يکشنبه ۱۹ آذر ۱۴۰۲
«مردم‌سالاری» حملات اسرائیل را از جنبه اخلاقی بررسی می‌کند

جایگاه حقوق‌بشردوستانه در جنگ غزه

سجاد عابدی
بیش از ۵۰ روز از جنگ اسرائیل علیه حماس و غزه می‌گذرد. این جنگ از روز ۱۵ مهر / ۷ اکتبر و به دنبال حمله بزرگ حماس به اسرائیل، شروع شد. جنگ هم اکنون در سراسر منطقه کوچک اما مهم غزه ادامه دارد. همزمان حملات موشکی از غزه به مناطق مختلف اسرائیل از جمله تل آویو هم متوقف نشده است. در حمله نخست حماس به اسرائیل در ۷ اکتبر / ۱۵ مهر گذشته بیش از ۱۲۰۰ نفر از اسرائیلی‌ها کشته و حدود ۲۲۰ نفر هم به گروگان گرفته شدند. در هر جنگی، مردم مناطق جنگزده، می‌توانند از مناطق جنگی فرار کنند و خود را به مناطق دورتر و امن برسانند اما در جنگ غزه، این امکان برای اهالی غزه ممکن نیست. آنها نمی‌توانند از منطقه جنگ فرار کنند و خود را به مناطق دور و امن برسانند. آنها در مناطق جنگی گیر افتاده اند. جنگ در یک منطقه محاصره شده ادامه دارد و همه جا، منطقه جنگی است. همه 2.3 میلیون نفر اهالی غزه در معرض حملات اسرائیل و کشته شدن هستند.
به هنگام حمله روسیه به اوکراین که بیش از همه شرق و جنوب این کشور را در بر گرفت مردم اوکراین از مناطق مرکزی، شرقی و جنوبی به سمت غرب این کشور فرار کردند. بسیاری هم با ترک اوکراین به دیگر کشورها رفتند تا در امنیت کامل باشند. همیشه در هر جنگی، جای امن و دوری برای فرار وجود دارد تا از حملات و خون ریزی جنگ، در امان بود اما غزه این گونه نیست.
جنگ غزه برای فلسطینی‌ها و نیروهای حماس، پشت جبهه ندارد بلکه همه سرزمین آنها جبهه است.
پشت جبهه‌ای وجود ندارد که زخمی‌های نظامی و غیرنظامی‌، درمان شوند. آب و غذا برای نیروهای حماس و افراد جنگزده عادی ارسال و از آنها حمایت شود. ارائه یک تحلیل جامع از جنگ و نزاع دراز دامن بین اسرائیل و حماس متضمن در نظر آوردن عوامل تاریخی و سیاسی در کنار ملاحظات فلسفی و اخلاقی است. بروز خشونت آشکار از هر دو سو به اختلاف نظرهای بنیادین در مورد ماهیت عدالت و دولت، مشروعیت مقاومت در برابر اشغالگری، و شاید مهم تر از بقیه مفهوم قربانی بودن برمی‌گردد. حقوق بین‌الملل بشردوستانه چارچوبی معقول برای ارزیابی رفتار طرف‌های دخیل در جنگ ارائه می‌کند. در حالی که این چارچوب، یک مبنای قانونی برای ارزیابی خصومت‌ها فراهم می‌کند، بررسی اخلاقی آن حقایق مهمی را آشکار می‌کند. جنگ‌ها نه تنها قساوت‌های بیشماری را آشکار می‌کنند و افراد بی گناه بسیاری را به قربانی می‌گیرند، بلکه برخی مفاهیم مهم اخلاقی را نیز قربانی می‌کنند. یکی از این مفاهیم که عموما در میان جنگ‌ها نادیده گرفته می‌‌شود مفهوم «بی‌گناهی» است.
جنگ‌ها اغلب از اختلافات ریشه‌دار، ایدئولوژی‌های متفاوت یا اختلافات سرزمینی ناشی می‌شوند، با این حال حقوق بین‌الملل بشردوستانه تلاش می‌کند در میان تمام اختلافات بر جهانی بودن کرامت انسانی و ارزش ذاتی انسان صحه بگذارد و رشته‌ای از انسانیت مشترک را میان دو طرف درگیر در جنگ برقرار نگاه دارد. این پیوند مشترک به‌ویژه در هنگامه‌‌ی خصومت‌‌ها مهم تر هم می‌شود وقتی ذیل این چارچوب تمایز بین نظامیان و غیر نظامیان جدی انگاشته می‌شود. این تمایز فراتر از یک امر استراتژیک یا تاکتیکی صرف است؛ یک ادعای اخلاقی است که «بی گناهی»کسانی را که مستقیماً در خصومت‌ها شرکت نمی‌کنند، تأیید می‌کند و بر حق اخلاقی و قانونی آنها تأکید. اما آیا تصور روشنی از اینکه چه کسی بی گناه است وجود دارد؟
تحلیل مفهوم «بی گناهی» و تشریح مصادیق آن در جنگ یک چالش عمیق فلسفی است.
این چالش جدی تر هم می‌شود وقتی شخصیت‌هایی مانند اسامه بن لادن بیان می‌کنند که شرکت در انتخابات و رای دادن می‌تواند یک فرد را شریک جرم و در نتیجه از «بی‌گناه» بودن خارج کند. بن لادن در نامه سرگشاده خود به مردم آمریکا (۲۰۰۲) استدلال می‌کند که مردم آمریکا با انتخاب دولت مرکزی از ظلم اسرائیل به فلسطینیان، اشغال سرزمینشان و کشتار، شکنجه، مجازات و اخراج مستمر فلسطینیان حمایت می‌کنند و به همین دلیل است که آنان از همه جنایاتی که آمریکایی‌ها و یهودیان علیه مسلمانان مرتکب شده-اند مبرا نیستند.
به معنای دیگری، گویی افراد با شرکت در انتخابات می‌توانند به هدف مشروع جنگی تبدیل شوند. اسامه بن لادن در این تفسیر تنها نیست.
خاخام دیوید کرشنر (۲۰۱۴)، رئیس سابق هیات خاخام‌های نیویورک، به طور مشابه بی‌گناهی شهروندان فلسطینی کشته شده توسط نیروهای اسرائیلی را انکار می‌کند. او در عوض مدعی است که آنان اهداف مشروع جنگی هستند، چرا که از طریق یک فرآیند انتخاباتی، خود را با یک «سازمان تروریستی»، یعنی حماس، همسو کرده‌‌اند.
از اکتبر سال جاری درگیری بین اسرائیل و حماس به طور قابل توجهی افزایش یافته است که منجر به از دست رفتن جان بسیاری از افراد دوطرف شده است.
نکته تاسف بار آنجاست که گفتمان مغلوط ذکر شده در بالا همچنان در میان رهبران سیاسی اسرائیل و حماس طنین انداز است و از هر دو سوی درگیری به گوش می‌رسد. چهره‌هایی مانند خالد مشعل، رهبر سابق حماس، و رئیس جمهور اسرائیل اسحاق هرتزوگ، اخیراً با اعلام مواضعی غریب اصل تمایز حقوق بین‌الملل بشردوستانه را بیش از پیش گل آلود کرده‌اند.
خالد مشعل گفته بود که چه نظامیان و چه غیر نظامیان در اسرائیل هر دو دشمنان ما هستند و هرتزوگ گفته بود کل مردم غزه همدست حماس هستند!
این موضع که می‌توان کل جوامع یا ملت‌ها را بر اساس اقدامات عده‌ای همدست دانست، با شهودهای اولیه ما از عدالت اخلاقی ناسازگار است. این تعمیم‌های گسترده، ساختار اخلاقی جامعه بین‌الملل را تخریب می‌کند و اعتماد و اطمینان به مراجع حقوقی و اخلاقی را از بین می‌برد.
با پایبندی به حقوق بین‌الملل بشردوستانه، طرف‌های درگیر اساساً ارزش و منزلت ذاتی هر فرد را حتی در میان دشمنی تأیید می‌کنند. این بدان معنا نیست که پیروی از قواعد حقوقی جنگ تنها راه حل است، اما به عنوان مبنایی برای عمل به تعهدات اخلاقی ما در بحبوحه جنگ می‌تواند موثر باشد. برای اسرائیل و حماس که در بی‌اعتمادی و خصومت‌های تاریخی غرق شده‌اند، ارزیابی مجدد مفهوم بی‌گناهی از طریق زیربنای اخلاقی حقوق بین‌الملل بشردوستانه، مسیری رو به جلو ارائه می‌کند و بر ضرورت تمایز بین نظامیان و غیر نظامیان بر اساس چارچوب اخلاقی تأکید می‌کند. از یاد نباید برد که تعهدات ما به حقوق بین‌الملل حقوق بشر می‌تواند به سرعت در مواقع خصومت و ناامیدی از بین برود.
سوگیری‌های شناختی و تعصبات قبیله‌ای ما هنگام مواجهه با بحران‌ها ظاهر می‌شوند و به غرایز اولیه ما اجازه می‌دهند که غالب شوند. حقوق بین‌الملل بشردوستانه را می‌توان به عنوان یک «اقدام اصلاحی» برای رسمیت بخشیدن و تأیید مجدد تعهد ما به
حقوق بشر در نظر گرفت.»