مسئولان سالهاست که برای قرار گرفتن ایران در مسیر توسعه برنامه ریزی میکنند و در همین راستا هم برنامههای توسعه ای مختلفی از زمان انقلاب و چه بسا قبل تر از آن نوشته شده ولی تا امروز اغلب این برنامهها به درستی اجرا نشده و هر چند سال برنامه جدیدی شکل گرفته است. حالا هم نمایندگان مجلس از دولت آینده تنظیم برنامه هفتم توسعه را میخواهند؛ بطوریکه رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفته: یکی از اولویت های دولت آینده پس از تشکیل کابینه تدوین برنامه هفتم توسعه و ارائه به مجلس است. اما پرسش اساسی اینجاست که آیا از میزان تحقق برنامه های قبلی توسعه و اسناد مشابه، ارزیابی دقیقی صورت گرفته است؟
مسئولان سالهاست که برای قرار گرفتن ایران در مسیر توسعه برنامه ریزی میکنند و در همین راستا هم برنامههای توسعه ای مختلفی از زمان انقلاب و چه بسا قبل تر از آن نوشته شده ولی تا امروز اغلب این برنامهها به درستی اجرا نشده و هر چند سال برنامه جدیدی شکل گرفته است. حالا هم نمایندگان مجلس از دولت آینده تنظیم برنامه هفتم توسعه را میخواهند؛ بطوریکه رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس گفته: یکی از اولویت های دولت آینده پس از تشکیل کابینه تدوین برنامه هفتم توسعه و ارائه به مجلس است. اما پرسش اساسی اینجاست که آیا از میزان تحقق برنامه های قبلی توسعه و اسناد مشابه، ارزیابی دقیقی صورت گرفته است؟
به گزارش مردم سالاری آنلاین، بسیاری از کشورهای جهان برای توسعه برنامههایی را دارند و برای رسیدن به اهداف تبیین شده در این برنامهها میلیونها دلار هزینه و سالها زمان صرف میکنند. ایران هم به عنوان کشور جهان سومی و برای قرار گرفته در مسیر توسعه سعی دارد تا با برنامه ریزی به اهداف توسعه ای دست یابد.
در همین راستا هم برنامههای مختلفی را تدوین کرد که از برنامه چشم انداز 20 ساله و افق 1404 گرفته تا برنامههای توسعه اول تا ششم که هیچکدام نتوانستند در مسیر اجرا قرار بگیرند! اجرای چند درصدی هر کدام از برنامهها توفیقاتی را به همراه داشت ولی به عقیده کارشناسان اگر این برنامهها براساس بند بند چیزی که تنظیم شده اجرا میشد امروز وضعیت چیزی نبود که میبینیم.
با این حال برخی از دولتها به اجرای برنامههای توسعه ای در کشور افتخار کرده و هر اقدام خود را در راستای تحقق این برنامهها میدانستند درحالیکه هیچ اثری از اقدامات براساس برنامهها دیده نمیشود که اگر اینطور بود کاستیها در بخشهای مختلف و به این گستردگی نباید پدیدار میشد.
اگرچه وجود برنامههای توسعه به منظور تعیین نقشه راه برای آینده کشور اهمیت دارند، اما تقریبا همه برنامههای توسعه در رسیدن به اهداف خود غیر موفق بوده اند و در برخی موارد نیز برنامههای طراحی شده قدرت انطباق با شرایط داخلی و خارجی کشور را نداشتهاند. برنامه توسعه برای اجرا علاوه بر نیاز به اطلاعات جامع تفصیلی، به بافت فرهنگی منسجم، تجارب سازماندهی موثر و شرایط ثبات مالی نیاز دارد. برنامههای توسعه در طول پس از انقلاب سعی در حل مشکلات داشتهاند ولی هیچگاه موفق نبوده و عملا به نوعی بلند پروازی و خیال پردازی تبدیل شدهاند و نهایتا به لحاظ صوری طراحی شده و در عمل اجرا نشدهاند.
یکی از نمایندههای پیشین مجلس در این باره گفته است: «تحقق برنامه تا حدود زیادی وابسته به امکانات و درآمدهای مالی در نظر گرفته شده دارد، به طور مثال در طول برنامههای گذشته مساله تحریم بشدت بر نحوه اجرا تاثیرگذار بود زیرا یا نفت فروخته نمیشد یا درآمد حاصل از آن را نمیتوانستند به کشور وارد کنند. در برنامه سوم توسعه باید اتکا به نفت سالانه 20درصد و در پایان آن برنامه 100 درصد از بین میرفت و اتکای اقتصاد کشور به درآمدهای غیرنفتی میبود، اما با اتمام برنامه پنجم توسعه هنوز این اتفاق نیفتاده است.»
