کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

حکم اعدام ماهان صدرات متوقف شد

کوشش براي بازگشت آرامش به جامعه

20 آذر 1401 ساعت 21:07

در روزهاي که اجراي حکم اعدام «محسن شکاري» از متهمان اعتراضات خياباني باعث شکل‌گيري سوال‌ها و ابهامات بسياري در افکار عمومي، رسانه‌ها و فضاي مجازي شده بود، انتشار خبر توقف حکم اعدام متهم ديگري به نام «ماهان صدرات» با تلاش يکي از شاکيان او و خانواده‌اش و موافقت رئيس قوه قضائيه خبري بود که مي‌تواند نشان دهنده راه براي پايان رويارويي‌ها و آغاز آرامش باشد.


گروه سياسي - محمدحسين روانبخش: در روزهاي که اجراي حکم اعدام «محسن شکاري» از متهمان اعتراضات خياباني باعث شکل‌گيري سوال‌ها و ابهامات بسياري در افکار عمومي، رسانه‌ها و فضاي مجازي شده بود، انتشار خبر توقف حکم اعدام متهم ديگري به نام «ماهان صدرات» با تلاش يکي از شاکيان او و خانواده‌اش و موافقت رئيس قوه قضائيه خبري بود که مي‌تواند نشان دهنده راه براي پايان رويارويي‌ها و آغاز آرامش باشد.
به گزارش مردم سالاری آنلاین،در روزهاي قبل اعلام شده بود که محمدرضا قنبرطلب، شاکي خصوصي ماهان صدرات رضايت داده است ولي از آنجا که اتهام ماهان، محاربه بود، رضايت وي به تنهايي نمي‌توانست مانع از اجراي حکم شود. با اين حال براساس روايتي که قنبرطلب داشت، او در کنار خانواده متهم تلاش کردند تا اجراي حکم متوقف شود. از جمله اين شاکي در توئيتي نوشت: «تو پيش از عقوبت در عفو کوب»، به عنوان سربازي که همواره در راستاي منويات آقا و در جهت تحکيم نظام گام برداشتم، از رياست قوه قضائيه عاجزانه استدعا دارم با توجه به اظهار ندامت قلبي متهم، نظام از حق خود در برخورد با ماهان صدرات بگذرد.از صبح در کنار خانواده ماهان در تلاشيم. 
وي در پنج شنبه گذشته نيز در توئيتي از گذشت خود خبر داده بود و نوشته بود: زمانه طرح محبت نه اين زمان انداخت. با الهام از جايگاه عظيم گذشت در آموزه‌هاي ديني و پشتوانه‌هاي ادبي کشورم ايران، آنچه از جانب ماهان صدرات رخ داد به بي بي دو عالم بخشيدم و اين اغماض را اعلام مي‌دارم. اميدوارم در شب شهادت حضرت زهرا (س) محبت و مودت ايشان شامل حال همه ما گردد.
در نهايت شنبه شب، در پايان شبي سخت که خانواده ماهان طي کردند، قنبرطلب خبر داد که «به لطف الهي در نيمه شب حکم ماهان صدرات متوقف شد.» او نوشت: صداي مامان بزرگ‌هاي ماهان و مردم کشورم که با بي اعتنايي به رسانه‌هاي بيگانه از آيت الله اژه اي درخواست رافت اسلامي نمودند، شنيده شد. ياد ندارم جز روضه ارباب گريه کرده باشم، اما امروز در ملاي عام براي لغو حکم گريه کردم. 
مطمئنا اين روايت مورد پسند تندروهايي که در داخل و خارج هستند، قرار نخواهد گرفت. دو گروهي که ظاهرا در تقابل با هم هستند اما در واقع هر دو بر طبل خشونت مي‌کوبند. احتمالا يک طرف از بازي رسانه اي قنبرطلب خواهد نوشت و طرف ديگر از اينکه خواست مردم اتفاقا اجراي حکم است و نبايد بيشتر از اين در مقابل معترضان کوتاه آمد؛ اما به نظرم راهي که قنبرطلب گشوده است، راهي است که مي‌تواند قدري به جامعه ملتهب امروز ايران آرامش دهد. 
اتهام ماهان صدرات چه بود؟
دوازدهم آبان ماه خبرگزاري ميزان گزارشي از دادگاه ماهان صدرات منتشر کرده بود. براساس اين گزارش و 
براساس کيفرخواست صادر شده در اين جلسه دادگاه ماهان صدرات مدني فرزند کاظم فاقد سابقه کيفري و ساکن تهران جزو افرادي بوده که در تاريخ20/07/1401 در اغتشاشات شهر تهران شرکت کرده و مرتکب جرايمي شده است.
وي متهم  به محاربه از طريق کشيدن سلاح سرد (چاقو) به نحوي که موجب ايجاد ناامني و ترس در محيط شده است، اجتماع و تباني به قصد ارتکاب جرم عليه امنيت کشور، آتش زدن موتورسيکلت و تخريب گوشي شاکي خصوصي و ايراد جرح عمدي با چاقو نسبت به شاکي است. براساس فيلم و تصاوير دوبين‌هاي مداربسته، متهم در محل اغتشاشات اقدام به آتش زدن موتور سيکلت و مسدود کردن خيابان کرده است.
