۰
يکشنبه ۳ مرداد ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۰۶

دو زاویه نگرش به حریق در پتروشیمی بوعلی

از اطفا حریق پتروشیمی بوعلی در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر دو هفته می گذرد و شاید اکنون که از تب و تاب اولیه حادثه فاصله گرفته ایم زمان مناسبی برای بررسی ابعاد مختلف حادثه و واکنش های صورت گرفته نسبت به آن باشد. طبیعتا در این مجال مختصر در پی یافتن دلایل بروز این حادثه نیستم که این امر توسط متخصصان امر باید صورت گیرد. اما از دو زاویه مختلف می توان این موضوع را مورد بررسی قرار داد.
دو زاویه نگرش به حریق در پتروشیمی بوعلی

از اطفا حریق پتروشیمی بوعلی در منطقه ویژه اقتصادی ماهشهر دو هفته می گذرد و شاید اکنون که از تب و تاب اولیه حادثه فاصله گرفته ایم زمان مناسبی برای بررسی ابعاد مختلف حادثه و واکنش های صورت گرفته نسبت به آن باشد. طبیعتا در این مجال مختصر در پی یافتن دلایل بروز این حادثه نیستم که این امر توسط متخصصان امر باید صورت گیرد. اما از دو زاویه مختلف می توان این موضوع را مورد بررسی قرار داد.

به گزارش پایگاه خبری فریادگر، یک روی این سکه، انتقاداتی است که در صورت پیگیری آنها می توان به زوایای روشنی از زمینه های بروز حادثه پی برد و در جهت رفع نقاط ضعف موجود که به طور مستقیم یا غیرمستقیم در بروز این حادثه و حوادث مشابه نقش دارند تلاش کرد. در این زمینه سه نکته را قابل ذکر می دانم:

1-صنعت نفت و صنایع وابسته به آن از جمله پتروشیمی، به دلیل ماهیت آن به طور مداوم در معرض آسیب است و هر گونه ضعف می تواند به بروز حوادثی منجر شود که آسیبهای جانی و مالی فراوانی در پی دارد. حادثه اخیر در پتروشیمی بوعلی نیز از این قاعده مستثنی نیست و طبیعتا برخی بی توجهی ها موجب بروز آن شده که در سطوح خرد و کلان لازم است مورد توجه قرار گیرد. اما از منظری کلی باید پذیرفت که مقوله HSE یا مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست در کشور ما گاه به طور دقیق و کاربردی مورد توجه مسوولان قرار نمی گیرد و در واحد های مختلف صنعتی عدم توجه به این مقوله مهم می تواند آسیب زا باشد. تا زمانی که این مقوله، به طور جدی تحت نظارت قرار نگیرد بروز هر حادثه ای در صنعت نفت و صنایع وابسته دور از انتظار نخواهد بود.

2-خصوصی سازی در صنعت پتروشیمی یکی از شتاب زده ترین و زیان بارترین تصمیماتی بود که در این عرصه در کشور ما رخ داد. خصوصی سازی نابجا در صنعت پتروشیمی نه تنها زنجیره این صنعت را که وابسته به خوراک است قطع کرد و زمینه ساز بروز رانت در این صنعت شد، بلکه در عرصه بین المللی نیز جایگاه برند پتروشیمی ایران را که جایگاه مناسبی بود تنزل داد و حتی در عرصه صادرات محصولات پتروشیمی نیز با موازی کاری و حتی دامپینگ شرکتهای موازی تازه تاسیس، زیانهای غیرقابل جبرانی ایجاد کرد. اکنون با حادثه اخیر پتروشیمی، زیان خصوصی سازی نابجا در قطع ارتباط سازماندهی شده و نظام مند شرکت ملی صنایع پتروشیمی و پتروشیمی های خصوصی شده که پتروشیمی بوعلی هم یکی از آنها بود بیش از پیش آشکار شد. البته همانگونه که مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی اعلام کرده بود، تعامل بین شرکتهای خصوصی و شرکت ملی صنایع پتروشیمی وجود دارد اما مشکل اینجاست که این تعامل، اولا سازماندهی شده و قانونمند نیست و ثانیا نظارتی بر عملکرد شرکتهای خصوصی وجود ندارد. نتیجه اینکه در هنگام بروز چنین حوادثی در مجموعه های بخش خصوصی، دولت مسوول است درحالیکه عملا مسوولیتی ساختارمند بر آن حوزه ندارد. این نکته ای است که باید برای آن چاره ای اساسی اندیشید.

3-برخی نارضایتی ها در نیروی کار موضوعی نیست که بتوان آن را کتمان کرد و این امر منحصر به کارکنان نفت هم نیست. مشکلات استخدامی و گاه معیشتی و مالی، بویژه برای نیروهای غیررسمی می تواند زمینه ساز نارضایتی شغلی و به تبع آن بروز اشتباه باشد. هرچند استخدام های بی ضابطه در یک مقطع زمانی پیش از روی کار آمدن دولت فعلی و نیز کمبود منابع مالی وزارت نفت به دلیل تامین یارانه کلان نقدی از طریق منابع مالی محدود این وزارتخانه و شرکتهای تابعه، همگی در کاهش منابع موردنیاز برای رسیدگی مطلوبتر به کارکنان تاثیرگذار بوده و به تبع آن شرکتهای فعال در این صنعت را نیز درگیر خود ساخته، اما به هر حال لازم است برای تامین رضایت شغلی کارکنان و رفع مخاطرات آنها در هنگام کار تلاش کرد تا ضریب خطا در عملکرد آنها کاهش یابد.

اما روی دیگر سکه، انتقاداتی است که با رنگ و بویی غیرکارشناسی از سوی برخی رسانه هایی مطرح می شود که نگرش سیاسی آنها در عملکرد آنها غالب است. همزمان با بروز حادثه پتروشیمی بوعلی در ماهشهر، عربستانی ها با ایجاد هشتگی در فضای مجازی، به موضع گیری علیه ایران پرداختند و برخی رسانه های داخلی نیز خواسته یا ناخواسته با آنها همسو شدند و درحالیکه تاکید بر این بود که همه با کمک هم، در کنترل حادثه و همچنین کنترل آثار روانی آن تلاش کنند، آن دسته از رسانه ها تندترین مواضع را علیه وزارت نفت که درگیر رفع این حادثه بود اتخاذ کردند که به جرات می توان گفت در مورد حوادث مشابه در نقاط دیگر جهان کمتر سابقه دارد. معمولا در سیاسی ترین جوامع نیز هنگام بروز حادثه ای، در رفع آثار آن تلاش می کنند و سپس به موضع گیری درباره آن می پردازند. اما در کشور ما متاسفانه شاهد واکنشی متفاوت هستیم که این امر در موضوع آتش سوزی در پتروشیمی بوعلی کاملا به اوج رسید. اما این انتقادات چه بود؟

1-عدم حضور بیژن زنگنه وزیر نفت در ساعات ابتدایی بروز حادثه، واکنش صریح رسانه های منتقد دولت را به همراه داشت. زنگنه در شرایطی پنجشنبه شب به ماهشهر رفت که حادثه بعد از ظهر روز چهارشنبه رخ داده و تا صبح روز پنجشنبه مهار شده بود. اما ساعاتی بعد، از نقطه ای دیگر، این حادثه آغاز شده بود. کنترل حادثه در وهله نخست نشان داد که تیم حاضر در منطقه، به اوضاع مسلط بوده اما با آغاز آتش سوزی دوم و تداوم آن، وزیر نفت به منطقه رسید تا از نزدیک موضوع را پیگیری کند. جالب اینجاست که برخی رسانه های منتقد، ابتدا عدم حضور وزیر نفت در منطقه را نشانه بی توجهی او به موضوع ارزیابی کردند، ولی وقتی وزیر نفت به منطقه رفت، رسانه های همان دسته، این بار سفر زنگنه را از این جهت زیر سوال بردند که او مدیران خوبی در منطقه نداشت وگرنه نیازی نبود به آنجا برود! در حقیقت هم برای نرفتن و هم برای رفتن وزیر نفت به منطقه، انتقاداتی آماده شده بود که ماهیت آن نشان از سلیقه ای بودن آن دارد.

