به گزارش مردم سالاری آنلاین ؛ دو کتاب «دیپلماسی نوین انرژی روسیه؛ مروری بر سیاستگذاری و امنیت انرژی در عصر پوتین» از انتشارات خبر امروز و کتاب «ایران و همسایگان ایران» از نشر وزارت خارجه به قلم عباس ملکی در نشست «روسیه در عصر پوتین» روز گذشته شنبه بیستم اردبیهشتماه در نمایشگاه کتاب رونمایی شد. این نشست به همت خبرگزاری خبرآنلاین و با همکاری دفتر مطالعات بین المللی وزارت خارجه در غرفه وزارت امور خارجه در نمایشگاه کتاب برگزار شد.
در این نشست عباس ملکی عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف، الهه کولایی استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، جهانگیر کرمی استاد گروه مطالعات روسیه دانشکده مطالعات جهان و کاظم جلالی سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه حضور داشتند.
در این نشست کاظم جلالی، سفیر ایران در روسیه در سخنانی اظهار کرد: از برادر عزیزم، آقای ملکی و همکارانشان، بابت خلق این دو اثر ارزشمند سپاسگزارم. ایشان با دانش و تجربهای که دارند، در حوزه سیاست خارجی مسئولیتهای مهمی بر عهده داشته و نقش مؤثری ایفا کردهاند. پس از آن نیز فعالیت خود را متوقف نکرده و با پشتوانه علمی و دانشگاهی، مسیر را ادامه دادهاند و آثار و مقالات قابل توجهی منتشر کردهاند.
جلالی افزود: برگزاری چنین نشستهایی میتواند تأثیر روشنگرانهای در سیاست خارجی و فعالان این عرصه داشته باشد. در این جلسه، چهرههای برجستهای حضور داشته و برخی از شخصیتهای مهم سخنرانی کردهاند. آقای دکتر کرمی و خانم کولایی از افراد صاحبنظر در حوزه روسیه محسوب میشوند. در مدتی که در روسیه مشغول فعالیت بودهام، روند امور و مقالات را بررسی کردهایم و بهوضوح مشخص است که ایرانیان مسائل زیادی درباره روسیه در ذهن دارند که جامعه نخبگانی کشور باید به رفع آنها کمک کند. به گفته خانم کولایی، دلیل عدم پیشرفت پروژهها این است که جریان نخبگی کشور در بسیج کار نقش ایفا نمیکند و بخش اجرایی نیز همراهی لازم را ندارد. این مسئله به دولتها مربوط نمیشود، چرا که در سه دولت مختلف سفیر بودهام و با وجود تغییر دولتها، روند امور همچنان دچار توقف شده است. بنابراین لازم است که جریان رسانهای و نخبگان کشور در کنار این موضوع قرار گیرند و حمایت کنند.
روسیه با خفگی ژئوپلیتیکی مواجه شده است
یکی از مواردی که باید بررسی شود، قرارداد کریدور شمال ـ جنوب است. این توافق در سال ۲۰۰۰ امضا شد و هدف آن تسهیل انتقال کالا از شرق و جنوب شرق آسیا به اروپا بود، بدون اینکه مسیر طولانی ۱۷ هزار کیلومتری طی شود. این کریدور، مسیر جایگزینی با طول تقریبی ۷ هزار کیلومتر ارائه میدهد که از سه شاخه ایران، ترکمنستان، قزاقستان، روسیه و همچنین مسیرهای دریای خزر و گذرگاه غربی ایران، روسیه و آذربایجان عبور میکند. بنابراین این یک کریدور بینالمللی محسوب میشود و مختص روسیه نیست. اما پرسش اصلی این است که طی این ۲۰ سال چه پیشرفتی در توسعه این مسیر حاصل شده است؟ و چرا مسیر ۱۶۲ کیلومتری رشت ـ آستارا همچنان متوقف مانده است؟
در سال ۲۰۲۴ از مسیر شرقی این کریدور، یعنی ایران، ترکمنستان و قزاقستان، حدود یک میلیون و هشتصد هزار تن کالا عبور کرد. مسیر دریای خزر میزبان ۹ میلیون تن کالا بود و مسیر ایران و آذربایجان نیز انتقال ۳ میلیون تن کالا را به ثبت رساند.
جلالی با اشاره به وضعیت ژئوپلیتیکی روسیه اظهار کرد: این کشور با محدودیتهایی مواجه است، زیرا برای انتقال کالا به دریای سیاه، همواره با تهدیدهای غرب مواجه خواهد بود. در واقع روسیه با خفگی ژئوپلیتیکی مواجه شده است.
وی گفت: غرب متوجه شده که امکان محدودسازی روسیه از طریق دریای سیاه وجود دارد، بهویژه با توجه به اینکه ترکیه عضو ناتو است و کالاهای عبوری باید از بسفر و داردانل منتقل شوند. بنابراین، روسیه در موقعیتی دشوار میان غرب و ناتو گرفتار شده است.
سوال مهم این است که چرا روسیه، با وجود روابط مهم خود با ایران، همکاری گستردهتری با ترکیه دارد؟ دلیل آن این است که ترکیه تاکنون راه روسیه را مسدود نکرده است. بنابراین، نمیتوان انتظار داشت که روسیه هر زمان که ایران بخواهد، منتظر توسعه کریدور شمال ـ جنوب بماند بلکه این کشور ممکن است مسیرهای جایگزین در نظر داشته باشد.
یکی دیگر از پرسشها این است که چرا روسیه طالبان را از فهرست گروههای تروریستی حذف کرد و دبیر شورای امنیت ملی روسیه چندین بار به افغانستان سفر نمود؟ دلیل آن این است که یک مسیر کریدوری میان افغانستان و پاکستان تعریف شده که چین نیز به آن علاقهمند است.
همچنین چرا روند توسعه عراق نسبت به ایران سریعتر پیش رفت؟ روسیه عنوان کرده که اگر توافقنامهای امضا کند، با طرف دیگر به سرعت توافق کرده و کار را تمام خواهد کرد. بنابراین، نخست باید نقدی به عملکرد خود داشته باشیم. روشن است که روسیه ابتدا به منافع خود میاندیشد و هیچ کشوری منافع خود را فدای کشور دیگری نمیکند.
ایران باید از نیازهای متقابل برای پیشبرد اهداف خود بهره بگیرد. توسعه کریدور شمال ـ جنوب یک ضرورت است که امنیت کشور را افزایش میدهد، زیرا در دنیای امروز، توسعه و امنیت به یکدیگر گره خوردهاند. هرچه میزان توسعه افزایش یابد، ضریب امنیت نیز ارتقا خواهد یافت. نخبگان کشور باید به جای قرار گرفتن در برابر این پروژه، از آن حمایت کنند.
به عنوان مثال، لازم است بررسی شود که چرا این پروژه با چالشهای جناحی و زیستمحیطی مواجه شده است. مذاکرات گستردهای برای این کریدور انجام شده و تلاشهای زیادی در جهت تبیین آن صورت گرفته است.
مقامات روسیه اعلام کردهاند که سالانه ۳۰۰ میلیون تن کالا را از طریق سنپترزبورگ به اروپا منتقل میکردند، اما اکنون این امکان وجود ندارد. روسها تصمیم گرفتهاند که ۲۰۰ میلیون تن از این کالاها را از ترکیه و ۱۰۰ میلیون تن را از ایران عبور دهند، اما برآوردها نشان میدهد که ظرفیت ایران کمتر از ۳۰ میلیون تن خواهد بود. بنابراین، ایران باید بر توسعه این کریدور تمرکز کند و جریان نخبگی از آن حمایت نماید.
مدودوف تاکتیک فریب بود
در ادامه، جلالی به تغییرات روسیه طی ۲۵ سال گذشته اشاره کرد و گفت: ولادیمیر پوتین در ابتدا خواهان همکاری با غرب بود. او در مصاحبهای با تاکر کارلسون، خبرنگار آمریکایی، به صراحت بیان کرده که چگونه پیشنهاد عضویت روسیه در ناتو و اتحادیه اروپا را مطرح کرده، اما این درخواست مورد پذیرش قرار نگرفته است.
همچنین، در ابتدای جنگ اوکراین، پوتین در سخنرانی خود تأکید کرد که روسیه خواهان عضویت در ناتو و اتحادیه اروپا بود، اما این امر محقق نشد. بنابراین، میتوان گفت که پوتین تمایل به تعامل و همکاری با غرب داشت.
