کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

مردم سالاری آنلاین" جزئیات آزادسازی چهار گروگان ایرانی را برای نخستین بار منتشر می کند:

داستان سه سال نبرد با گرسنگی، مرگ و شکنجه

وزارت اطلاعات چگونه توانست صیادان بلوچ را آزاد کند؟

19 خرداد 1397 ساعت 20:01

تقدیر این بود که چهار صیاد ایرانی پس از حدود سه سال و سه ماه اسارت در ماه مبارک رمضان طی عملیات پیچیده وزارت اطلاعات از چنگال بی‌رحم دزدان دریایی سومالی آزاد شوند و به کشور بازگردند.


تقدیر این بود که چهار صیاد ایرانی پس از حدود سه سال و سه ماه اسارت در ماه مبارک رمضان طی عملیات پیچیده وزارت اطلاعات از چنگال بی‌رحم دزدان دریایی سومالی آزاد شوند و به کشور بازگردند. آنان در این مدت سختی و بلا و مصیبت‌های فراوانی را از گرسنگی و تشنگی طولانی‌مدت تا مرگ برادرانِ اسیر خود را تحمل کردند؛ برای رفع جوع و گرسنگی مجبور به خوردن برگ درختان می‌شدند و شکنجه مداوم و وحشیانه از طرف گروگان‌گیران که طلب پول داشتند را نیز تحمل می‌کردند؛ با این حال، با تلاش شبانه‌روزی سربازان گمنان امام زمان (عج)، بخت با این چهار نفر یار بود و آن‌ها عاقبت توانستند آزادی خود را به دست آورند. حالا آزادی این چهار صیاد ایرانی که از هم‌وطنان بلوچ و اهل تسنن این مرز و بوم هستند، نماد وحدت و یکپارچگی در جامعه ایران محسوب می‌شود و از این حیث باید آن را به فال نیک گرفت.
شیرمحمد تابه‌زر، احمد بلوچی، مسعود بلوچی و آدم بلوچی، چهار صیاد ایرانی هستند که بالاخره پس از تحمل سال‌ها اسارت پنج‌شنبه 17 خرداد به وطن بازگشتند.
تلاش‌های مردم سالاری آنلاین برای گفتگو با این افراد و شنیدن روایت آن‌ها از دوران اسارت‌شان بالاخره جواب داد و موفق شدیم در شامگاه جمعه 18 خرداد در لابی هتل انقلاب تهران به مصاحبه با آن‌ها بنشینیم. شادی و شور و شوق از چهره آن‌ها کاملاً مشهود است. شیرمحمد تابه‌زر به محض آغاز گفتگو از احساس خوب‌اش حرف می‌زند و بابت آزادی خدا را شکر می‌کند. او می‌گوید «سختی و گرسنگی که ما کشیدیم؛ هیچ‌کس نکشیده است؛ خدا کند هیچ مسلمانی، این گرسنگی را نکشد»! تابه‌زر حق دارد این‌چنین بگوید، وقتی که به گروگان گرفته شد، همسرش حامله بود و حالا فرزندش چند سال دارد و می‌تواند حرف بزند اما شیرمحمد هنوز او را ندیده است!
آنان داستان گروگان گرفته شدن‌شان به دست دزدان دریایی سومالی را این‌چنین را شرح می‌دهند. در بهمن 93 با لنج سراج به دریا می‌زنند تا ماهی صید کنند. ماهی‌گیری آن‌ها همیشه چند ماه طول می‌کشیده و این بار در حالی که خود را آماده می‌کردند تا به ایران بازگردند در فروردین 94 اسیر دزدان دریایی سومالی می‌شوند. آنان در آب‌های بین‌المللی بودند و حدود 500 مایل با سومالی فاصله داشتند که در دام دزدان دریایی می‌افتند. کل سرنشینان لنج ایرانی در آن زمان 22 نفر بودند. تعریف می‌کنند که دزدان دریایی دو قایق (یک قایق بزرگ و یک قایق کوچک) داشتند و تا دندان مسلح بودند. می‌گویند دزدان دریایی سومالی حتی آر پی جی و نارنجک به همراه داشتند. این حادثه که در فرودین 94 روی داد نقطه آغاز گروگان گرفته شدن این صیادان ایرانی اهل تسنن بود.
یکی از آن‌ها به ما می‌گوید دزدان دریایی یک سال و دو ماه ما را در ساحل و در همان لنج نگه داشتند. سومالی دارای سواحل اقیانوسی بسیار طولانی است و هیچ کشوری در آفریقا یا خاور میانه به اندازه سومالی، خط ساحلی ندارد! در هنگام انتقال آن‌ها به ساحل، در یک مایلی رسیدن به خشکی با یک ناو آمریکایی مواجه می‌شوند که این مواجهه سودی ندارد؛ چرا که دزدان دریایی تسلیم ناو آمریکایی نمی‌شوند و البته این ناو نیز تلاشی برای آزادی گروگان‌ها نمی‌کند! در یک سال و دو ماهی که در لنج اسیر بودند، با آذوقه ذخیره‌شده در لنج شکم خود را سیر می‌کردند. می‌گویند ما وقتی به دریا می‌زنیم 50 کیسه آرد و مقادیر زیادی برنج و روغن و شکر با خود می‌بریم و در آن زمان بخشی از این آذوقه هنوز باقی مانده بود. آنان در مدت اسارت‌شان در لنج، غذای خود را از باقی‌مانده همین آذوقه تأمین می‌کردند و البته مجبور بودند استحمام خود را با آب شور انجام دهند، چرا که ذخیره آب شیرین اندک و رو به اتمام بود.
 