دکتر بهزاد عصار، کارشناس اقتصادی با بیان این مطلب که برنامه ششم بیشتر از 30درصد اجرا نخواهد شد و تا حدودی زحمت بیهوده ای است که مجلس و دولت انجام دادند، گفته است: «وقتی دولت به طور مثال با 40 ماده برنامه را میبندد و مجلس با 140ماده آن را تصویب میکند، مشخص است که برنامه قابلیت اجرایی خود را از دست میدهد. برنامههای توسعهای باید طوری تصویب شوند که دولتها مجبور به اجرا شوند، اما برنامه ششم توسعه به شکلی پیش بینی شده است که دولت خود به خود آن را اجرا نکند و این چشم انداز بدی را برای کشور ایجاد خواهد کرد زیرا اگر یک برنامه توسعه غیر قابل اجرا باشد، برنامههای سالیانه نیز با آن منطبق نخواهد بود. از طرفی در برنامه ششم توسعه، سیاست کوچک سازی دولت به سیاست فربه سازی تبدیل شده است.»
شمارش معکوس برای تدوین برنامه هفتم توسعه!
درحالیکه هنوز بحث بر سر اجرا نشدن برنامههای توسعه ای قبلی در کشور داغ است برخی از نیاز به تدوین برنامه هفتم توسعه در کشور سخن میگویند! حمیدرضا حاجی بابایی، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه و محاسبات مجلس گفته "برنامه ششم روزهای پایانی خود را طی میکند و یکی از اولویتهای دولت آینده پس از تشکیل کابینه تدوین برنامه هفتم توسعه ارائه به مجلس باشد!" این درحالی است که خود او معتقد است "با توجه به وضعیت اقتصادی، درآمدهای دولت، مشکلات اقتصادی و تحریمها به اندازه قابل قبولی بر روی ریل برنامه ششم حرکت نشد."
عدم توجه دولتها و مانع تراشیهای داخلی و خارجی برای اجرای برنامههای توسعه ای در کشور باعث شده تا وضعیت و شرایط در همه بخشهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و سایر حوزهها دچار آسیبهای زیادی شود. به نظر میرسد دولتها و مجالس باید به جای تنظیم برنامههایی که حتی نیمیاز آن هم اجرا نشده، به فکر آسیب شناسی و ریشه یابی چرایی اجرای برنامهها باشند!
محمد قاسمی، رئیس مرکز پژوهشهای اتاق ایران در این باره گفته است: «همواره وقتی بحث روی برنامه است با تاخیر زمانی مواجه هستیم؛ مثلا دادههایی که در برنامه ششم مورد استفاده قرار گرفت مال سه سال قبل بوده و عملاً دادههای بهروز، دقیق و روشن و قابل اتکایی وجود ندارد. در دیدگاه مدیران و مسئولان ارشد و برنامهریزان راجع به اینکه این برنامهها به چه مسائلی از خارج برنامه متاثر میشوند و اینکه آیا این مسائل در برنامه گنجانده شود یا خیر؛ اختلافنظر وجود دارد. مثلا هیچگاه اجازه داده نمیشود مسائلی مثل تحریم وارد برنامه توسعه شود.»
چاره کار چیست؟
سابقه ناموفق دولتها در اجرای برنامههای بلند مدت توسعه ای در دهههای گذشته نشان داد که برنامه بلندمدت قابلیت اجرایی شدن را ندارند چراکه دولتها به دلیل عمر کوتاه و تغییر سیاستها و پایبند نبودن آنها به ادامه برنامهها و ضعف نظارت مجلس و نداشتن توان مجاب سازی دولتها برای اجرای این برنامهها؛ خود به معضلی در حوزه برنامه ریزی بدل شده است.
به نظر میرسد دولت و مجلس به عنوان مهمترین دستگاههایی که وظیفه ترسیم نقشه راه توسعه ای کشور را برعهده دارند باید بیش از اینها با هم همکاری کنند تا شاید برنامه هفتم توسعه هم قابلیت اجرا داشته باشد و هم از اجرا نشدن آن به دلیل تعدد بندها و اختلاف برسر اجرا کاسته شود وگرنه همین وضعیت ادامه خواهد یافت و کشور براساس برنامههای روزانه پیش خواهد رفت که این هم افق روشنی را ترسیم نمیکند.
محمد سیاح