نشریه فارن افرز در گزارشی به قلم دنیس راس، نویسنده و دیپلمات آمریکایی و دیوید ماکوفسکی، مدیر موسسه واشنگتن برای پروژه سیاست خاور نزدیک در مورد روند صلح خاورمیانه، با عنوان «مسیری به سوی خاورمیانه متحول شده» نوشت: دونالد ترامپ ریاست جمهوری خود را با جاهطلبیهای ایجاد صلح آغاز میکند. او این چشم انداز را در سخنرانی تحلیف خود بیان و اعلام کرد که «دولت او موفقیت را نه تنها بر اساس نبردهایی که پیروز میشویم، بلکه بر اساس جنگهایی که به پایان میرسانیم و شاید مهمتر از همه، با جنگهایی که هرگز وارد نمیشویم، میسنجد.» او سپس در همان روز، از موفقیت اجرای توافق آتشبس برای آزادی گروگانها در غزه، از جمله با حضور خانوادههای اسرای اسرائیلی به رژه افتتاحیه، بهره برد.
این یادداشت میافزاید: شکی نیست که ترامپ به تضمین توافق آتش بس کمک کرد اما برای اینکه خود را یک صلح طلب نشان دهد که خاورمیانه را متحول میکند، کارهای بیشتری برای انجام دادن دارد. مسائل اصلی که او با آن روبروست غزه و ایران است. در غزه، اسرائیل و در میان حماس دیدگاههای متفاوتی در مورد آنچه برای دستیابی به مرحله دوم توافق، که اسرای باقیمانده را آزاد میکند و آتش بس دائمی را به ارمغان میآورد، لازم است وجود دارد. در ادامه این نوشته، نویسندگان با اشاره به اینکه ایران در حال تسریع برنامه هستهای خود است و به تعبیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بینالمللیی انرژی اتمی، «پای خود را روی پدال گاز قرار داده است» ادعا میکنند که تهران همچنان تهدیدی برای اسرائیل است. هر دو موضوع احتمالاً بر مذاکرات آتی ترامپ و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل سایه میافکند. ترامپ میتواند - و ممکن است مجبور باشد - به هر مشکل جداگانه بپردازد.
بازی با کلیدواژه اتمی
گزارش این رسانه آمریکایی با تکرار این ادعای خصمانه و خلاف واقعیت که «برنامه هستهای ایران یکی از بزرگترین تهدیدها برای امنیت جهانی است»، مینویسد: اگر ایران هستهای شود، عربستان سعودی نیز احتمالا به دنبال ساخت بمب خواهد بود و خطر بیشتری را برای منطقهای که در حال حاضر یکی از بی ثباتترین مناطق جهان است، به وجود خواهد آورد. اما ساده ترین راه برای رسیدگی به غزه و ایران ممکن است فقط رسیدگی به آنها با هم باشد. نتانیاهو در حرکت به سمت آتش بس دائمی مردد است، تا حدی به این دلیل که میترسد این آتش بس باعث فروپاشی دولت او و برگزاری انتخابات زودهنگام شود. اما برای نخست وزیر اسرائیل، هیچ مسئلهای مهمتر از جلوگیری از «هستهای شدن ایران» وجود ندارد. این هدف اصلی زندگی سیاسی طولانی او بوده است. به عنوان مثال، نتانیاهو سالها پیش در اظهاراتی در کنست اعلام کرد که توقف برنامه هستهای ایران، دلیل بیدار شدن او در صبح است. هر چه ترامپ بیشتر بتواند نشان دهد که آماده همکاری با اسرائیل در مورد ایران است، تصمیم گیری دشوار در مورد غزه برای نتانیاهو آسانتر خواهد بود. در ادامه این گزارش آمده است: این بدان معنا نیست که ترامپ باید برای استفاده از نیروی نظامی عجله کند؛ رئیس جمهور آمریکا نشان داده است که مایل به توافق با تهران است و بارها در طول مبارزات انتخاباتی وعده داده است که کارزار فشار حداکثری را برای متوقف کردن برنامه هستهای ایران دنبال خواهد کرد. او احتمالا سعی خواهد کرد از اهرم اقتصادی برای دستیابی به توافق استفاده کند. اما این بدان معناست که او باید برای نتانیاهو و تهران روشن کند که در صورت شکست دیپلماسی از حملات اسرائیل به زیرساختهای هستهای ایران حمایت خواهد کرد.
تشویق به حمله علیه ایران
این گزارش در پیشنهادی خصمانه مدعی میشود که «ترامپ با موافقت برای حمایت از حملات اسرائیل، شانس کارآیی دیپلماسی آمریکا با ایران را افزایش خواهد داد، زیرا رهبران ایران عواقب سخت شکست را درک خواهند کرد». در همین حال، برای نتانیاهو، داشتن یک رویکرد مشترک مورد توافق ایالات متحده برای مقابله با آنچه که او مهم ترین تهدید – حتی وجودی – اسرائیل میداند، به این معنی است که برای او بسیار آسان تر است که تصمیم سیاسی سخت را برای اجرای کامل توافق آزادی اسرا در اختیار حماس و پیشبرد آتش بس بگیرد. در صورت موفقیت، این رویکرد به دولت ترامپ اجازه میدهد تا به جنگ به صورت دائمی پایان دهد، فرصتهای جدیدی را برای روابط اسرائیل با کشورهای عربی باز کند، و مهمتر از همه، «به تهدید ایران، خطرناکترین دشمن ایالات متحده و اسرائیل در خاورمیانه رسیدگی کند.» راس و ماکوفسکی مینویسند؛ با این حال تنها یک موضوع وجود دارد که نتانیاهو ممکن است بخاطر آن مایل باشد تا دولت خود را به خطر بیندازد و با انتخابات روبرو شود و آن موضوع ایران و برنامه هستهای آن است. این موضوع حتی بیش از عادی سازی روابط با عربستان سعودی، که اخیرا مورد توجه او قرار گرفته است، برای نخست وزیر اسرائیل اهمیت دارد. نگرانیهای او در مورد پیگیری هستهای ایران به اولین دوره ریاست جمهوری او در اواخر دهه ۱۹۹۰ برمیگردد و او آن را موضوع «وینستون چرچیل» خود نامید. توافق با ترامپ درباره به عقب راندن برنامه هستهای ایران، برای نتانیاهو ارزش زیادی دارد. نتانیاهو ممکن است دولت خود را برای پایان دادن به جنگ در غزه به خطر نیندازد اما اگر احساس کند که درک استراتژیک مشترکی با ترامپ درباره ضرورت عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای دارد، تحت تأثیر قرار خواهد گرفت.
