چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۲
نبود امکانات تئاتر در استان قزوین آغاز یک درگیری بی‌نتیجه است

به تاریخ پیوستن سالن‌های تئاتر قزوین

رئیس انجمن هنرهای نمایشی استان قزوین با اشاره به نبود امکانات مناسب برای اجرا در شهرهای اطراف گفت: به دلیل نبود امکانات، هنرمندان هنرهای نمایشی آن مناطق مایل هستند آثار خود را در شهر قزوین و تنها سالن آن یعنی علامه رفیعی به روی صحنه ببرند و همین آغاز یک درگیری بی نتیجه است.
به گزارش خبرنگار ایلنا در قزوین، نظریه خاستگاه تئاتر بر آن است که تئاتر از دل اسطوره و آیین درآمده است، از هنگامی که برای اجرای آیین‌ها متنی تهیه شده آنچه امروز تئاتر می‌نامیم، زاده شد. تئاتر آموزش می‌دهد، ارشاد می‌کند، سرگرم می‌کند و نیز در راه کشف جهان و انسان و الهام بخشیدن به تماشاگران گام برمی‌دارد و همواره با انسان بوده است.
فرهنگ‌های مختلف با تئاتر رفتار گوناگونی داشته‌اند. گاه به داشتن آن افتخار می‌کردند، گاه تئاتر را عامل فساد جامعه دانسته و طردش می‌کردند.
تئاتر در استان قزوین از جایگاه خوبی برخوردار بوده، برای بررسی جایگاه استان در این حوزه و وضعیت کنونی قزوین به سراغ کیوان حبیبی (رئیس انجمن هنرهای نمایشی استان قزوین) رفته و با او در این باره گفتگو کردیم.
حبیبی درباره جایگاه تئاتر در قزوین گفت: دهه ۶۰ شهر قزوین به واسطه داشتن پشتوانه قوی در تئاتر قبل از انقلاب دارای ۵ سالن تئاتر بود.
رئیس انجمن هنرهای نمایشی استان قزوین ادامه داد: سالن تئاتر هلال احمر و ۴ سالن دیگر که در 4 مدرسه به نام‌های پاسداران، محمد قزوینی، رفیع و رهنما قرار داشت، سالن‌های قزوین بودند؛ اما به غیر از سالن مدرسه رهنما که بعد از انقلاب به مجاهدین اسلام تغییر نام داد سالن‌های دیگر تخریب شدند و به تاریخ پیوستند.
وی عنوان کرد: سالن تئاتر هلال احمر یا شیر خورشید که در خیابان هلال احمر و کنار موزه فعلی شهر قزوین توسط روس‌ها در جنگ جهانی دوم ساخته شده بود، در اوایل دهه ۸۰ خورشیدی و توسط سازمان میراث فرهنگی وقت شهر قزوین تخریب شد.
به گفته این هنرمند قزوینی جالب اینجا است که هیچکس تا به امروز پیگیری دقیقی از این اتفاق ناهمگون نداشته و چرایی آن هنوز هم بی‌جواب است؛ همچنین سالن تئاتر مدارس پاسداران و محمد قزوینی هم به سرنوشت سالن هلال احمر دچار شدند.
وی ادامه داد: قصد ندارم علت و چرایی این جریان را پیگیری کنم و مقصران را شناسایی و معرفی کنم، اما 3 دهه از آن سال‌ها گذشته، جمعیت قزوین 2 برابر شده و آنچه برای تئاتر شهر باقی مانده تنها تماشاخانه علامه رفیعی است که آن هم در اختیار خانواده تئاتری نیست.
حبیبی عنوان کرد: در دهه ۶۰ هنوز زیباشهر به گستردگی امروز نبود، شهر مهرگان وجود عینی نداشت، الوند هم با وجود اینکه شهری ریشه‌دار بود این همه علاقمند به تئاتر را در درون خود نمی‌دید، حال ببینیم که در این روزگار چه بر سر هنر تئاتر آمده و از لحاظ پرورش نیروی انسانی و گسترش سخت‌افزار تئاتری در چه وضعیتی قرار داریم.
وجود پلاتو در شهرها و شهرستان‌های قزوین ضرورت دارد
وی با اشاره به نبود امکانات مناسب برای اجرا در شهرهای اطراف و نزدیک با مرکز استان گفت: به دلیل نبود امکانات، هنرمندان هنرهای نمایشی آن مناطق مایل هستند آثار خود را در شهر قزوین و تنها سالن آن یعنی علامه رفیعی به روی صحنه ببرند و همین آغاز یک درگیری بی نتیجه است.
رئیس انجمن هنرهای نمایشی استان قزوین اظهار کرد: شهر قزوین با همین تنها تماشاخانه تئاتر نمی‌تواند پاسخگوی اهالی خود باشد و ازدحام تئاتری‌ها برای اجرا تنها در یک تماشاخانه آغاز سوء تفاهمات مختلف است و در این بین انجمن هنرهای نمایشی استان مورد کم لطفی افرادی قرار می‌‎گیرد که کاستی‌های خود را بیرون از خود جست‌وجو می‌کنند.
وی تصریح کرد: مانند روز روشن است که تمامی شهرهای اطراف قزوین به یک پلاتوی تخصصی برای اجرای تئاتر نیاز مبرم و حیاتی دارند، دقت کنیم اگر شهرهایی چون آبیک، تاکستان، الوند، زیباشهر، مهرگان و حتی آوج دارای پلاتوهای مناسب و شایسته با امکانات عالی باشند علاقمندان هنر نمایش ساکن در این شهرها می‌توانند آثار خود را در آنجا به روی صحنه برده و جور این سوءتفاهمات از روی دوش تئاتر قزوین و انجمن هنرهای نمایش استان برداشته خواهد شد. به گفته این مسئول هنری استان، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان قزوین در 40 سال گذشته از ساخت یک پلاتوی کوچک نیز عاجز بوده است، یا مدیران سابق به این مقوله آشنایی نداشتند که حتماً ندارند و یا از روی عمد با همان نگاه که تئاتر عامل بی‌نظمی‌است به این جریان دست زده‌اند.
نبود فضای مناسب برای اجرای آثار هنری
وی با اشاره به ضرورت وجود مدیران تخصصی عنوان کرد: یکی از مقولات مهم حوزه فرهنگ و هنر افرادی هستند که از دیگر رشته‌ها برای مدیریت به صندلی مدیرکلی این حوزه تکیه زده‌اند و توان جذب منابع مالی برای آنچه تحول عظیم در عرصه هنر شهر است را درک نمی‌کنند.
حبیبی ادامه داد: دهه ۸۰ خورشیدی و آغاز دهه ۹۰ که وضعیت مالی حوزه فرهنگ و هنر شرایط ایده آل داشت مدیران وقت آن دوران اقدامی را برای تحول در زمینه فرهنگ و هنر انجام ندادند و گویا به آینده نگری اعتقادی نداشتند، فقط آمدند مدیر بودند و چند جشنواره را دبیری کردند و بعد هم به حوزه خود برگشتند بدون آنکه هیچ مطالبه‌ای را هم پاسخگو باشند.
وی بیان کرد: آنچه امروز باقی مانده چند برابر شدن علاقمندان به حوزه فرهنگ هنر و نبود فضای مناسب برای رشد استعدادها در این بستر است، اما با همه دست‌های خالی فضاهایی برای اجرای مناسب وجود دارند که می‌توان علاقمندان را از این نظر بی‌نیاز کرد.