۰
يکشنبه ۱۲ شهريور ۱۴۰۲ ساعت ۲۲:۰۰
ادامه واکنش‌ها به اخراج اساتيد از دانشگاه‌ها

ردپاي انقلابی نماها در اخراج اساتيد

پس از آنکه خبر اخراج برخي از اساتيد دانشگاه علامه طباطبايي و دانشگاه ظريف در فضا مجازي منتشر شد، برخي از سياسيون اقدام به موضع گيري کردند، عارف استعفا کرد اما رئيس دولت و وزارت کشور در بيانيه اي از اين اقدام به شدت حمايت کردند.
ردپاي انقلابی نماها در اخراج اساتيد
گروه سياسي محمدرضا حقی: پس از آنکه خبر اخراج برخي از اساتيد دانشگاه علامه طباطبايي و دانشگاه ظريف در فضا مجازي منتشر شد، برخي از سياسيون اقدام به موضع گيري کردند، عارف استعفا کرد اما رئيس دولت و وزارت کشور در بيانيه اي از اين اقدام به شدت حمايت کردند. فعالان سياسي بر اين اعتقادند که ردپاي انقلابي نماها و افرادي که به دنبال خالص سازي هستند در اتفاقات اخير کاملا مشهود است.
به گزارش مردم سالاری آنلاین ،حجت الاسلام مجيد انصاري، درباره انقلاب نماها و جريان خزنده که به دنبال تصفيه هستند، گفت: ارزيابي من از اين جريان انقلابي نما يا مدعي انقلابي گري و جريان افراطي فاقد اخلاق سياسي اين است که اينها گرفتار مجموعه اي از خصلت‌هاي منفي و رذائل اخلاقي در رفتار خود شده اند.
وي خاطر نشان کرد: در درجه اول اينها خود بزرگ بين هستند و دچار بيماري مهلک کبر و غرور هستند، بيماري خطرناکي که در قرآن کريم و در فرهنگ اخلاق اسلامي سرمنشا بسياري از مسائل و مشکلات و مهالک انساني قلمداد شده است. اينکه يک جريان يا افرادي خودشان را حق مطلق بدانند و طرف مقابل را از هر صنف و گروه و حزبي که باشد باطل حساب بکنند و انتظار داشته باشند که همه افراد جامعه با شاخص آنها خودشان را تطبيق دهند. بيماري دومي که من آن را در اوج بحق پنداري تعبير مي‌کنم، بيماري سوءظن و بدبيني نسبت به ديگران است که اين هم در قرآن نکوهش شده است.
وي تصريح کرد: مثلا در طول مذاکرات طاقت فرساي برجام تيم قدرتمند ايران، ظريف و عراقچي و همکارانشان در مواجهه با قدرت‌هاي جهاني داشتند و واقعا فداکارانه چند سال يک کار انقلابي بزرگ در ميدان ديپلماسي انجام دادند و سند بزرگي را براي کشور ثبت کردند و امروز همين آقايان تلاش مي‌کنند به برخي از دستاوردهاي آن برسند و هنوز موفق نشده اند در مقابل آنها را ضد انقلابي و آمريکايي مي‌خواندند. آنها مبتني بر اين ديدگاه هر روز راهپيمايي مي‌کردند و حتي به تيم مذاکره کننده حمله مي‌کردند، ما آن روزهاي تلخ را يادمان نرفته است.
وي خاطرنشان کرد: نکته ديگري که در رفتار و گفتار اينها مي‌بينيم نوعي انحصار طلبي است که همه چيز رابراي خود مي‌خواهند و فکر مي‌کنند هر کس ديگري به ميدان بيايد جاي آنها را تنگ مي‌کند در حالي که اين انحصار طلبي و طمع براي کسب قدرت و ثروت است.
وي ادامه داد: مسئله اي ديگري که اين طيف با آن مواجه هستند خروج از مرز عدالت و تندروي در گفتار و رفتار است که اينها همه مجموعه به هم پيوسته و زنجير واري است که بر يکديگر تاثير مي‌گذارند.
وي تاکيد کرد: نمونه بارز آن اين است که اين جريان در يک دوراني ارتباط با همسايگان را برنمي‌تافتند و اگر دولت درصدد اين بود که مثلا مشکلات ايران با عربستان را بر طرف بکند اينها در ميدان گفتار و عمل هر روزيک اقدامي مي‌کردند تا اين روابط به تيرگي بيشتري بيانجامد و نهايتا وقتي احساس کردند دولت دارد در رفع موانع توسعه روابط با عربستان موفق مي‌شود در برابر چشم مردم و برخلاف قانون آمدند به سفارت عربستان حمله کردند و آنجا را آتش زدند و خسارت وارد کردند و موجب قطع روابط شدند و خسارت‌هاي بسيار سنگيني را به ملت ايران و کل جهان اسلام تحميل کردند که در آن ماجرا جز آمريکا و اسرائيل و منافقين و بد خواهان ملت ايران هيچ کس منفعت نبرد .
وي افزود: آنروز آنها اين حرکت را انقلاب تلقي کردند و امروز همان کساني که باني اينکار بودند حل مناقشه با عربستان سعودي را آن هم با واسطه گري يک کشور ثالث(چين) را بعنوان فتح الفتوح و دستاورد بزرگ خودشان تلقي مي‌کنند.
اين عضو مجمع روحانيون مبارز خاطر نشان کرد: اين دوگانگي در برخورد و خروج از مرز عدالت و انصاف مسئله اي است که نتيجه اين نوع کنشگري سياسي غيراخلاقي است. من واقعا در اين قضيه بسيار رنج مي‌برم از اينکه عده اي که بي مهابا کساني را که سرمايه‌هاي بزرگ کشور ما بودند مثل آيت الله‌هاشمي رفسنجاني که انقلابي ترين افراد بودند منتهي انقلابي گري را در هر عصري متناسب با مقتضيات آن عصر و اقدامات لازم انقلابي مي‌فهميدند و عمل مي‌کردند امروز از ناحيه اين مدعيان انقلابي گري تحقير و تخريب مي‌شوند و سعي در فراموش شدن آنهاست.
وي تصريح کرد: با اين کارها يک عرصه انحصاري به وجود مي‌آيد که در اين عرصه انحصاري نه نفعي صورت مي‌گيرد و نه شايسته سالاري است و هرکس صداي فريادش بلندتر باشد و ادعاي انقلابي گري اش بلندتر باشد جلوتر است.
وي افزود: در مقابل هر کسي که با مناعت طبع، با خويشتنداري و با فداکاري براي حفظ وحدت سکوت اختيار مي‌کند، گوشه گيرتر مي‌شوند چون در نهايت وقتي مي‌بيند فضا براي کار او فراهم نيست انزوا را انتخاب مي‌کند و از عرصه کنار مي‌رود اينها ضررهايي است که اين طيف دارند بر کشور و ملت ايران تحميل مي‌کنند که بسيار خطرناک است.
وي ادامه داد: اعمال فشاري که بر نهاد دانشگاه دارد صورت مي‌گيرد چه بر دانشجويان و چه بر اساتيد و از آن طرف تلاش براي نفوذ دادن و واسپاري مسئوليت‌هاي علمي به افرادي که شايستگي لازم را ندارند و صرفا با همين ادعاي انقلابي گري و امثال اينها و انواع رانت‌ها سعي مي‌کنند دانشگاه‌هاي کشور را از آن اعتبار گذشته خود بياندازند و دلسردي ايجاد بکنند و راه را بيش از پيش براي مهاجرت نخبگان و ثروت‌هاي انديشه اي کشور از مرزهاي کشور فراهم بکنند.
وي گفت: اين روزها همه ناراحت هستند و هشدار مي‌دهند. دل همه خون است و در آستانه بازگشايي دانشگاه‌ها و در آستانه سالگرد حوادث تلخ سال گذشته و در شرايطي که مردم واقعا تحت فشار سنگين روحي و رواني ناشي از گراني‌ها و معيشت و زندگي خودشان هستند ما شاهد اين رفتار هستيم و خيلي هم با گردن سرافراز و کشيده يک عده شان دارند توجيه مي‌کنند و براي توجيه به اساتيد اتهام مي‌زنند .