نویسندگان این یادداشت در ادامه ادعا کردند که «از نظر عملی، ترامپ احتمالا فشار اقتصادی بسیار بیشتری را اعمال خواهد کرد و در عین حال از تهدید اسرائیل، برای رساندن پیامی روشن به ایرانیها استفاده خواهد کرد: یک راه حل دیپلماتیک میتواند وجود داشته باشد، اما ایران باید از آن استفاده کند تا از حملات نظامی که زیرساختهای هستهای را که در ۳۰ سال گذشته ساخته است، نابود میکند، اجتناب کند. چنین پیامی مطمئنا انگیزه ایران برای مذاکره را کاهش نخواهد داد.» این گزارش همچنین بار دیگر ادعای غیر واقع رژیم صهیونیستی مبنی بر تضعیف جمهوری اسلامی ایران و نابودی زیرساختهای پدافندی ایران پس از حمله ماه اکتبر اسرائیل علیه کشورمان را تکرار کرده و افزوده است: ایران هنوز ممکن است آماده موافقت با عقب نشینی از برنامه هستهای خود و کاهش ذخایر موشکهای بالستیک خود به میزان نیاز ترامپ یا نتانیاهو نباشد. از این گذشته، ترامپ در سال ۲۰۱۸ از توافق هستهای با ایران خارج شد و اقدام دیگری نکرد اما ایران باید بداند که تهدید به زور بلوف اسرائیل نیست. نویسندگان این یادداشت همچنین ادعا کردند که در گفتگوهای اخیر آنها با اعضای تشکیلات امنیتی اسرائیل که قبلا طرفدار حمله به سایتهای هستهای ایران نبودند، از تغییر دیدگاههای آنها شگفت زده شدهاند. با این حال، مقامات اسرائیلی که طرفدار حمله به برنامه ایران هستند، اذعان میکنند که حمله نباید تنها توسط اسرائیل انجام شود. در عوض، آنها خواهان حمایت مادی و دیپلماتیک ایالات متحده هستند. ترامپ مطمئنا میتواند این تمایل اسرائیل را در گفتگو با نتانیاهو در مورد چگونگی مدیریت آینده توافق آتش بس و همچنین توافق عادی سازی روابط عربستان سعودی مطرح و حتی از آن بهره برداری کند. در ادامه یادداشت فارن افرز ادعا شده که این امکان وجود دارد که ترامپ مردد باشد که به اسرائیلیها بگوید که از آنها در جنگ حمایت خواهد کرد اما با توجه به حمایت او از فشار حداکثری علیه ایران، او احتمالا ترکیب فشار اقتصادی افزایش یافته با تهدید نظامی معتبر اسرائیل را بهترین راه برای دستیابی به نتیجه مطلوب در مذاکره با ایران میداند. در این صورت نتانیاهو نیز به نوبه خود فعلا گزینه حمله نظامی به ایران را به عنوان اهرم فشار نگاه خواهد داشت. در این معادله، واشنگتن نیز به یک تعهد قبلی محکم نیاز دارد که تا زمانی که تلاشهای ترامپ در دیپلماسی هنوز شانس موفقیت داشته باشد، اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران حمله نخواهد کرد اما اگر دیپلماسی شکست بخورد و اسرائیل حمله کند، نیروهای آمریکایی باید نقش حمایتی ایفا کنند و ایالات متحده بار دیگر به دفاع از اسرائیل در برابر حملات موشکی ایران کمک کند، حتی در حالی که از هرگونه مأموریت جنگی تهاجمی در داخل ایران خودداری میکند. به گزارش ایرنا ، در پایان مقاله فارن افرز آمده است که ترامپ اکنون در موقعیت خوبی برای کمک به پایان دادن به جنگ در غزه، بازگرداندن اسرا و توقف برنامه هستهای ایران قرار دارد. او حتی می تواند روابط بین اسرائیل و عربستان سعودی را عادی کند و راهی برای تشکیل کشور فلسطین ایجاد کند، مشروط بر اینکه فلسطینیها تعدادی از معیارهای ملموس او را برآورده کنند. او ممکن است بتواند همه این کارها را بدون شلیک گلوله انجام دهد. اگر او در موضع صلح طلبی خود جدی است، باید این رویکرد را به نتانیاهو پیشنهاد کند. تلاشهای او در نهایت ممکن است شکست بخورد، اما شانس موفقیت امروز بهتر از گذشته است. به ندرت پیش میآید که منافع در سیاست خارجی به این خوبی همگرا شوند، بنابراین ترامپ فرصتی برای انجام کاری دارد که پیشینیان او فقط میتوانستند رویای آن را داشته باشند.