کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

گزارش تحلیلی پایگاه خبری "فریادگر" درباره استراتژی انتخاباتی دولت

بازی سه ضلعی جریان مشایی - احمدی نژاد

19 مهر 1391 ساعت 9:47


احمدی نژاد معتقد است که عمر جریان دولت پس از پایان دوره ریاست جمهوری وی هم مستدام خواهد بود. این به زبان ساده یعنی اینکه جریان مشایی - احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهوری برنامه دارند و حاضر نیستند با چند توپ وتشر تبلیغاتی نظیر انحرافی خوانده شدن و چند برخورد میدان را خالی کنند. به گزارش پایگاه خبری فریادگر، بازی جریان مشایی- احمدی نژاد برای انتخابات ریاست جمهموری چیست و آنها چه نسبتی بین خود و سایر جریان های سیاسی- اجتماعی برای حضور در انتخابات برقرار خواهند کرد ؟ برای جواب به این پرسش باید نگاهی اجمالی به وضعیت جریان اصولگرا داشته باشیم.
اصولگرایان برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم روزهای کاملا متفاوتی را نسبت به روزهای مشابه قبل از انتخابات سال ۸۸ تجربه می کنند. در آن روزها صورت مساله برای بسیاری از اصولگریان ساده بود؛ حمایت یا عدم حمایت از احمدی نژاد؟ در همان روزها بسیاری از اصولگرایان برای پاسخ به این مساله چشم به تصمیم اصلاح طلبان و به ویژه خاتمی داشتند و می گفتند اگر خاتمی بیاید مجبوریم همه پشت سر احمدی نژاد باشیم و فضای انتخابات دو قطبی می شود. برای خیلی از اصولگرایان در آن زمان حمایت از احمدی نژاد دست کم از نوشیدن جام زهر نداشت چه آنکه وی نه تنها بسیاری از آنها را به بازی نمی گرفت بلکه خودش و نزدیکانش از نااصولگرایی احمدی نژاد دم می زدند و به اصولگرایان دیگر یادآوری می کردند که وی کاندیدای آنها در انتخابات ریاست جمهوری ۸۴ نبود اما رای آورد بنابراین نیازی به حمایت آنها ندارد زیرا آنها پایگاهی ندارند. به همین خاطر بسیاری از بزرگان اصولگرا تاکید داشتند که خاتمی نیاید تا بتوانند با فراغ بال از گزینه احمدی نژاد عبور کنند.
در این روزها اما اوضاع و احوال جریان های اصولگرا کاملا متفاوت است. صورت مساله این است که با کاندیدای مستقل شرکت کنیم یا با گروه های همسوترند به کاندیدای واحدی برسیم؟ موتلفه، ایثارگران، جبهه پایداری، جریان لاریجانی، تیم قالیباف و حتی جبهه ایستادگی و... در حال رصد فضا هستند تا جواب مناسب و در خور منافعشان برای صورت مساله فوق پیدا کنند. در این میان اما به نظر می رسد جریان مشایی- احمدی نژاد بازی کاملا متفاوت و البته هدفمندتری را دنبال می کند و تقسیم وظایف روشن تری در آن وجود دارد. در یک جمله جریان مشایی - احمدی نژاد به دنبال جمع کردن رای برای کاندیدای مورد نظرش از از سه جهت و حوزه متفاوت است. تجربه انتخابات های گذشته به این جریان آموخته که درفضای سیاسی جامعه ایران بر خلاف فضای کشورهای توسعه یافته سیاسی رای دهندگان چندان مخاطب احزاب نیستند فلذا قابل تصور است که سبد رای یک کاندیدا از رای اقشار و طبقات مختلفی پر شود. از طرف دیگر جهت دهی رای هر کدام از این اقشار و طبقات با مدیریت انتخاباتی -سیاسی شکاف های موجود در جامعه ایران ممکن است. مثلا رای اقشار طبقه فرودست اقتصادی جامعه از طریق شکاف غنی و فقیر و علم کردن پرچم مبارزه با اشرافی گری قابل مدیریت است یا رای افراد غیر سیاسی طبقه متوسط از طریق شکاف بین سنت و مدرنیته و پربایی خیمه آزادی های اجتماعی. جریان مشایی - احمدی نژاد با آگاهی از این فضا استراتژی سه وجهی انتخاباتی را دنبال می کند که در آن قرار است سبد رای کاندیدای مورد نظر این جریان از سه شکاف اجتماعی و سیاسی مختلف و سه خاستگاه گوناگون پر شود. کاندیدای مورد نظر هم (نیکزاد، مشایی، صالحی و...) به احتمال زیاد کسی است که شانس بیشتری برای تصاحب رای از هر سه حوزه داشته باشد.
خاستگاه اول رای طبقه و اقشار فرودست اقتصادی جامعه است. آراء این طبقه پس از انحلال حزب توده در ایران و به ویژه پس از دگردیسی چپ اسلامی به آزادی محوری، آراء پراکنده ای بود و معمولا هر کاندیدا یا جریانی بخشی از آن را با توسل به سازماندهی قومیتی، سیاسی و ... تصاحب می کرد. در سال ۸۴ اما احمدی نژاد توانست این آراء پراکنده را در سبد خودش جمع کند و در سال ۸۸ هم علی رغم پارگی سبد اما اکثر آن را با دامن زدن به جنک غنی و فقیر حفظ کرد. جریان مشایی – احمدی نژاد در سال ۹۲ هم به آرا این طبقه که بیشتر در حاشیه شهرهای بزرگ، شهرهای کوچک و روستاها ساکن است چشم دوخته و احمدی نژاد وظیفه دارد رای این طبقه را به سبد کاندیدای مورد نظر واریز کند. چه آنکه آمارهای غیر رسمی از محبوبیت بیشتر احمدی نژاد در این مناطق حکایت دارد و قرائن هم آن را تایید می کند.
خاستگاه دومی که جریان مشایی – احمدی نژاد به آراء آن چشم دوخته، طبقه متوسط شهری با انگیزه رای غیر سیاسی است. پای رای این طبقه برخلاف طبقه متوسط سیاسی که صرفا به جریان اصلاح طلب رای می دهد- و وزن و رفتار انتخاباتی آن هم در انتخابات ۸۴ و ۸۸ تاحدودی مشخص شده- پایه اجتماعی و فرهنگی است. تبلیغ آزادی اجتماعی نظیر آزادی روابط شخصی و خلاص شدن از برخی قیود سنتی و ملی گرایی رای ساز است. به نظر می رسد شخص مشایی و تیم وی به ویژه در وزارت ارشاد مسئولیت جمع آوری رای این طبقه را برعهده دارند. برخی معتقدند ساخت فیلمی مثل گشت ارشاد با حمایت مستقیم وغیر مستقیم دولت در همین چارچوب قابل تحلیل است.
جریان سوم تیر، خاستگاه سومی است که جریان مشایی - احمدی نژاد به دنبال حفظ آن است. از اینجاست که پیوند این جریان با جبهه پایداری آغاز می شود و برخی اصولگرایان معتقدند حضور چهره هایی مانند محصولی و الهام در جبهه پایداری نشانه تلاش جریان مشایی- احمدی نژاد برای حفظ پایگاه سوم تیتر است. البته اختلافات اخیر در جبهه پایداری و خروج غلامحسین الهام از آن می تواند نشانه ناکامی جریان مشایی- احمدی نژاد تلقی شود اما برخی معتقدند که اساسا هدف این جریان از پیوند با پایداری به دست آوردن رای سوم تیری ها نیست بلکه ایجاد اختلاف بین اصولگرایان و از بین بردن یکپارچگی آنان برای رقابت و همچنین ایجاد سپر تدافعی برای در امان ماندن از انتقاد تندروهای سوم تیر است.
فارغ از اینکه جریان مشایی – احمدی نژاد می تواند این بازی را با موفقیت به اتمام برساند یا خیر اما نفس انجام آن تاثیر زیادی بر فضا و آرایش سیاسی خواهد داشت. یکی از این تاثیرات می تواند پیچیده تر شدن فضا و سخت تر شدن پیش بینی نتیجه انتخابات ریاست جمهوری باشد.
سعید عزت الهی


کد مطلب: 10110

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/report/10110/بازی-سه-ضلعی-جریان-مشایی-احمدی-نژاد

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir