ادامه از صفحه 1
از این منظر، دیپلماسی عمومی باید بهمثابه یک سازوکار پیشگیرانه و آیندهنگرانه در سیاست خارجی بازتعریف شود؛ ابزاری که نهتنها مسئول شکلدهی به ادراک مخاطبان خارجی، بلکه مسئول کنترل سطح هیجانات، امیدها و نگرانیهای جامعه داخلی نیز هست. در جهان پیچیده و چندوجهی امروز، توان یک کشور در صحنه بینالمللی تنها وابسته به مؤلفههای سختافزاری قدرت نیست، بلکه به ظرفیت آن در «کنترل روایت» و «هدایت افکار عمومی» نیز وابسته است. در این راستا، پیوند مؤثر میان نهادهای دانشگاهی، رسانههای مسئول، اندیشکدههای مستقل و نهادهای تصمیمساز میتواند به تقویت رویکردی واقعگرا، شفاف و مقاوم در حوزه دیپلماسی عمومی بینجامد.
در نهایت، حفظ انسجام اجتماعی، افزایش تابآوری ملی، و صیانت از استقلال راهبردی کشور، در گرو آن است که دیپلماسی عمومی نه در خدمت «فروش رویا»، بلکه در خدمت «ارتقای عقلانیت عمومی» و «مدیریت انتظارات آگاهانه» قرار گیرد. آینده مذاکرات، نه با وعدههای زودگذر، بلکه با واقعگرایی مسئولانه و اقناع هوشمندانه جامعه رقم خواهد خورد. از این رو، بازتعریف دیپلماسی عمومی، ضرورتی است که نه صرفاً از منظر تبلیغاتی، بلکه بهمثابه بخشی از زیرساخت امنیت ملی باید مورد توجه سیاستگزاران و تصمیمسازان سیاست خاوجی کشور، به ویژه وزارت امور خارجه قرار گیرد. در این مسیر، بهرهگیری از دانش نظری، تجربه عملی و مشارکت نهادهای علمی میتواند نقش بسزایی در پایداری و هوشمندی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران ایفا کند.