حضورش در اتاق هاي عمل و مداواي بيمارانش بوده ام. به دستاوردهاي دولتي رأي خواهم داد كه تدبيرش سايه شوم جنگ را از سر مام وطن دور مي كند، به انديشه هاي كسي رأي خواهم داد كه فرصت نقد را از انديشه هاي مخالف نگرفت و بي هيچ تهديد و رعب و وحشتي، در مقابل چشمانش عملكرد وزرايش را به نقد نشست.
به كانديدايي رأي خواهم داد كه دغدغه اش سلامت جامعه است و بودجه آموزش، بهداشت و درمان اش در اولويت برنامه هاي دولت اش باشد.
به هزاران دليل ديگر به ادامه دولت تدبير و اميد رأي خواهم داد كه توانست گل هاي اميد را در قهقرا و نا اميدي اقتصادي، به كشور بازگرداند و غره نشود، چه بارها و بارها از نطق هاي وي شنيده ام كه آنچه مطلوب دولت اوست، هنوز اتفاق نيفتاده است. پس بيايم براي اعتلاي ميهن اسلامي و براي پايان دادن به افكار پوپوليستي، به ادامه انديشه اي رأي دهيم كه جز به عزت و سرافرازي ملت اش به چيز ديگري نمي انديشد. به انديشه اي رأي دهيم كه قدرتمندترين كشورهاي دنيا را به پاي ميز مذاكره نشاند و در استيفاي حقوقش ملت،قدمي بازپس ننشست و نتيجه اش پايان دادن به اقتصاد صدقه اي و ايجاد اعتماد جهاني و سرمايه گذاري مدرن ترين كشورهاي جهان در بازارهاي ايران و رشد بيش از ٣٠٠ درصدي صادرات ايران به اروپا شد.
يادمان نرود، در صورت توقف حركت چرخ اعتدال، دستاوردي جز بروز و ظهور دوباره تورم لجام گسيخته نصيب ملت نخواهد . به هوش باشيم كه اگر غفلت كنيم، شاهد حضور مجدد كاسبان تحريم و چپاولگران و غارت كشور به دست فرصت طلبان خواهيم شد.
پس مردم عزيز و فرهنگيان فرهيخته، براي تحقق كامل آرمان هايمان، براي سرفرازي و اعتلاي كشور عزيزمان و براي اتمام كار نيمه تمام دولت در اقتصاد و براي پايان دادن به بد اخلاقي ها و براي اهميت به امنيت و تأمين آرامش آينده فرزندان خود، به دولت صد درصدي روحاني رأي دهيم نه به دولت ٤ درصدي يا ٩٦ درصدي. زنده باد ايران ، زنده باد دولت تدبير و اميد

رای به روحانی برای زنده ماندن امید
طیبه سالاری، دبیر بازنشسته آموزش و پرورش
به روحانی رای می دهم به خاطر اینکه کورسوی امید در قلب فرزندان جوانم روشن بماند، هرچند از جهت صنفی و حقوقی نقدهای اساسی دارم. زیرا همانطور که آموزش و پرورش از موضوعات کلان کشور هست امید و نشاط جوانان، تنش زدایی و مسایلی از این دست هم کمتر از آن اهمیت ندارد. آموزش و پرورش موفق دانش آموز، جوان و معلم بانشاط و امیدوار می خواهد. نکته ای که برای من در طی سنوات تدریسم خیلی حایز اهمیت بوده است آزادی بیان در کلاس است. در دوره دوم هاشمی رفسنجانی سر کلاس خیلی حرفها علیه ایشان می زدم ولی کسی کاری با من نداشت اما در دور دوم احمدی نژاد دو بار حراست رفتم. حاضرم نان خالی بخورم ولی آزادی بیان داشته باشم. انچه برای بنده محسوس است مدیران بسیار کم تجربه و بدون اطلاعات دولت دهم، اعم از مدارس و ادارات آموزش و پرورش (حداقل در منطقه ای که بنده شاغل بودم) است که امیدوارم این مشکلات هم حل شود.
در نیمه راه بر نمی گردیم
محمد شیورانی،معلم و فعال صنفی
برمی گردم به سال 1375و بهمن واسفند آن. صحبت از پیش بینی پیروزی ناطق نوری بود و با حضور خاتمی به عنوان یک نکته مثبت که تنور را داغ کرده ولی باحدود 30درصد آرا کنار خواهد رفت کنار آمده بودند .تعطیلات سال نو که تمام شد پیش بینی ها چیزدیگری نشان میداد همه به راه افتاده بودند که از پیروزی او جلوگیری کنند. انواع تبلیغات منفی برای خاتمی. و دوم خرداد شد و بعد از پایان رای گیری و در نیمه شب آن شب که از ستاد مرکزی انتخابات برمی گشتم تا خانه را دویدم. تا صبح خوابم نبرد و وقتی خبر کامل شد خیالم راحت شد. اما نه ما 8 سال خون دل خوردیم و دیدیم که با همه کارهای مثبت او چه بلایی سرش آوردند. و سال 84 می ترسیدیم که بعد از خاتمی چه خواهد شد و8سال خشکسالی شروع شد و با تمام قوا آنچنان بر زمینمان زدند که توانایی آه کشیدن هم نداشتیم و هر بار از پیروزیهای ما در همه ابعاد می گفتند و ما میدانستیم که به قولی این تحریمها هیچ اثری از ملت ما باقی نگذاشته است. جرقه ای زده شد و روحانی به میان آمد. با اینکه انتخاب صد در صدیمان نبود اما به اشاره سید کاری کردیم کارستان و کشور را از مهلکه نجات دادیم و نفسی طولانی به اندازه چهار سال ودر راهروهای مذاکرات سخت و طولانی و آمد و رفتهای بسیار کشیدیم و ششهایمان به هوای تازه عادت کرد. و به بسیاری از چشم اندازها امید پیدا کردیم و آرزوی ادامه راه پیدا کرده ایم و هنوز در نیمه راهیم و برنمی گردم. حالا چند نفری آمده اند و می خواهند ما را دوباره به مسیر چالشهای قبلی و تکراری بکشانند ووعده های قشنگ و ظاهر فریب میدهند . اما باز هم تکرار میک نم ما در نیمه راهیم و برنمی گردیم. پس به روحانی رای خواهیم داد . 

