ایران3 برابر میانگین جهانی مصرف انرژی دارد و سوختهای فسیلی از جمله گاز و فرآوردههای نفتی این شدت بالاتراسـت و سـالانه ۸۰ میلیون یارانـه سـوخت پرداخت میشود.به گزارش شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی، اکنون روزانه ۲۵۰ میلیون لیتر فرآورده نفتی در ایران مصرف میشود که با هر تراز جهانی و با هر کشوری مقایسه شود، بسیار بالا و ۵ تا ۶ برابر استاندارد دنیاست.با وجود آنکه همه بخشهای کشور بر لزوم کاهش مصرف انرژی تأکید دارند، اما به دلیل پرداخت یارانه بالا از سوی دولت برای حاملهای انرژی و پرداخت نشدن قیمت واقعی این حاملها توسط مصرفکنندگان، هیچ کدام از بخشها به دنبال بهینهسازی نیستند.از همین روست که نه نیروگاهها به دنبال افزایش بازده خود میروند و نه بخش صنعت، فناوری روز را به خدمت میگیرد تا هزینه انرژی خود را کاهش دهد.این موضوع در مصرف بنزین نیز بهشدت قابل توجه است. بنزین که بهعنوان سوخت خودروهای سواری استفاده میشود، به دلیل آنکه با نوع مصرف خودروهای با کیفیت روز جهان فاصله دارند، همچنین به دلیل پایینبودن قیمت، جزو پرمصرفترین حاملهای انرژی کشور است.از سوی دیگر، تفاوت فاحش قیمت این حامل انرژی با کشورهای همسایه که در مواردی تا ۸۰ درصد نیز برآورد میشود، سبب شده قاچاق با هر هزینهای، برای برخی افراد جذاب و اقتصادی باشد. به دلیل پرداخت یارانه بالا از سوی دولت برای حاملهای انرژی در ایران و پرداخت نکردن قیمت واقعی این حاملها توسط مصرفکنندگان، هیچکدام از بخشها به دنبال بهینهسازی نیستند.
اکنون سالانه ۸۰ میلیارد دلار یارانه سوخت در کشور پرداخت میشود و این در شرایطی است که سال ۱۴۰۱ مجموع درآمدهای نفتی کشور ۴۳ میلیارد دلار بود که این اعداد نشان میدهد ایران حدود ۲ برابر درآمدهای نفتی خود را صرف پرداخت یارانه انرژی کرده است.تازهترین ترازنامه انرژی کشور شدت مصرف فرآوردههای نفتی را ۱.۴ برابر میانگین سرانه مصرف جهانی گزارش میکند. اگرچه این اعداد بهخودیخود بسیار بزرگ هستند، اما زمانی که آن را با اعداد بودجه و عملکرد آن در سال ۱۴۰۱ مقایسه کنیم، عمق فاجعه مشخص میشود. هرچند الگو و فرهنگ مصرف سوخت از سوی مردم نیز در بالا بودن مصرف در کشور تأثیرگذار است، اما گره اصلی مصرف افسارگسیخته تنها با اجرای پروژههای بهینهسازی مصرف سوخت باز میشود که اجرای آن برعهده دولتهاست. هماکنون تراز گاز کشور منفی شده و تقاضا از عرضه بیشتر شده است. با توجه به مقدار مصرف بنزین و تولید آن در پالایشگاهها، این موضوع به بنزین و گازوئیل نیز سرایت میکند.به این ترتیب نهتنها صادرات انرژی ایران به صفر میرسد، بلکه عمده مصارف انرژی نیز در بخشهای غیرمولد انجام شده که هیچ نقشی در افزایش تولید ناخالص داخلی کشور ندارند.میتوان مفهوم بهینهسازی مصرف سوخت را به لحاظ اهمیت جایگاه، معادل تولید و توسعه تلقی کرد. با در نظر گرفتن این موضوع که برای تولید ۵۰ میلیون مترمکعب گاز رقمیحدود ۶ میلیارد دلار سرمایهگذاری نیاز است، بنابراین برنامهریزی و هدفگذاری برای صرفهجویی به مقدار ۲۰ میلیون مترمکعب در بخش مصارف خانگی و تجاری، با در نظر گرفتن هزینههای مرتبط با آن نهتنها منطقی که سودآور به نظر میرسد. حجم سرمایهگذاری پروژههای بهینهسازی بسیار کمتر از هزینههای مربوط به توسعه میدانهای گازی است. برآوردها نشان میدهد به ازای هر مترمکعب گاز، هزینه افزایش تولید گاز از طریق توسعه میدانهای گازی سه برابر بهینهسازی مصرف همان مقدار گاز است.