کد QR مطلبدریافت صفحه با کد QR

تا امام زنده بود برخی میدانی برای نظریه پردازی نداشتند

3 تير 1395 ساعت 9:30

«متاسفانه برخی ها که هرگز میدان انقلاب و جنگ را ندیده اند به گونه ای از کشور و نظام حرف می زنند که انسان را دچار شگفتی می کنند.» این بخشی از صحبتهای حسن روحانی در ضیافت افطار ریاست جمهوری با اساتید و پزشکان است.


«متاسفانه برخی ها که هرگز میدان انقلاب و جنگ را ندیده اند به گونه ای از کشور و نظام حرف می زنند که انسان را دچار شگفتی می کنند.» این بخشی از صحبتهای حسن روحانی در ضیافت افطار ریاست جمهوری با اساتید و پزشکان است. 
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، بعد از صحبتهای جعفر شجونی و حملاتی که او به شخص روحانی داشته، شنیدن این جمله از سوی رئیس جمهوری چندان عجیب نیست. مسئله این است که از این دست افرادی که روحانی به آنها اشاره کرده در کشور زیاد هستند. فارغ از اینکه میدانیم همه این حملات به دلیل نزدیک شدن به انتخابات 96 است، اما حملات این افراد گاهی بدون دلیل هم حملاتشان را انجام میدهند! یکی از همین افراد، آیت الله مصباح یزدی است که بارها با عناوین مختلف تیر حملاتش را به سمت دولت، روحانی، آیت الله هاشمی رفسنجانی و اطرافیانشان روانه کرده است. افرادی که در این گزارش مشخص میشود در زمان امام، محملی برای ابراز نظر نداشتند اما این روزها حسابی ترک تازی میکنند و هرچه میخواهند میگویند.

تیرها روانه میکنند که به نشانه نشیند

«حسن روحانی ۶ سال و نیم است که از جامعه روحانیت مبارز بیرون رفته است و یک اصولگرا هم با او رفیق نیست .الان هم حسن روحانی بگوید کجا قرار دارد. وسط لحافی است که نصف آن برای اصلاح طلبان و نصف آن برای کارگزاران می باشد. ریشه مردمی در جامعه متدینین ندارد.» اینها بخشی از صحبتهای حجت الاسلام جعفر شجونی عضو جامعه روحانیت مبارز است. بد نیست بخشهای دیگر صحبتهای او را هم بخوانید: «من اصلاح طلبان را مرتد سیاسی می دانم. بعد از این انقلاب و امام و شهدا و قانون اساسی و روش ها این ارتداد است که کسی نسبت به آن شک کند و حرف بزند و بگوید صالح نیست و ما می خواهیم اصلاح کنیم. عین قرآن برای ما اتفاق افتاده است. البته من فتنه را از روحانیت ناصالح می دانم. ما ۵۰ سال است جامعه روحانیت مبارز هستیم نه ۳۶ سال. ما از قبل از انقلاب جلسات مخفی داشتیم و آیت الله مهدوی کنی و شاه آبادی و شهید محلاتی و دیگران جلسات جامعه روحانیت برگزار می شد. وی در مورد انشعاب در جامعه روحانیت مبارز گفت: در دفتر امام خمینی (ره) خیانت کردند و انشعاب را انجام دادند. کروبی، توسلی و موسوی خوئینی ها. اینها باعث انشعاب شدند و روحانیت را دو شقه کردند. همان زمان من ۱۸ صفحه نوشتم و گفتم این انشعاب بوی خون می دهد و این انشعاب خطرناک است. وقتی روحانیت از هم جدا شوند نفاق جلو می آید. منافقین جلو می آیند و می گویند ما با شماییم و اصلاح طلبیم. بعد هم البته این سه نفر بعد از انشعاب پیش آقای منتظری رفتند و آقای منتظری اینها را راه نداد و به آنها گفت شما فتنه کردید و باعث انشعاب روحانیت شده اید. بعد منزل آقای مشکینی رفتند و آقای مشکینی هم اینها را راه نداد و گفتند شما انشعاب کردید. از قم به حاج احمد آقا تلفن زدند وحاج احمد آقا تلفن زد به آقای مشکینی که خواهش میکنم این سه نفر را بپذیرید اما رسانه ای نکنید.»

اینها عاقلند یا دیوانه؟!

به نمونه های دیگر هم توجه کنید؛ آیت الله مصباح یزدی عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه، خرداد ماه سال 93 درباره حسن روحانی گفته بود: «برخی از افراد عمامه به سر که دارای مسئولیت هستند، در واکنش به اجتماع مردم در خصوص بدحجابی و نگرانی علما از وضع دین و فرهنگ و تجمع روحانیت در فیضیه، آن‌ها را کسانی معرفی می‌کنند که اسلام را نشناخته‌اند و آن‌ها را متهم به توهم می‌کنند. باید از وی پرسید مگر خود تو دینت را از کجا یاد گرفته‌ای؟ از فیضیه یا از انگلستان؟» این سخنان ، در واکنش به اظهارات حسن روحانی بیان شده بود. رییس جمهور گفته بود بعضی بیکار هستند و دچار توهمات می‌شوند. او گفته بود: «عده‌ای مدام غصه دین و آخرت مردم را می‌خوردند در حالی که نه می‌داند،‌ دین چیست و نه آخرت. اما همیشه قصه آخرت را می خورند»

تیرماه همان سال این عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، حرفهایی درباره هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی زد و گفت «آدم نمیداند اینها عاقلند یا دیوانه». در صحبتهای او آمده بود: «اگر کسی صحبت از آخرت کند اینها می‌گویند شما بیکارید که فکر آخرت مردم هستید. ما کار داریم و باید تحریم‌ها را‌ برداریم؛ حالا دیدیم که چقدر هم تحریم‌ها برداشته شد، کار ایجاد شد، گرانی‌ها برطرف شد! انسان وقتی برخی اشخاص را می‌بیند واقعا تعجب و شک می‌کند که اینها عاقل هستند یا دیوانه‌اند! وقتی از دور اینها را نگاه می‌کنی مخصوصا با در نظر گرفتن سوابقشان تعجب می‌کنی از اینکه اینها دنبال چه می‌گردند. آدمی که پایش لب گور است و به قدری دارد که اگر خودش و هفت پشتش بخورند تمام نمی‌شود، حرف‌هایی نامربوط می‌زند و آبروی خود و اطرافیانش را می‌برد.»

او اسفندماه سال گذشته نیز در تقبیح برجام گفته بود: «طرف حاضر می‌شود ارزش هفتاد- هشتاد میلیون اهل کشور خودش را تسلیم یک دشمن کند، برای اینکه چند روز بیشتر روی این صندلی بنشیند. پست تر از این چه چیزی هست؟ چقدر آدم باید دور از شرف باشد که هستی و خون‌های یک عده‌ای را نادیده بگیرد، فدا کند، تا چهارروز بیشتر روی یک صندلی بشیند. در آدمی زاد چنین استعدادی هست. اینقدر می‌تواند پست باشد.»

اگر انتقاد باشد باید قبول شود

حسین انصاری راد فعال سیاسی اصلاح طلب درباره صحبتهایی که از طرف شجونی و امثالهم درباره بزرگان سیاسی زده میشود، به مردم سالاری می گوید: «در قرآن آمده است که خداوند کسانی را که با نفس و مال و جانشان برای خدا مجاهده کرده اند، با کسانی که در راه انقلاب و در راه خدا هزینه نداده اند یکی نمیداند. کسانی که در راه خدا مبارزه کرده اند، زندان رفته و شکنجه شده اند بر کسانی که کاری انحام نداده اند و صرفا تماشاچی بودند، فضیلت دارند. این بحث سر جای خودش، اما اگر حرفهایی که آقایان میزنند، تهمت باشد و فاقد سند، گناه کبیره است و بر همه مسلمانان و به خصوص بر مطبوعات است که درباره این مطالب افشاگری کنند و بزرگان کشور که قدرتی دارند باید جلوی افترا را بگیرند.» این فعال سیاسی معتقد است تهمت در جامعه زیاد شده است و این تهمتها گاهی از زبان بزرگان سیاسی مطرح میشود که قطعا دروغ هستند: «خود من در جریان انتخابات اسفند در نامه ای سرگشاده به رهبری بعضی از این نسبتها را نوشتم. حرفهایی در آن زمان زده میشد که برخلاف واقع بود و سند نداشت و به رهبری گفتم اینها خلاف و بدعت در اسلام است.» انصاری راد در عین حال می گوید اگر این حرفها انتقاد به دولت باشد، نباید مورد غفلت قرار گیرد: «از آنجایی که دولت معصوم نیست، ممکن است غفلت کرده باشد،پس اگر این انتقادات وارد است باید از طرف دولت پذیرفته شود. ضمن اینکه اگر مطلب خلافی است، دولت وظیفه دارد آن را برای مردم روشن کند. چون مردم هستند که تصمیم میگیرند و اگر مسائل را برایشان روشن کنیم با آگاهی بیشتری میتوانند تصمیم گیری کنند.»