2-این نکته در مورد مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی ایران هم صادق بود. برخی منتقدان ضمن انتقاد از حضور دیرهنگام او در منطقه، این امر را بهانه ای به برخورد جنسیتی با او کردند که به هیچ وجه قابل درک نیست. این منتقدان، ادعا کردند که وزیر نفت، کاری مردانه را به یک زن واگذار کرده و به همین جهت این حادثه رخ داده و برای مدیریت شرکت ملی صنایع پتروشیمی، مدیریت خانم مناسب نیست. گو اینکه قرار است مدیرعامل پتروشیمی شخصا به خاموش کردن آتش بپردازد و چون زن است نمی تواند و همین باعث تداوم آتش سوزی شده است. سپردن کارهای مردانه به زنان از جمله تیترهایی بود که در این زمینه منتشر شد که از جهت نگرش جنسیتی، تاسف بار است.

3-در همه این اتقادات نکته ای که به فراموشی سپرده شده بود خصوصی بودن بخشی بود که آتش سوزی در آن رخ داده و اصولا پتروشیمی بوعلی زیرمجموعه بخش خصوصی بوده و از این جهت از لحاظ قانونی و حقوقی مسوولیتی متوجه وزارت نفت نیست. اما تیترهایی همچون ژنرال های نفتی کجایند ساخته شد تا این نکته به حاشیه رانده شود که پاسخگوی این حادثه در واقع باید بخش خصوصی باشد. هرچند این دو بخش ماهیتا از هم جدا نیستند اما وقتی روابط این دو بخش از جمله در حوزه ایمنی به روشنی تعریف نشده، طرح تیترهای حاشیه ساز صرفا نشان از چشم بستن برخی منتقدان روی برخی واقعیات داشت.

4-مانور دادن روی این موضوع که سوخت مخزن تمام شد تا آتش خاموش شود، آن هم در موضوعی کاملا تخصصی و فنی، این پیام را به مخاطب می داد که وزیر نفت و سایر مسوولان صرفا شاهد حادثه بوده اند تا آتش خود به خود خاموش شود. تیترهایی همچون "سوخت تمام شد، آتش خاموش شد"، زنگنه شاهد آتش در پتروشیمی شاهدایی"، "تدبیر در آتش" و .... همگی نشاندهنده تلاش برخی در جهت القا ناتوانی مسوولان امر بود که حتی با انتقاد صریح آتش نشانان زحمتکش حاضر در صحنه نیز مواجه شد. گویی آتش نشانان هم شاهد اوضاع بوده اند، تا آتش خاموش شود!

5-این حادثه بدون هیچگونه تلفاتی به پایان رسید اما منتقدان اشاره ای به این موضوع نکردند. در حالیکه در حوادث مشابه در سالهای گذشته، با حجمی کمتر، شاهد تلفات بودیم که گسترده ترین آن در همین منطقه بندرامام در سالهای 1389 و 1391 رخ داد و متاسفانه تعدادی از کارکنان پتروشیمی بندرامام را به کام مرگ کشاند اما رسانه هایی که امروز منتقد شده اند آن زمان سکوت کردند. فقط یک جستجوی ساده در خبرگزاری های رسمی مثل فارس که آن زمان حامی دولت بودند در بهمن 89 و مرداد 91 موید این ادعاست. آن زمان اعتراض به مسوولان به دلیل حادثه ای با تلفات جانی جایز نبود اما اکنون جایز است. جالب است که مدیرعامل وقت پتروشیمی بندرامام که برای باخت تیمشان در مسابقات بسکتبال به دلیل فشار روانی در سالن ورزشی سکته کرده بود، پس از جان باختن تعدادی از کارکنان شرکت، نه تنها دچار فشار روحی و روانی نشد، بلکه حتی حاضر نشد مراسم جشن از قبل برنامه ریزی شده را در شرکت لغو کند که اعتراض کارکنان را در پی داشت. رسانه های امروز منتقد، آن روزها کجا بودند؟

بگذاریم و بگذریم، که برخی مواضع انتقادی رسانه های سیاسی در قبال مسایل تخصصی حوزه نفت و انرژی، حکایت مثنوی هفتاد من کاغذ است که از زمان روی کار آمدن مجدد بیژن زنگنه به عنوان وزیر نفت، بیش از گذشته ملموس شده است. بیچاره صنعت نفت که مشکلاتش زیر سایه این نگرش های سیاسی گم شده است..

گزارش : حمیدرضا شکوهی

کد مطلب: 58629
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *