سه شنبه ۲۸ شهريور ۱۴۰۲

توانايى دانستن و درک همدلانه

سرهنگ محمدرضا اسفندیار
به طور كلی از همان ابتدا بايد در روابط زناشویی سه مهارت ارتباطی بين زوجين پايه گذاری شود كه عبارتند از:
1- احترام متقابل: معناى احترام اين نيست كه زن و شوهر ناراحتي‌هاي خود را از يكديگر پنهان و آن‌ها را به صورت عقده‌هاى روانى روى هم جمع كنند.خشم‌هاى سطحى و بگومگوهاى مختصر و كوتاه بين زن و شوهر در زندگى زناشويى مانند رعد و برق است و هميشه پس از رعد وبرق، باران مى بارد و اين باران درخت زناشويى را بارور مى سازد.همچنين احترام متقابل به معناى انتقاد نكردن از يكديگر نيست.گاهى لازم مى شود به صراحت از رفتار نامناسب يكديگر انتقاد كنند و از تندخويى بپرهيزند. در اين صورت نيز بايد به اين نكته توجه كنند تا انتقاد آنان بى اثر و بى نتيجه نماند.
2- درک و فهم متقابل: هنگامى كه ابهام وجود دارد، مى توان به همسران آموزش داد كه اين عبارت ساده را بيان كنند: «مطمئن نيستم كه حرف‌هايت را به خوبى مى فهمم، مى توانى بيشتر توضيح بدهى؟» اين جمله ظاهراً يك تقاضاى ساده براى كسب اطلاعات بيشتر است. ولي، در معناى ظريف تر، همسران به اشاره مى گويند: «من واقعاً تلاش مى كنم كه اين مسئله را از ديدگاه تو ببينم.» در حقيقت، اين همه آن چيزى است كه درك و فهم به آن مربوط مى شود؛ يعنى توانايى دانستن و درک همدلانه آنچه همسر تجربه كرده است.
3- حساسيت: آگاه بودن از نيازهاى همسر، يك جزء كليدى در روابط زناشویی است.افراد اغلب آن قدر به فكر خود هستند كه حتى از شناخت خواسته‌هاى همسرشان نيز كوتاهى مى كنند.بعضي اوقات، آنان براى شنيدن نيازهاى همسرشان به آسانى وقت صرف نمى كنند.از طرف ديگر نيز بعضي زوج‌ها هستند كه تصميم مى گيرند نسبت به يكديگر حسّاس نباشند، چون مى ترسند از سوى همديگر مورد سوء استفاده قرار گيرند.در حاليكه هر دو اين كار اشتباه بوده و باعث مي شود كه همسران در شناسايى و يا ارضاى نيازهاى يكديگر شكست مى خورند و بنابراين، از هم دور و دورتر مى شوند.
مشاورمرکز مشاوره خاوران تهران