همچنين متهم ماهان صدرات مدني با شاکي خصوصي درگير و او را با چاقو مجروح کرده است.
پس از قرائت کيفرخواست که توسط نماينده دادستان صورت گرفت، قاضي افشاري با دعوت يکي از شکات اين پرونده از او خواست تا در خصوص حضور متهم در محل وقوع حادثه شهادت دهد.
يکي از شکات در جريان اين دادگاه گفت: بنده کارمند يک شرکت خصوصي هستم و هر روز صبح سرکار رفته و راس ساعت چهار بعد ازظهر از شرکت خارج مي‌شوم.
وي ادامه داد: بنده به همراه دوستم در عصر روز 20 مهر ماه، سوار بر يک موتورسيکلت در حال تردد از خيابان وليعصر –  چهارراه مدرس به سمت ميدان راه آهن –  بوديم که متوجه شديم چندين موتورسوار به صورت گروهي در خيابان رعب و وحشت ايجاد مي‌کنند.
وي افزود: اين موتورسواران که به صورت گروهي حرکت مي‌کردند، با توقف در برخي از ميادين و  سر دادن شعار عليه نظام، قصد داشتند مردم را به تجمع، تشويق و دعوت کنند و با رجزخواني و تهديد مردم از آنها مي‌خواستند که حلقه اعتراضات را شکل دهند.
شاکي اين پرونده گفت: اين موتورسواران در ادامه اقدام به تعقيب موتور سيکلت ما کرده و با لگد پراکني به سمت موتور در حرکت – گويي که در اجراي اين عمليات حرفه اي هستند –  موتور سيکلت ما را در نزديکي مهديه تهران واژگون کرده و در ادامه متهم- ماهان صدرات مرني-  با در دست داشتن يک فقره چاقوي سلاخي، از پشت، دوستم –  راکب موتور –  را از ناحيه بازوي دست چپ مورد حمله قرار داد.
 وي تاکيد کرد:  اين فرد و ساير موتورسواران  به همين اقدام اکتفا نکرده و تلاش کردند شلنگ بنزين موتور ما را قطع کنند اما به دليل اينکه محل شلنگ بنزين را پيدا نکردند، چاقوي همراه خود را در باک بنزين موتورسيکلت فرو کرده و نهايتا با روشن کردن فندک، اقدام به آتش زدن موتور سيکلت ما در ملا عام نمودند.
شاکي نخست اين پرونده تاکيد کرد: طبق اقرار متهم، اين افراد ما را به عنوان مامور لباس شخصي شناسايي کرده بودند و اين در حالي است که ما اصلا در مسير حرکت به خانه بوديم و هيچ توقفي نداشتيم. با اين حال وقتي اين فرد ما را مورد حمله قرار داد فرياد مي‌زد که آهاي مردم من لباس شخصي را زدم!
شاکي اين پرونده تاکيد کرد: در زمان طرح شکايت از بنده پرسيدند که آيا چهره اين فرد ضارب را ديده‌ام يا نه که من گفتم چهره اين ضارب را به خاطر دارم و ضمنا به ياد دارم که روي دو دست اين فرد خالکوبي شده بود.
قاضي افشاري در ادامه از متهم خواست که دستان خود را در معرض ديد دادگاه قرار دهد و در ادامه از شاکي پرسيد، خالکوبي که مشاهده کرديد در همين محل بود؟ که شاکي به قاضي افشاري جواب مثبت داد.
قاضي افشاري در ادامه از شاکي پرسيد آيا شما در آن روز در مأموريت بسيج و يا در مأموريت مبارزه با ناآرامي‌ها بوديد؟ که شاکي به اين سوال جواب منفي داد.
قاضي افشاري در ادامه پرسيد آيا شما اين فرد را پيش از اين درگيري ديده بوديد؟ آيا اين فرد با شما خصومتي شخصي داشته است؟ که شاکي باز هم به اين پاسخ جواب منفي داد.
در ادامه اين جلسه قاضي افشاري از شاکي ديگر پرونده خواست توضيحات خود را به محضر دادگاه ارائه نمايد.
شاکي ديگر گفت: من در اين حادثه راکب موتور بودم. پس از اينکه موتور به وسيله لگد پراکني اين موتورسواران واژگون شد، متهم به سمت من حمله کرد و بنده را مورد مشت زدن و الفاظ رکيک قرار داد و در ادامه با چاقو، بازوي دست چپ بنده را مجروح کرد.
قاضي افشاري از شاکي پرسيد آيا ضارب شما اين آقا (اشاره به متهم) بود؟ که شاکي به اين سوال پاسخ مثبت داد.
سپس قاضي افشاري از شاکي پرسيد: نکته اي که براي اين دادگاه اهميت دارد اين است که شما بعد از اينکه ضربه اول را متحمل شديد ديگر با اين فرد چهره به چهره بوديد؟
شاکي پاسخ داد: بله. ما تنها با اين متهم حاضر در جلسه دادگاه درگير شديم.