انتقال به جنگل، گرسنگی، شکنجه و مرگ عزیزان
آنان می‌گویند «پس از یک سال و دو ماه، دزدان دریایی ما را به منطقه‌ای جنگلی به نام الور منتقل کردند». دزدان دریایی برای این که بتوانند پول بیشتری بابت آزادی آن‌ها مطالبه کنند، این 22 نفر را به دو گروه تقسیم می‌کنند. یک عده را شخصی به نام «کَرّانی» با خود می‌برد و 13 نفر تحت اسارت «عبدالولی» باقی می‌مانند. 4 نفر آزادشده از آن 13 نفری هستند که عبدالولی آن‌ها را اسیر کرده بود. عبدالولی و کرانی در مقام سرکرده‌های دزدان دریایی، این دو گروه را در نواحی جدا از هم نگهداری می‌کردند.
دوران انتقال به جنگل، دوران اوج وحشی‌گری دزدان دریایی نیز بود. دزدان دریایی گروه 13 نفره را شکنجه می‌دادند و از آنها می‌خواستند تا به خانواده‌های خود زنگ بزنند و برای آزادی‌شان طلب پول کنند. دزدان دریایی می‌گفتند که برای آزادی آن‌ها باید 120 هزار دلار پرداخت شود. دزدان دریایی روی دست شیرمحمد تابه‌زر، سیگار خاموش کرده بودند. او جای خاموش کردن سیگار بر دست‌اش را به ما نشان می‌دهد. با تبر به پای او ضربه زده بودند. با انبر دندان جلوی آدم بلوچی را کشیده بودند. تعریف می‌کنند که دزدان دریایی صبح ما را از درخت آویزان می‌کردند و غروب ما را باز می‌کردند.
شکنجه‌های وحشیانه با گرسنگی و تشنگی نیز توأم شده بود. در 45 روز نخستی که دزدان دریایی آن‌ها را به جنگل منتقل کرده بودند، تنها یک بار و بعد از روز پانزدهم، 2 لیوان برنج و 3 لیتر آب به آن‌ها داده بودند و آنها با همین آب برنج را جوشانده و خورده بودند. آنان برای برطرف کردن گرسنگی مجبور می‌شدند برگ درختان را بخورند. در کنار شکنجه و بی‌آبی و بی‌غذایی، وضعیت نگهداری آنان هم بسیار بد بوده است. دزدان دریایی آنان را بدون سرپناه به درختان بسته بودند و آنان زیر آفتاب و باد و باران و در بدترین وضعیت بهداشتی باید دوام می‌آوردند. این شرایط بسیار بد باعث شد تا هشت نفر از این گروه سیزده نفره، یعنی گروهی که زندانی عبدالولی بودند، فوت کنند.
شیرمحمد تابه‌زر می‌گوید برادر مجبور می‌شد برادر خود را که جلوی چشمانش مرده بود، بدون کفن یا در گونی پیچیده و خاک کند. از این چهار نفر آزاد شده، 3 نفر برادران خود را در دوره اسارت و تحت وحشی‌گری‌های دزدان دریایی از دست داده بودند. می‌گویند دزدان دریایی مرده‌های ما را بدون غسل و نماز، دفن می‌کردند و قبر کوچک هر یک را به رو به یک سمت می‌گذاشتند! بدین ترتیب بود که در جلوی چشمان این چهار نفر، 8 نفر از دوستان و برادران‌شان به نام‌های شریف، ماجد، ابراهیم، صادق، عظیم، خالد، علی و اعظم فوت کردند.
 
فرار گلاب و ادامه شکنجه‌ها
یکی از آن‌ها برای ما تعریف می‌کند که هنگامی که دزدان دریایی آنان را به جنگل منتقل کردند، برای بستن آنان به درختان، یک قفل کم آوردند و بدین ترتیب بود که یکی از گروگان‌های ایرانی به نام گلاب، بدون قفل باقی ماند و به درختان بسته نشد. همین امر زمینه آزادی گلاب را فراهم کرد. هنگامی که گلاب تصمیم به فرار گرفت، دو نفر از گروگان‌ها فوت کرده بودند. گلاب به دوستان‌اش گفت می‌داند که اگر در آن‌جا بماند، خواهد مُرد و بدین ترتیب بود که با در میان گذاشتن تصمیم‌اش با سایر اسرا، فرار کرد و بالاخره با تحمل دشواری‌ها توانست بعد از فرار خود را به ایران برساند.
فرار گلاب شکنجه بیشتر گروگان‌های باقی‌مانده در دستان دزدان دریایی را به همراه داشت. بعد از فرار گلاب، یکی از دزدان دریایی با دندان از بازوی یکی از این چهار نفر گوشت جدا می‌کند! آنان با میله آهنی به پای یکی از گروگان‌ها چنان ضربات سختی وارد می‌کنند که پای وی از چهار نقطه می‌شکند! در واقع، هدف دزدان دریایی از این شکنجه‌ها، این بوده که با فشار به آن‌ها، کاری کنند که گروگان‌ها به خانواده‌هایشان جهت تأمین پول فشار بیاورند. آدم بلوچی می‌گوید خانواده‌هایمان به سختی و با زحمات تمام، 45 هزار دلار از اقوام و خویشاوندان برای آزادی ما جمع کردند اما دادن این مبلغ به دزدان دریایی نه تنها باعث نشد که ما را آزاد کنند، بلکه همچنان از این که به درستی به ما آب و غذا دهند هم امتناع می‌کردند! مثل این که تقدیر آن بود که این 4 نفر در نهایت توسط وزارت اطلاعات و بدون یک دلار باج‌دهی به دزدان دریایی آزاد شوند.
وضعیت بد گروگان‌ها تنها به گرسنگی، شکنجه و نگهداری زیر آفتاب و باد و باران خلاصه نمی‌شد. شیرمحمد تابه‌زر به ما می‌گوید 2 سال و شش ماه به ما اجازه استحمام ندادند و هر از گاهی اگر باران می‌آمد ما در زیر باران دوش می‌گرفتیم و بدن‌های خود را می‌شستیم! این وضعیت وخیم بهداشتی در کنار شرایط بد تغذیه و شکنجه‌های روحی و جسمانی زیاد باعث شد تا 8 نفر از افراد اسیرشده توسط عبدالولی جان دهند.
 
عملیات آزادسازی گروگان‌ها
گروگان‌ها علاوه بر این که در شرایط بسیار بدی در سومالی نگهداری شده بودند، دزدان دریایی آن‌ها را در بی‌اطلاعی کامل نسبت به تحولات مختلف نگه می‌داشتند. شیرمحمد برای ما تعریف می‌کند آن‌چنان از اوضاع کشور بی‌خبر بوده که وقتی در 17 خرداد به ایران می‌آید در بدو ورود به مسئولان وزارت اطلاعات می‌گوید «من از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی تشکر می‌کنم که شرایط آزادی ما را فراهم کرد»! دزدان دریایی صرفاً هرچند وقت یک‌بار به آن‌ها اجازه می‌دادند تا با استفاده از تلفن همراه گروگان‌گیران و از طریق واتس‌اپ، گروگان‌ها به خانواده‌های خود زنگ زده و برای آزادی‌شان طلب پول کنند. مردم سالاری آنلاین برای روشن شدن این موضوع که این چهار گروگان طی چه عملیاتی آزاد شده‌اند با کارشناس پرونده در وزارت اطلاعات نیز گفتگو کرد.
این سرباز گمنام امام زمان (عج) به ما گفت که بلافاصله پس از روی دادن ماجرای گروگان‌گیری، تلاش‌های وزارت اطلاعات برای آزادی گروگان‌ها آغاز شد و از طرف شورای عالی امنیت ملی مأموریت یافت که نسبت به آزادی گروگان‌ها اقدام کند. کارشناس این پرونده به مردم سالاری آنلاین گفت که وزارت اطلاعات برای انجام عملیات آزادسازی گروگان‌ها از وزارت امور خارجه و سپاه قدس نیز کمک گرفته است.
وزارت اطلاعات در هنگامی که هنوز روابط سیاسی دولت جمهوری اسلامی با دولت سومالی برقرار بود، تلاش‌های خود را به کار گرفت و با رایزنی با این دولت شرایط آزادی 5 گروگان از این جمع 22 نفره را فراهم کرد. اما در شرایط فعلی و در جریان آزادی این 4 نفر، از آن‌جا که جمهوری اسلامی رابطه سیاسی با دولت سومالی (به پایتختی موگادیشو) ندارد، امکان استفاده از این ظرفیت وجود نداشت. در واقع ناامنی حاکم بر سومالی و این که طرف ایران، نه یک دولت، و حتی نه یک سازمان سیاسی بود، کار آزادی گروگان‌ها را به شدت دشوار کرده بود. کارشناس پرونده می‌گوید: «دزدان دریایی یک گروه متشکل سیاسی نیستند و در واقع، اهالی یک قبیله هستند و این کار آزادی گروگان‌ها را دشوار کرده بود. ما با سازمان ملل مذاکره کردیم و حتی مذاکراتی را با برخی از سرویس‌های اطلاعاتی انجام دادیم. اما این اقدام‌ها نتیجه‌بخش نبود و لذا تلاش کردیم تا با استفاده از راهکارهای دیگری، گروگان‌ها را آزاد کنیم».
اما استفاده از شیوه‌های دیگر نیز به این سادگی نبود. کارشناس این پرونده می‌گوید در شهریور 1394، یکی از لنج‌های صیادی ایران که مسلح بوده با دزدان دریایی سومالی در آب‌های بین‌المللی درگیر می‌شود و موفق می‌شود 5 دزد دریایی را بازداشت کرده و به ایران منتقل کند. در جریان این درگیری چند نفر از لنج ایرانی مجروح و ناخدای لنج کشته می‌شود. با این حال، آن‌ها موفق می‌شوند 5 نفر از دزدان دریایی را زنده به دام بیاندازند. وزارت اطلاعات که از سازمان‌های بین‌المللی و حقوق بشری ناامید شده بود، کانال‌های ارتباطی با دزدان دریایی در سومالی پیدا می‌کند و عبدالولی سرکرده دزدان دریایی که این 4 نفر را اسیر کرده بود، مذاکره می‌کند. عبدالولی می‌پذیرد که 4 نفر گروگان ایرانی را با 4 نفر از دزدان دریایی سومالی که در ایران بازداشت بودند، معاوضه کند. بدین ترتیب در سال 96 وزارت اطلاعات 4 دزد دریایی زندانی‌شده در ایران را سوار بر لنج صیادیِ یک فرد بلوچ به نام عبدالسلام بُلیدی می‌کند و به بهانه ماهی‌گیری آن‌ها را به آب‌های بین‌المللی نزدیک به سومالی منتقل می‌کند تا با 4 ایرانی معاوضه صورت گیرد. اما عبدالولی خُلف وعده می‌کند و شیرمحمد تابه‌زر، مسعود بلوچی، آدم بلوچی و احمد بلوچی را سر قرار حاضر نمی‌کند. علی‌رغم این که لنج ایرانی مدت زیادی منتظر می‌ماند اما دزدان دریایی سر قرار حاضر نمی‌شوند و این معاوضه صورت نمی‌گیرد.
تلاش دیگر سربازان گمنام امام زمان (عج) برای آزادسازی گروگان‌ها در بهمن سال 96 صورت می‌گیرد. به گفته این کارشناس در بهمن 96، وزارت اطلاعات یک تیم را از کشور تانزانیا به کنیا می‌فرستد و این تیم در مرز بین سومالی و کنیا در شبه‌جزیره کیسمایو مستقر می‌شود. وزارت اطلاعات باز هم از لنج عبدالسلام بلیدی استفاده می‌کند و این لنج به منطقه گسیل می‌شود تا تیم عملیاتی مستقر در شبه‌جزیره کیسمایو بتواند گروگان‌ها را از راه دریا به این لنج رسانده و آن‌ها به ایران منتقل شوند. اما نیروهای آمریکایی به واسطه فعالیت گروه تروریستی القاعده در سومالی در آن منطقه حضور داشتند و تحرکات را رصد می‌کردند. نیروهای آمریکایی تلفن‌ها را شنود کرده بودند و از آن‌جا که این احتمال وجود داشت که ادامه عملیات، جان گروگان‌های ایرانی را به خطر بیاندازد و احتمال مداخله نیروهای آمریکایی وجود داشت، تیم حاضر در شبه‌جزیره کیسمایو از ادامه عملیات آزادسازی گروگان‌ها و انتقال آن ها به لنج عبدالسلام بلیدی صرف‌نظر می‌کند. گفتنی است که تیم عملیاتی حاضر در کیسمایو در شرایط سخت آب و هوایی و در جنگل 10 روز خود را حفظ کرد و این همه در حالی صورت می‌گرفت که نیروهای آمریکا نیز در منطقه حضور داشتند. این تیم در آن شرایط، انتقال گروگان‌ها به دریا را به مصلحت ندانست و بدین ترتیب بود که انجام عملیات آزادسازی گروگان‌ها از طریق دریا ناکام ماند.
بعد از آن وزارت اطلاعات به این فکر می‌افتد که 4 گروگان ایرانی را راه زمینی منتقل کند. بنابراین، یک شبکه عملیاتی در همین مدت اخیر گروگان‌ها را آزاد کرده و آن‌ها را به موگادیشو، پایتخت سومالی، منتقل می‌کند. این 4 نفر در هتل منتظر می‌مانند تا با هماهنگی سفارت ایران در کنیا شرایط انتقال آن‌ها به نایروبی مهیا شود. در همین حال، به وضع ظاهری گروگان‌های آزادشده نیز رسیدگی می‌شود تا آن‌ها بعد از بیش از سه سال اسارت و تحمل مشقت‌های فراوان، شرایط حضور در مقابل دوربین‌ها را پیدا کنند. در نهایت، این 4 نفر به نایروبی منتقل می‌شوند ولی از آن‌جا که فاقد اوراق هویت بودند، دولت کنیا اجازه خارج شدن آن‌ها از فرودگاه را نمی‌دهد و آن‌ها از طریق ترانزیت از فرودگاه نایروبی به امارات متحده عربی منتقل شده و از آن‌جا به ایران فرستاده می‌شوند.
 
آزادی گروگان‌ها بدون باج
کارشناس این پرونده به مردم سالاری آنلاین می‌گوید که عملیات آزادی گروگان‌ها برای ما هزینه داشت، اما به دزدان باج داده نشد. در واقع وزارت اطلاعات توانست بدون یک دلار باج دادن به دزدان دریایی سومالی، گروگاهای ایرانی را آزاد کند. تلاش‌های سربازان گمنام امام زمان (عج) از همان زمان وقوع حادثه گروگان‌گیری آغاز و ثابت شد که دستگاه اطلاعاتی کشور به همه شهروندان ایرانی به یک چشم نگاه می‌کند. در واقع، این که گروگان‌های آزادشده از یک استان مرزی کشور و از هم‌وطنان اهل تسنن این مرز و بوم هستند، ذره‌ای در عملیات وزارت اطلاعات تأثیری نداشت.
وزارت اطلاعات حتی اجازه نداد، گروگان‌های آزادشده پیش از ورود به خاک کشور با خانواده‌های تماس داشته باشند. هدف این بود که بالاترین ضریب امنیتی حفظ شود تا اطمینان حاصل گردد که آن‌ها صحیح و سالم به کشور بازخواهند گشت و در آغوش خانواده‌های خود قرار خواهند گرفت. این کارشناس به ما گفت که 4 گروگان دیگر ایرانی که توسط دزدان دریایی به سرکردگی کرّانی در سومالی اسیر هستند نیز در سلامت به سر می‌برند و ان شاءالله تا چند ماه آینده آزاد خواهند شد. اقدامات وزارت اطلاعات به صورت خاموش با پرهیز از تبلیغات رسانه‌ای صورت گرفت و این نخستین بار است که جزئیاتی از عملیات آزادسازی گروگان‌های ایرانی در سومالی در رسانه‌ها منتشر می‌شود.

گزارش تصویری مرتبط را در لینک زیر ببینید:
http://www.mardomsalari.ir/gallery/88327/1/

 


کد مطلب: 88326

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/report/88326/داستان-سه-سال-نبرد-گرسنگی-مرگ-شکنجه

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir