سنت رویاپردازی تصویری قدمتی طولانی دارد و دقیقا به همان سالهای اولیه اختراع سینما برمیگردد که بعد از فیلمهای آماتوری اولیه که بیشتر شبهمستند بودند، تهیهکنندهها دریافتند برای جلب مخاطب به چیزهایی بیشتر از مستندنگاری نیاز است و این شد که رفته رفته حجم تخیل و رویاپردازی در سینما و بعدتر تلویزیون بیشتر و بیشتر شد و به جایی رسید که حالا یکی از گونههای پرمخاطب سینمای دنیا گونههای فانتزی و علمی-تخیلی است. در سینما و تلویزیون ایران نیز تخیل نگاری از سالها پیش وجود داشته و مثلا آثاری ابتدایی که در استودیوی پارسفیلم و به همت اسماعیل کوشان ساخته میشد؛ آثاری مثل شیرین و فرهاد، حسین کرد شبستری، امیر ارسلان نامدار و... در سالهای اخیر البته دوز تخیل نگاری در تولیدات سینما و تلویزیون ایران پایین آمده و یک دلیلش تنبلی کارگردانانی است که بیشتر ژست کارگردانی برایشان اهمیت دارد تا پیشبرد ایدههای تازه. سریال دیو و ماه پیشونی از جمله آثاری است که سازندگان آن برای رویاپردازی به عنوان عاملی نیک برای جلب مخاطب نگریستهاند. سابقه تهیهکنندگان کار مهدی و صادق یاری به سالها فعالیت در حیطه ویدیورسانه بازمیگردد و در عین حال همین اواخر یک فانتزی دیگر به نام هشتگ خاله سوسکه را در شبکه خانگی داشتند که آنجا هم رویا نقش مهمی در پیشبرد داستان داشت. در دیو و ماه پیشونی به غیر از حاکمیت نوعی قصه گویی شیرین رویاپرداز، کوشش زیادی شده که در فضاسازی تصویری هماهنگ با داستان، نوعی حرکت روبه جلو را شاهد باشیم و در این مسیر آن شادابی و تر و تازگی تصویر کمک میکند به جلب بیشتر مخاطب. هدف اصلی دیو و ماه پیشونی جلب مخاطب کودک بوده است ولی به نظر میرسد نوعی ارتباط ورزی میان کاراکترها در دل داستانی فریبنده از اغوای شیطانی و اتکای اخلاقی برای رهایی میتواند مخاطب بزرگسالی را که به همراه فرزندان به تماشای سریال نشسته را هم راضی کند. دیو و ماه پیشونی را حسین قناعت ساخته که بخش عمده موفقیتش مرهون انتخاب ژانر کودک و ادامه و پیشرفت در آن است. او سابقه ساخت پیشی میشی، دزد و پری و قهرمانان کوچک و... را دارد و حالا در کنار برادران یاری به عنوان تهیهکننده، سریالی ساخته که هم در کارنامه خودش قدمی روبه جلو است و هم در کارنامه سریال سازی شبکه خانگی میتواند قابل قبول باشد.