سپس قاضي افشاري رئيس شعبه 26 دادگاه عمومي و انقلاب اسلامي از متهم ماهان صدرات فرزند کاظم خواست تا با حضور در جايگاه از خود دفاع کند.
متهم ابتدائا گفت: من از طريق استوري  که دوستم به من نشان داد تشويق شدم که در خيابان قلمستان حاضر شوم. ما چند موتور بوديم و بعد از حضور در اين محل، دوست موتور سوارم جلوي موتور اين آقايان – اشاره به 2شاکي- درگير شدم  و دو مشت به صورت اين آقا – شاکي راکب موتور- زدم و چاقويي دستم نبود.
وي ادامه داد: سپس يک ضربه به باک بنزين  موتور اين آقا- شاکي- وارد کردم و در ادامه دوستم به من فندکي داد و نهايتا موتور را آتش زدم.
قاضي افشاري از متهم پرسيد با چه وسيله اي به موتور ضربه وارد کردي؟ که متهم در جواب گفت: با مشت اين ضربه را وارد کردم و همه اين حوادث زير يک دقيقه رخ داد و قدرت تصميم‌گيري نداشتم.
قاضي افشاري در ادامه پرسيد، آيا شما در گيري فيزکي با اين آقايان را قبول داريد؟ متهم در ادامه گفت: بله. اما من آنها را با چاقو نزدم.
قاضي افشاري در ادامه گفت: شما آتش زدن موتور اين آقايان را قبول داريد که متهم به اين سوال هم پاسخ مثبت داد.
قاضي افشاري از متهم پرسيد دليل آتش زدن موتور اين آقايان چه بوده است؟ متهم گفت: من جوگير شده بودم.
قاضي افشاري در ادامه گفت: شما قبل از درگيري با اين افراد مردم را تحريک به اغتشاش کرديد. آيا اين اقدامات را انجام داده‌اي يا خير؟ متهم گفت: خير. من هيچ کس را تحريک نکردم.
قاضي افشاري در ادامه گفت: اما درتلفن همراه شما پست‌هايي مربوط به تحريک مردم به اغتشاشات وجود دارد. متهم پاسخ داد: اين پست‌ها مربوط به من نيست. من فقط يک فيلم از اغتشاشات را براي دوستم ارسال کردم.
قاضي افشاري در ادامه پرسيد چه چيزي باعث باشد مسير افرادي که نه نيروي نظامي و انتظامي هستند و نه آنها را مي‌شناختي را ببندي و به آنها صدمه بزني؟ متهم در پاسخ گفت: من جوگير شدم و البته دوستم فرياد مي‌زد که اين افراد بسيجي هستند.
قاضي افشاري بيان کرد: آيا اين دفاع شما قابل قبول است که مي‌گوييد نفهميدم و موتور اين افراد را آتش زدم و ادامه داد: اين افرادي که شما به آنها صدمه زديد، هيچ لباس نظامي نداشته و حتي سعي مي‌کنند وارد ميدان اعتراضات شما نشوند اما شما اين افراد را دنبال کرديد که اين اتفاقات رخ دهد، چرا؟
متهم در ادامه گفت: قرار نبود ما کسي را بزنيم و آتش سوزي ايجاد کنيم قرارمان اين بود که با بچه‌ها برويم و شعار بدهيم.
قاضي افشاري در ادامه گفت: پس شما از قبل مي‌دانستيد براي اخلال در نظم اجتماعي اقدام خواهيد کرد. متهم گفت: بله.
رئيس شعبه 26 دادگاه عمومي و انقلاب تهران در ادامه روند برگزاري دادگاه با دعوت از وکيل متهم خواست دفاعيات خود را بيان کند.
وکيل متهم با حضور در جايگاه ضمن دفاع از موکل خود گفت: درباره اتهامات کتک کاري و آتش زدن موتور سيکلت تصميم‌گيري را به دادگاه واگذار مي‌کنم.
وي ادامه داد: درباره اتهام محاربه از طريق کشيدن سلاح سرد، تصاوير را ديدم، متهم موضوع کشيدن سلاح سرد را انکار مي‌کند.
قاضي افشاري از وکيل مدافع پرسيد، پس چه کسي  به شاکي ضربه زده است؟ وکيل متهم گفت: در شلوغي شکل گرفته ممکن بوده يک نفر از پشت به اين فرد حمله کرده باشد.
در ادامه به دستور قاضي، فيلمي از صحنه درگيري رخ داده که از طريق يک دوربين مداربسته ضبط شده بود در دادگاه به نمايش گذاشته شد و متهم پس از ديدن تصاوير مجددا ادعا کرد که چاقو در دست ندارد.
سپس يکي از شکات پرونده گفت که  در فيلم مشخص است که متهم باک موتور من را با چاقو سوراخ مي‌کند و شواهد آن موجود است، اين در حالي است متهم مي‌گويد چاقو در دست نداشته است.
متهم پاسخ داد: من با دست بر روي باک بنزين موتور واژگون شده مي‌کوبم و در دستم چاقو نيست. من فقط در گيري و آتش زدن موتور سيکلت را قبول دارم.

آيت الله مقتدايي رئيس سابق ديوان عالي کشور:
درگيري يک نفر با يک نفر حکم محارب ندارد وهر محاربي حکمش اعدام نيست
رئيس سابق ديوان عالي کشور و دادستان سابق کل کشور، گفت: همه افرادي که حکم محارب دارند، حکم اعدام ندارند؛ ممکن است کسي محارب باشد اما حکم اعدام به او تعلق نگيرد؛ اگر محارب کسي را بکشد، بله حکم اعدام دارد اما اگر فقط تهديد کند و بترساند، اگرچه حکم محارب هم داشته باشد، حکم اعدام ندارد.
آيت الله مرتضي مقتدايي رئيس سابق حوزه‌هاي علميه کل کشور در گفت‌وگو با ايلنا، در پاسخ به اين سؤال که تعريف علمي و فقهي کلمه محاربه چيست؟ اظهار داشت: محاربه از ماده حرب است؛ حرب به معناي جنگ است؛ محاربه يعني جنگ کردن؛ و بالاخره به کسي مي‌گويند محارب، که آثار آمادگي براي جنگ در او ديده شود.
عضو ارشد جامعه مدرسين حوزه علميه قم، افزود: مثلا فرض کنيد، فرد، شمشيري، اسلحه‌اي، يا حتي چاقويي داشته باشد و هدفش هم اين باشد که نسبت به يک گروه قصد حمله دارد؛ حالا يا واقعا مي‌کشد يا تهديد مي‌کند و يا فقط مي‌ترساند؛ همين که اسلحه‌اي در دست دارد و از آن طرف به يک گروهي هم حمله مي‌کند، به اين فرد حکم محارب اطلاق مي‌شود؛ البته در مواردي که يک نفر با يک گروه درگير نمي‌شود و فقط با يک نفر درگير مي‌شود، به آن فرد محارب نمي‌گويند.
آيت الله مقتدايي با بيان اين که محارب يعني کسي که آماده جنگ است، اضافه کرد: بنابراين اگر فردي اسلحه جنگي و حتي چاقو در دست داشته باشد و به گروهي حمله کند که يا بکشد يا تهديد کند و بترساند؛ يعني حتي اگر از سلاحي که در دست دارد استفاده هم نکند، کلمه جنگ يا حرب بر او صدق مي‌کند و حکم محارب دارد اما اگر اسلحه ندارد و مثلا فقط يک چوب دارد، حکم محارب ندارد.
رئيس سابق ديوان عالي کشور، در پاسخ به اين سؤال که آيا همه افرادي که حکم محارب به آن‌ها اطلاق مي‌شود، همه حکم اعدام دارند يا اين احکام مي‌تواند چيزي غير از اعدام باشد؟ گفت: همه افرادي که حکم محارب دارند، حکم اعدام ندارند؛ ممکن است کسي محارب باشد اما حکم اعدام به او تعلق نگيرد؛ اگر محارب کسي را بکشد، بله حکم اعدام دارد اما اگر فقط تهديد کند و بترساند، اگرچه حکم محارب هم داشته باشد، حکم اعدام ندارد؛ يعني محاربي است که اعدام ندارد.
آيت الله مقتدايي با بيان اين که اگر فردي حکم محارب بر او صدق کرد اما تا کسي را نکشد حکم اعدام بر او صدق نمي‌کند، گفت: هر محاربي حکمش اعدام نيست؛ محاربي که کسي را بکشد حکمش مي‌شود اعدام اما اگر کسي را نکشد حکمش اعدام نيست؛ اگرچه محارب است و کيفر و مجازات هم مي‌شود، اما حکمش اعدام نيست.


کد مطلب: 183533

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/report/183533/کوشش-براي-بازگشت-آرامش-جامعه

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir