«إدریس لکرینی» در الخلیج نوشت اهمیت ابتکار عمل چین برای صلح میان ایران و عربستان دراین است که در شرایط متشنج بینالمللی و منطقهای رخ داده است.
به این ترتیب که وضعیت قطب بندی در سطح بینالمللی در حال تشدید شدن است و از سوی دیگر نگرانیها در قبال آینده منطقه با توجه به تشدید شدت درگیریهای ناشی از مداخلات خارجی در حال افزایش یافتن است.
این ابتکار عمل معانی متعددی دارد. در سطح بین المللی میتوان گفت که این ابتکار عمل از جایی خالی ناشی است که عقبنشینی ایالات متحده آمریکا به وجود آورد و بیان واقع بینانه اعتقاد به اهمیت گفتوگو به عنوان راهی برای پرهیز از گزینههای بد است و به مثابه نشانهای برای برقراری توازنهای جدید در منطقه است. توازنهایی که منافع دو طرف را مد نظر قرار میدهد و میتواند بازتابهایی در برخورد مثبت با تعدادی از درگیریها و موضوعات مطرح در منطقه داشته باشد. در سطح بینالمللی این اقدام یک پیروزی دیپلماتیک برای چین است که خود را به عنوان یک قطب متعادل معرفی میکند و درصدد است یک نظام بینالمللی کثرتگرا را با شیوههایی پایه گذاری کند که همکاری را تقویت میکند.
به گزارش دیپلماسی ایرانی، الخلیج تاکید میکند که علاوه بر این به ثمر رسیدن این گام میتواند به کاهش تنش در روابط آمریکا از یک سو و ایران از سوی دیگر به علت تحولات پرونده هستهای این کشور و نیز کاهش سردی روابط آمریکا و عربستان در سالهای اخیر کمک کند. تعدادی از پژوهشگران و ناظران به این مسئله اشاره میکنند که این توافق برای ایران به عنوان نقطه آغازی برای رهایی یافتن از انزوای این کشور است که برای سالها به علت تحرکاتش در منطقه از آن رنج برده است. همچنین مجالی برای بحث و بررسی تعدادی از موضوعات مورد اختلاف خواهد بود که ممکن است بازتاب مثبتی برای آینده منطقه داشته باشد.
موفقیت این ابتکار عمل در سطح تحکیم روابط دو کشور و خدمت به صلح در منطقه تا حد زیادی به ایجاد فضای اعتماد و تمایل تهران به برقراری روابط متعادل با همسایگان خود در چارچوب همکاری و احترام به حاکمیت کشورها بستگی دارد.