رای دادن، شرط حداقلی برای تاثیرگذاری است
محمد رضا نیک نژاد، معلم و فعال صنفی
بی گمان حضور در انتخابات چه از دیدگاه فردی و چه جایگاه اجتماعی و حتی شغلی برای ما بسیار مهم است. برای من به عنوان یک شهروند و کسی که تا اندازه ای رویدادهایی مانند انقلاب و جنگ و تحریم و ... دیده و البته آدمی پا به سن گذشته نیز هستم آشکار شده است که مسیر دگرگونی های بزرگ از رهگذر دگرگونی ها و گام های کوچک می گذرد و ملت ها کامیابی های بزرگ را در کوره راه های اصلاحات همه جانبه ی فرهنگی، سیاسی، آموزشی، اجتماعی، خانوادگی، آموزشی و .... و با گام های کوچک برداشته اند. از این رو به عنوان یک فرد ایرانی همواره بر این باور بوده ام که ما ایرانیان باید از فرصت حداقلی بهره بگیریم و در مسیری برآمده از تجربه های تاریخی، جهانی و آزمون و خطا از شیب آرام تپه ماهورهای دگرگونی ها بالا برویم و به قله های توسعه نزدیک شویم. با این پیش زمینه بر این باورم که شرایط حداقلی برای حضور و تاثیر گذاری بر روندهای اجتماعی- سیاسی از راه رای دادن فراهم هست و بی گمان در انتخابات شرکت می کنم.
اما از نظر جایگاه شغلی و به عنوان یک فرهنگی نیز حضور در چنین انتخاباتی برایم مهم و تاثیرگذار است. آموزش و پرورش ما دچار گرفتاری های پر شماری است. این گرفتاری ها از کمبود شدید بودجه آغاز و تا کلاس های غیر استاندارد و ساختار و درونمایه های آموزشی ناکارآمد و دانش آموزان بازمانده و البته گریزان از آموزش و .... دامن می گستراند. رییس جمهور، دولت و وزیر آموزش و پرورشِ کارآمد بی گمان این امیدواری را پدید می آورد که اصلاحاتِ گام و به گام و بنیادین و داشتن دیدگاهی نوین به آموزش می تواند در میان مدت مهمترین نهاد توسعه ای را بسامان کند و آن را با توجه به هدف های نوین در مسیر پیشرفت رهنمون شود. گرچه در کل دست اندرکاران آموزشی دولت های گذشته در بسامان کردن این نهاد کامیابی های دلچسبی نداشته اند اما دست کم می توان گفت که آرامش و ثبات نسبی که دولت یازدهم- در برابر شتاب زدگی و بی برنامگی آموزشی دولت دهم- با خود به همراه آورد، دستاوردی بود که می تواند راه را برای رفتن به سوی آموزشی کارآمد و تاثیر گذار فراهم کند. برای من فرهنگی تفاوت در روش و منش و گفتار و کردار وزیران آموزش و پرورش و افراد نزدیک شان در دو دولت دهم و یازدهم - که نماینگی دو جناح در نظام را بر عهده دارند- کاملا هویداست و با مقایسه این دو رویکرد به آسانی می توان دریافت که در کدام سو می توان به آموزش و پرورش کارآمد و جایگاه تاثیرش در توسعه امیدوار بود.
اما از جایگاه یک کنشگر صنفی – مدنی نیز حضور در چنین انتخاباتی ضروری به نظر می رسد. برای آسان تر مطرح کردن این ضرورت به یک مثال بسنده می کنم. یک رویکرد حاضر در انتخابات کنونی که همانندی مانند دولت دهم دارد به کنش های صنفی - آموزشی انگ های سختی می زد و در دوره سکانداری اش بر نهاد آموزش، راه ارتباطی با کنشگران را نه تنها بست بلکه فضا را به شدت برای آن ها تنگ و نفس گیر کرد. وزیر آموزش و پرورش اش که در دوره ای خود را به کنشگران صنفی نزدیک کرده بود در دوره چیرگی اش به نهاد آموزش سرد ترین برخوردها را با کنش های صنفی کرد و کمترین حمایت را از آسیب دیدگان اعتراض های معلمان نمود و .... اما در دیدگاه دیگر که تا اندازه ای حضور خویش در قدرت را مدیون پشتیبانی و حضور مردم می داند، می بینیم که درها را به سوی نهادهای مدنی فرهنگیان می گشایند و از نقدها و دیدگاه های آنها دست کم در گفتار حمایت می کند و با ان ها نشست می گذارند و آنان و دلنگرانی های شان را به رسمیت می شناسند. از این زاویه نیز من به عنوان یک کنشگر صنفی – آموزشی در انتخابات شرکت کرده و به چنین دولتی رای می دهم.

کد مطلب: 69954
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *