گرانی و مشکلات معیشتی از یکسو و مسئولانی که حاضر نیستند زیر بار حقیقت بروند از سوی دیگر به مردم فشار مضاعفی را وارد کرده است.
بازار ارز مثال عینی و روشنی در این راستا است. فنر دلار باتوجه به تحولات منطقه و متنشنج شدن فضا رها میشود و دلار 50 هزار تومانی به 60 هزار تومان میرسد. دولت از خواب بیدار میشود و درصدد کنترل بازار بر میآید. همزمان حملات آمریکا نیز انجام میشود و بازار متوجه میگردد که ایالات متحده نهتنها بهدنبال جنگ مستقیم با ایران نیست بلکه حتی حاضر نیست نیروهای نیابتی کشورمان را هدف قرار دهد زیرا حملاتی که صورت گرفت با هماهنگی و تقریبا کور بود. برهمین اساس قیمت دلار فروکش میکند و الان که در حال نوشتن این یادداشت هستم پول آمریکایی در کانال 55 هزار تومان قرار دارد.
اکنون اتفاق جدیدی که رخ داده این است که مثل همیشه با آرامش نسبی بازار کم کم سر و کله مسئولان مرتبط پیدا میشود تا از موفقیتهای خود بگویند! آری؛ یعنی تبدیل دلار 50 هزار تومانی به دلار 60 هزار تومانی و کاهش قیمت آن به 55 هزار تومان جزو دستاوردهای دولت جا زده میشود.
بدتر آنکه رئیس بانک مرکزی در عین اینکه درحال دستاوردسازی است این نرخها را هم قبول ندارد و مدعی میشود که این قیمتها را به رسمیت نمیشناسد و به قول خودش این نرخ، نرخ ارز قاچاق است.
بنابراین همانطور که بالاتر گفتم مسئولان ضمن آنکه عملکردشان غلط است حاضر هم نیستند زیربار نتایج عملکرد خود بروند. در همین موضوع ارز که مثال آوردم، سیاستهای غلط بانک مرکزی نتوانسته ارزش ریال را احیا کند و در هر دورهای با توجه به شرایط سیاسی که ایجاد میگردد نرخ ارز افزایش مییابد و مسئولان مرتبط نیز غیب میشوند. بعد هم که در تریبونها حاضر میشوند زیر بار هیج مسئولیتی نمیروند و صرفا میگویند این اعداد واقعی نیست و قبول ندارند. البته این نکته را هم باید عرض کنم که این مشکل فقط مربوط به این رئیس بانک مرکزی و این دولت نیست. تقریبا در تمام این ادوار ما با چنین مشکلاتی مواجهه بودیم. اما فرق مسئولان این دولت این است که اعتماد به نفس بالاتری برای «گردن نگیری» دارند!
با این حال باید به آقای فرزین و سایر مقامات دولتی متذکر شویم که هرچند شما نرخ کنونی دلار را قبول ندارید ولی باید بدانید (البته حتما میدانید و خودتان را به آن راه زدید) که تمام قیمتگذاریها در تمام حوزهها از مسکن گرفته تا خودرو و خدمات و حتی مواد غذایی براساس همین نرخ قیمتگذاری میشود.
نتیجه آنکه، ما مردم عادی فقط درد معیشت و سفره نداریم، ما درکنار این مشکل، مشکل بزرگتری داریم به نام مسئولانی که سعی میکنند «متوجه نباشند» زیرا به نفعشان است!
حقوقدان