نمیشود با این حرفها برخورد انفعالی داشت

عبدالله ناصری عضو بنیاد باران و مدیرمسئول سابق خبرگزاری ایرنا در واکنش به صحبت رئیس جمهوری به مردم سالاری می گوید: «این افرادی که رئیس جمهوری به آنها اشاره کرده کاملا مشخص هستند. این افراد در سطح عالی جامعه یا کانونهای تاثیرگذار مثل حوزه علمیه قم، مرجعیت دینی گرفته تا شخصیتهایی که هویت حقیقی و حقوقی دارند. کسانی که با انقلاب نبودند و با ارتحال امام به صحنه آمدند و توانستند قدرت بگیرند.» او ادامه میدهد: «نکته مهم این است که اگر این حرفهایی که زده میشود، واقعیت داشته باشد، با هر دیدگاهی که باشد باید بپذیریم. باید بپذیریم که آنها حق انتقاد دارند و دولت روحانی طرفدار آزادی بیان است و نمیشود به کسی گفت چرا حرف میزنی و در کنارش نمیشود برخورد انفعالی با این حرفها داشت. اینکه رئیس جمهور باید بگوید کسانی که در زمان جنگ کاری نکردند الان انتقاد میکنند، سلب مسئولیت از رئیس جمهور نمیکند که بخواهد توضیح دهد. عصر اینگونه نگاه گذشته است که چرا فلانی با چنان سابقه ای حرف میزند و انتقاد میکند. اگر انتقادی به جا است، باید آن را گوش کند اگر هم اصولی نیست، سطح آگاهی مردم آنقدر بالا هست که خودشان بخواهند قضاوت کنند.»

ناصری معتقد است امثال مصباح یزدی در کشور زیاد است. افرادی که سوابقشان مشخص است: «مثلا شجونی در زمان انقلاب حرفهایی میزد که گاهی رژیم پهلوی هم به آن واکنشی نشان نمیداد. اما جامعه خودش را در عرصه تصمیم گیری نشان داده و هوشممندی خودش را ثابت کرده و میداند چه حرفهایی را باید قبول کند و چه حرفهایی را قبول نکند. صحبتهای مصباح یزدی آنچنان برای مردم شنیدنی نیست. آنها برای مخاطبان خاص خودشان که 15 درصد جامعه هستند،صحبت میکنند. روحانی باید به جامعه هدف خودش که به او رای دادند توجه کند و بداند که آنها انتظار شنیدن حرفهای دیگری دارند. یکی از ترفندهای تبلیغاتی امثال شجونی این است که دولت را همیشه در حالت پاسخگویی انفعالی نگه دارند.»

مصباح یزدی در زمان امام جرات بیان بعضی حرفها را نداشت

گاها شنیده میشود، آیت الله مصباح که یکی از روحانیون بلند پایه حوزه علمیه قم است، در راستای شکل گیری انقلاب چندان تاثیری نداشته است. ناصری با بیان خاطره ای، صحه می گذارد بر این شنیده ها. او می گوید: «وقتی مرحوم محلاتی نماینده امام در سپاه شهید شد، گروهی مامور شدند تا جایگزینی برای او انتخاب کنند. این گروه، 5 نفر را انتخاب و به امام معرفی کردند. یکی از آنها منسوبان نزدیک آقای مصباح یزدی بود. اما امام از آنجایی که روی تفکر مصباح یزدی حساسیت داشتند تا آن نام را دید، گفت، میخواهید تفکر مصباح را در جامعه رواج دهید؟ تا امام زنده بود مصباح میدانی برای نظریه پردازی نداشت. اما الان بدون رودربایستی نظراتش را بیان میکند.» او معتقد است امام هیچ باوری به عقاید آیت الله مصباح نداشت و به رغم اینکه او جایگاهی در حوزه علمیه داشت، ولی هیچ منسب دیگری از طرف امام نگرفته بود. در عین حال ناصری می گوید: «با این وجود درجامعه امروز نباید برای بیان حرفهایشان دچار محدودیت باشند. حتی تفکرات خطرناکتر از او هم باید اجازه صحبت کردن داشته باشند.» حجت الاسلام انصاری راد درباره ناصری می گوید: «قطعا نظریاتی که جدیدا از طرف آیت الله مصباح مطرح میشود، که رای مردم هیچ اعتباری ندارد و اصلا به انتخابات اعتقادی ندارند، در زمان حیات امام مطرح نمیشد. به نظرم ایشان در آن زمان جرات بیان این حرفها را نداشت. حداقل من چیزی با مضمون حرفهای امروزش از او در زمان امام نشنیدم.»

 گزارش:محبوبه شعاعی


کد مطلب: 57492

آدرس مطلب :
https://www.mardomsalari.ir/report/57492/امام-زنده-برخی-میدانی-نظریه-پردازی-نداشتند

مردم سالاری آنلاين
  https://www.mardomsalari.ir