از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۸، پوتین به دنبال تعامل و همکاری با غرب بود اما در سال ۲۰۰۸، دیمیتری مدودف به قدرت رسید. در آن دوره، گفته میشد دو جریان در روسیه شکل گرفته است؛ یکی جریان ناسیونالیستی به رهبری پوتین و دیگری جریان غربگرا به رهبری مدودف. حال این پرسش مطرح میشود که موضع پوتین نسبت به غرب تندتر است یا مدودف؟ پاسخ روشن است: مدودف. بنابراین، میتوان گفت مدودف بهعنوان چهرهای نزدیک به غرب، نوعی تاکتیک فریب بود. مدودف در زمان ریاست جمهوری خود از تحویل سامانه اس-۳۰۰ به ایران خودداری کرد و همچنین در دوره او قطعنامههای شورای امنیت علیه ایران صادر شد. هدف از این اقدامات، ارسال سیگنال به غرب بود که روسیه در کنار آن قرار دارد.
در سال ۲۰۰۸، در جریان جنگ گرجستان، پوتین به دو چالش پی برد: یکی ضعف رزمی نیروهای نظامی روسیه و دیگری محدودیتهای تولید تسلیحات. از سال ۲۰۱۲، او اقدامات گستردهای برای بهبود تواناییهای نظامی و افزایش تولید تسلیحات انجام داد. در سال ۲۰۱۴، همزمان با انتخابات اوکراین، روسیه خود را در برابر دو مسیر یافت: پذیرش سازش با غرب یا ورود به درگیری. این مسئله تا سال ۲۰۲۲ ادامه یافت و در نهایت به جنگ منجر شد.
نزدیکی امروز ایران و روسیه بر اساس نیازهای موقت نیست
سفیر ایران در روسیه همچنین به تاریخچه تحولات این کشور اشاره کرد و بیان داشت که روسیه را میتوان به چهار دوره تقسیم کرد: روسیه تزاری، روسیه کمونیستی، روسیه پس از فروپاشی شوروی تا فوریه ۲۰۲۲، و روسیه پس از آن. او تأکید کرد که روسیه هیچگاه به دنبال جنگ با غرب نبوده است. به گفته پوتین، آمریکا دو دسته کشور را میشناسد: آنهایی که تابع سیاستهای واشنگتن هستند و آنهایی که دشمن محسوب میشوند.
بسیاری بر این باورند که سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در قبال آمریکا موجب ایجاد خصومت میان دو کشور شده است، اما سؤال اینجاست که چرا روسیه با قدرت نظامی گسترده خود به این نتیجه رسیده است؟ پوتین در مذاکرات خود با ترامپ عنوان کرد که آمریکا در پی تجزیه روسیه به چند بخش بود. بنابراین، نزدیکی امروز ایران و روسیه صرفاً بر اساس نیازهای موقت نیست، بلکه مبتنی بر رویکرد مشترک و موقعیت همسایگی است.
در گذشته، تصور میشد که روسیه و ایران به دلیل مشابه بودن وضعیت انرژی نمیتوانند منافع مشترکی داشته باشند. اما تحولات اخیر نشان دادهاند که چنین دیدگاهی دیگر معتبر نیست. پروژه نورداستریم ۲ که قرار بود گاز روسیه را به اروپا منتقل کند و آلمان را به مرکز تأمین انرژی قاره تبدیل نماید، بهعنوان یکی از عوامل کلیدی جنگ اوکراین مطرح شد. ابتدا ترامپ با تحریم یک شرکت سوئیسی که این پروژه را اجرا میکرد مانع ادامه کار شد. سپس، در دوره بایدن، این تحریم لغو شد اما جنگ آغاز گردید. در نهایت، انفجار خط لوله در زیر دریا پرونده این پروژه را بست.
تا پیش از جنگ اوکراین، روسیه ایران را در معادلات اقتصادی خود لحاظ نمیکرد. اما پس از تحولات اخیر، پوتین از رئیسجمهور ایران درخواست کرد که کشورمان نقش کلیدی در ترانزیت گاز ایفا کند. ایران میتواند تا زمان حل شدن اختلافات میان روسیه و غرب، نقشی اساسی در توسعه کریدورهای منطقهای داشته باشد. با رفع مشکلات فنی و زیرساختی، کشورمان قادر خواهد بود این فرصت را به یک مزیت پایدار تبدیل کند.
از سوی دیگر، ایران ظرفیت تبدیل شدن به یک هاب انرژی را نیز دارد و میتواند در انتقال انرژی روسیه نقشی اساسی ایفا کند. اما آیا جریان نخبگان کشور از این موضوع حمایت خواهد کرد؟
ماجرای کمک هواپیماهای روسی در حادثه بندرعباس
متأسفانه، رسانههای داخلی در برخی موارد نسبت به روسیه گارد گرفتهاند. بهعنوان مثال، اخیراً در بندرعباس نیاز فوری به کمک روسها مطرح شد. کسانی که با فرهنگ روسیه آشنا هستند میدانند که تماس گرفتن در روزهای شنبه و یکشنبه، از نگاه روسها توهین محسوب میشود زیرا این روزها متعلق به خانواده هستند. بااینحال، روسیه ظرف ۲۰ دقیقه پاسخ مثبت داد و سه معاون وزیر، بدون تأخیر، هماهنگیهای لازم را انجام دادند. تنها ۲۴ ساعت بعد، دو هواپیمای جدید بی-۲۰۰ به ایران اعزام شدند و کمکرسانی کردند. حال باید پرسید: اگر یک هواپیمای اروپایی وارد کشور شده بود، چقدر مورد استقبال رسانهها قرار میگرفت؟ این در حالی است که ایران پیشتر با وقوع حادثه در آمریکا پیشنهاد کمک هم داده بود.
در مثالی دیگر به ماجرای وجود نیترات در هندوانه ها اشاره می کنم که یک ایرانی آن را منتشر می کند. اینکه صادرات این محصول چقدر برای کشور مفید است به آن اشاره نمیکنم. یک نماینده معمولی داغستانی بحث را مطرح میکند و یک ایرانی آن را برجسته میکند. سوالی که از این نماینده می توان پرسید این است مگر استانداردهای غذایی شما بالا نیست؟ اگر مشکلی وجود دارد باید دید از کدام منفذ عبور کرده است. این خود ما هستیم که این مسائل را به لحاظ خبری ترویج میکنیم.
جلالی در ادامه اظهار داشت که بسیاری معتقد بودند امضای معاهده جامع راهبردی میان ایران و روسیه در زمانی که روابط پوتین و ترامپ بهبود مییابد، ممکن نخواهد بود. اما در تاریخ ۱۷ ژانویه، این معاهده به امضا رسید. روسیه همچنین میتوانست روند تصویب آن را در پارلمان به تعویق بیندازد و منتظر تعیین تکلیف روابط خود با آمریکا باشد، اما تنها ظرف دو هفته، این توافق در هر دو مجلس روسیه تأیید شد.
روسیه آماده همکاری با ایران در موضوع انتقال ذخایر اورانیوم است
در بخش پرسش و پاسخ، خبرنگار جام جم درباره نقش روسیه در مذاکرات هستهای، انتقال اورانیوم، داوری بین تهران و واشنگتن، و همچنین اجرای معاهده جامع راهبردی میان تهران و مسکو سوالی مطرح کرد.
جلالی در پاسخ گفت: در خصوص مذاکرات هستهای و نقش روسیه، اطلاعات نادرستی منتشر شده است. این مسئله حتی در مورد سفر اخیر پادشاه عمان به روسیه نیز مشاهده شد. روسها ابتدا با آمریکاییها مذاکره کردند و سپس با ایران وارد گفتگو شدند. خود من نیز چندین بار با آنها گفتگو داشتم. اوشاکوف، دستیار بینالمللی پوتین، یکی از افراد حاضر در این مذاکرات بود. لاوروف نیز به تهران آمد و با وزیر امور خارجه کشورمان دیدار کرد. پس از آن، وزیر امور خارجه ایران به روسیه سفر داشت. پوتین، رئیسجمهور روسیه تأکید کرده که کشورش آماده همکاری با ایران در موضوعاتی نظیر انتقال ذخایر اورانیوم است. چند روز پیش نیز، پوتین به درخواست خود با رئیسجمهور ایران تماس تلفنی برقرار کرد و بار دیگر مسئله هستهای را مطرح ساخت. روسها از مواضع ایران آگاه هستند و میدانند که نباید از جانب ایران سخن بگویند. آنها اعلام کردهاند که در صورت نیاز به نقشآفرینی، ایران میتواند آنها را در جریان بگذارد.
همواره تأکید کردهام که روسیه مستقیماً با ترامپ مذاکره میکند، نه با آمریکا، چرا که اروپا و آمریکا نسبت به روسیه امروز دیدگاه خوشبینانهای ندارند. آمریکا و اروپا در تقابل با روسیه همسو هستند و روسیه نیز این وضعیت را بهخوبی درک میکند. علاوه بر این، روسیه به دوران پساترامپ نیز توجه دارد.
باید در نظر داشت که شرایط فعلی مذاکرات هستهای با گذشته تفاوت دارد. در دورهای، کشورهای عربی مخالف بودند و سعود الفیصل مأمور شد تا مذاکرات را مختل کند. امروز، شرایط متفاوت است و روسیه قصد دارد ثابت کند که به تعهدات خود پایبند است. تصویب معاهده جامع راهبردی، پیامهای مختلف پوتین به مقامات عالی ایران، سفر لاوروف به تهران، و سایر اقدامات، گویای این واقعیت است. در مجموع، روسها تمایل دارند نقش مثبت ایفا کنند.
در خصوص اجرای معاهده راهبردی ایران ـ روسیه، باید توجه داشت که این توافق به دستورالعملهای اجرایی تبدیل شود. این سند، یک طرح کلی است و نیاز به همکاری بین سازمانهای دو کشور دارد.
نکته مهم دیگر، توافقنامه اوراسیا است که از ۲۵ اردیبهشت لازمالاجرا خواهد شد. این توافق بین ایران و پنج کشور دیگر اوراسیا منعقد شده و منجر به لغو ۸۷ درصد تعرفههای گمرکی خواهد شد. این فرصت میتواند به سیاست خارجی و اقتصاد کشور کمک کند. نقش تجار نیز بسیار مهم است و ایران باید از این امکان برای افزایش صادرات کالاهای خود بهره بگیرد. چنانچه این موافقتنامه بدون برنامه عملیاتی باقی بماند، صرفاً در حد یک سند مکتوب خواهد بود.
در ادامه جلسه، یکی از حضار درباره عضویت ایران در شورای ریلی CIS و وضعیت تأمین قطعات واگنهای ایران پرسشی مطرح کرد.
روسیه پیشنهاد ترانزیت گاز از طریق ایران را ارائه داده است
جلالی در پاسخ گفت: طی سالهای گذشته، ارتباطات خوبی در این حوزه برقرار شده است، اما یک چالش فنی وجود دارد؛ عرض راهآهن ایران با استاندارد راهآهن روسیه متفاوت است. عرض راهآهن ایران کوچکتر است، در حالی که روسیه دارای استانداردهای متفاوتی است. طبیعتاً برای ایجاد تغییرات، نیاز به زمان و برنامهریزی وجود دارد. مسئله راهآهن رشت ـ آستارا نیز در این راستا مطرح است. برخی معتقدند که باید مسیر ریلی مطابق استانداردهای روسیه طراحی شود. این مشکل، مختص روسیه نیست و ایران با برخی کشورهای همسایه نیز با چالش مشابهی روبهرو است. راهآهن ایران طی سالهای اخیر درباره این موضوع مذاکراتی داشته تا همکاریها در این زمینه توسعه یابد.
مخاطب دیگری درباره وضعیت صادرات انرژی ایران در بخش گاز و رقابت ایران با روسیه سوالی مطرح کرد.
جلالی پاسخ داد: کل تولید گاز ایران حدود ۲۶۰ میلیارد متر مکعب است، در حالی که این رقم برای روسیه ۵۲۰ میلیارد متر مکعب برآورد میشود. ایران میزان ناچیزی صادر میکند، اما روسیه سالانه حدود ۴۰۰ میلیارد متر مکعب صادر میکند. مصرف داخلی روسیه حدود ۱۲۰ میلیارد متر مکعب است. جمعیت روسیه دو برابر ایران و وسعت آن ۱۲ برابر ایران است. ایران ابتدا باید در راستای افزایش تولید گاز، زیرساختهای لازم را فراهم کند. روسیه در حال حاضر پیشنهاد ترانزیت گاز از طریق ایران را ارائه داده که میتواند فرصت مناسبی باشد. بخشی از این گاز، با وجود مشکلات مربوط به تعادل عرضه و تقاضا، میتواند در داخل ایران مورد استفاده قرار گیرد. ایران و روسیه همچنان در حال مذاکره درباره این پروژه هستند و قیمتگذاری آن هنوز مشخص نشده است.
مسیر فعلی از آذربایجان امکان انتقال حدود ۱.۸ میلیارد متر مکعب گاز را فراهم میکند. با این حال، مقدار انتقالی موردنظر در توافقی که در حال مذاکره است، حدود ۵۵ میلیارد متر مکعب است. در صورت نهایی شدن این توافق، فاز اول پروژه از طریق آذربایجان عملیاتی خواهد شد.