وي گفت: من با دو نفر از مسئولين عاليرتبه و مهم کشور که نمي‌خواهم اسم شان را ببرم راجع به همين مسئله دو سه روز پيش صحبت کردم و گفتم احساس خطر مي‌کنم ديدم هر دو بزرگوار با اينکه در منصب عالي و جاي حساس هستند هر دو مي‌گفتند بله حرف شما درست است و اينکار غلط و نادرست است و ما هم مخالفيم و هرچه تلاش کرده ايم جلوي اينکار را بگيريم نتوانسته ايم.
انصاري تصريح کرد: اين قدرت پشت صحنه قدرت‌هاي رسمي کشور و مسئولين رسمي کشور است و مي‌تواند همچين کاري را سامان دهد. اينکه چه کساني هستند و در کجا هستند اين مسئله در ساير عرصه‌ها نيز وجود دارد از جمله اقتصاد و فرهنگ کشور .
وي افزود: بنظر من عوامل مختلفي در اين خصوص موثر بوده و هست ولي يکي از مهمترين آنها اين است که ما وقتي در کشور يک عناوين کلي و اصطلاحات تعريف نشده روشن بدون ارائه شاخص‌هاي قانوني تعريف شده را مبناي ارزيابي‌ها و امتياز دهي‌هايمان قرار مي‌دهيم بايد منتظر اين آثار سوء و شوم آن باشيم.
انصاري خاطر نشان کرد: مثلا موضوع انقلابي، مي‌گوييم فلاني انقلابي است و فلاني انقلابي تر است. اين گروه يا اين نهاد انقلابي است و آن انقلابي نيست.
وي تاکيد کرد: يک انقلابي در مجلس کسي نيست که فقط پشت تريبون نعره بکشد و به اين جناح و آن جناح هتاکي و فحاشي بکند. انقلابي در مجلس کسي است که به هيچ وجه به منافع جناحي و باندي خودش فکر نکند و شب و روز مشورت و مطالعه کند که براي برون رفت کشور از مشکلات اقتصادي چکار بايد بکند.
انصاري اظهار داشت: در امور بين الملل هم همينطور. ولي خب عده اي انقلابي گري را فقط خلاصه کرده اند در اينکه فرياد بزنند و رگ گردن را متورم کنند و هر کس در برابرشان قرار گرفت و غير از خواست ايشان گفت وي را مورد اتهام قرار دهد و از ميدان بيرون کند. از ديد من در عرصه ديپلماسي کشور در اين چند دهه اخير ما انقلابي تر از آقاي دکتر ظريف نداشته ايم که همه زندگي و حيثيت خود را به ميدان آورد براي اينکه سنگ بزرگ تحريم‌ها را با تدبير بردارد.
وي ادامه داد: در درجه اول بايداين عناوين تعريف بشوند و شاخص‌هايش مشخص شود آنوقت خواهيم ديد جاي خيلي از افراد مدعي انقلابي گري با کساني که امروز به ضد انقلابي بودن متهم مي‌شوند عوض خواهد شد. البته الان در ديد مردم همينطور است و مردم انقلابيون واقعي را عليرغم همه اين تهمت‌ها مي‌شناسند.
محسن ميردامادي فعال سياسي اصلاح طلب نيز درباره اخراج سريالي اساتيد از دانشگاه‌ها مي‌گويد: اقداماتي که در دانشگاه‌ها در جريان است به نظر مي‌رسد يک کار برنامه‌ريزي شده است و عملاً يک پکيج به شمار مي‌آيد که اگر عنواني بخواهيم براي آن بگذاريم يک «انقلاب فرهنگي جديد» است که بخشي از آن برخورد با استادان است، ولي بخش‌هاي ديگر برخورد با دانشجويان و امنيتي کردن دانشگاه و نقش محوري است که حراست‌ها در تصميم‌گيري‌هاي دانشگاه پيدا مي‌کنند. البته اين بخش استادان نيز مهم است.
اين فعال سياسي اصلاح طلب اضافه کرد: اين کار يکبار هم در دولت آقاي احمدي‌نژاد رخ داد که برخورد با بخشي از اساتيد و بورسيه‌هاي چند هزار نفري بود که براي تزريق به دانشگاه‌ها طراحي شده بود.
آنچه که الان ديده مي‌شود شديدتر از دوره احمدي‌نژاد و تکميل برنامه آن زمان است.
وي افزود: علاوه بر برخورد با اساتيد که زيبنده نيست تزريق چند هزار نيروي خودي به عنوان کادر علمي جديد به دانشگاه‌هاست که جايگزين آن نيروهاي پاکسازي‌شده هستند. اينکه اين کار با چه هدفي انجام مي‌شود، طبعاً هدف مورد نظر طراحان و مجريان اين اقدامات به زعم خودشان ساکت کردن دانشگاه است. بانيان اين رويکرد طبعاً اين را مي‌خواهند و تجربه‌هاي گذشته نشان داده چنين چيزي محقق نمي‌شود.
ميردامادي درباره اعتراضاتي که در دانشگاه‌ها شد، اظهار کرد: دليل اصلي اعتراضات مسائل آشکار يا نهفته‌اي که در جامعه وجود دارد. عملاً آن بيماري در جامعه و عفونت حاصل از آن بيماري است که تب و لرز آن به دانشگاه نيز مي‌رسد و دانشگاه را متأثر از خود مي‌کند. تا زماني که با آن علت اصلي که نارضايتي گسترده در جامعه است برخورد نشود و تا زماني که علت اصلي وجود دارد، اين پيامد نيز وجود دارد و برطرف شدني نيست. مگر اينکه دانشگاه را کاري کند که تبديل به پادگاني شود که يک مشت سرباز و فرمانده در آن هستند و فرماندهان دستور دهند و سربازان اطاعت مي‌کنند. دانشگاه اينطور نيست.
وي گفت: اگر قرار باشد دانشگاه مرکز علمي باشد نمي‌توانند افرادي که در دانشگاه هستند نسبت به پيرامون خود بي‌تفاوت باشند. تا زماني که آن علت وجود دارد، اين امر هم وجود دارد. متأسفانه مسئولين و دولت فعلي اصلاً توجهي به علت ندارند و هيچ کاري در جهت جلب رضايتمندي مردم و حل مشکلات آنها ندارند.
ميردامادي تصريح کرد: طبيعتاً وقتي مشکلات را حل نمي‌کنند نارضايتي‌ها و لرزه‌هاي حاصل از آن بيشتر مي‌شود. اين مشکل است که به اصل و علت نمي‌پردازند و به معلول و شاخه‌ها پرداخته مي‌شود. حاصل اين امر آن چيزي که در حال اتفاق افتادن است. متأسفانه عملاً حذف تعداد قابل توجهي از عالمان و برجستگان علمي از دانشگاه‌ها رخ داده و در مقابل شاهد تزريق افرادي هستيم که فاقد بنيه علمي هستند. وقتي دانشگاه به لحاظ علمي تضعيف شود، به تبع آن دانش‌آموختگاني که در آينده از دانشگاه‌ها ضعيف با بنيه علمي ضعيف خارج شوند، دانش‌آموختگاني خواهند بود که قابليت علمي قبل را ندارند و مي‌خواهند اداره کشور را در دست بگيرند. نداشتن قابليت‌هاي علمي لازم باعث مي‌شود اداره کشور دچار کمبودها و مشکلات بيشتري باشد.
عطاءالله مهاجراني وزير ارشاد دولت اصلاحات نيز به اخراج اساتيد واکنش نشان داد و تاکيد کرد: نگاه امنيتي و سياسي به دانشگاه مانند موريانه به جان محيط‌هاي علمي مي‌افتد.
وي ادامه داد: مرحوم دکتر سيد شرف‌الدين خراساني، بنيانگذار گروه فلسفه در دانشگاه ملي بوده است. بعد از دکتر شرف تا به امروز ما استاد فلسفه‌اي در حد او با گستره دانش او و تسلط او به هفت زبان فارسي و عربي و انگليسي و آلماني و فرانسوي و لاتين و يوناني نداشته و نداريم. در همان فضاي هيجان‌زده و غيرعقلاني سال‌هاي آغاز انقلاب که مفاخر دانشگاهي ما مانند دکتر عبدالحسين زرين‌کوب و دکتر عباس زرياب‌خويي از دانشگاه تهران اخراج شدند، دکتر شرف‌الدين خراساني هم از دانشگاه ملي اخراج شد. اين هر سه تن، از جمله استوانه‌هاي دانش و فرزانگي و دانايي در دانشگاه بودند. با هر سه آنان آشنا و دوست بودم و موانست داشتم.
مقيمي رئيس دانشگاه تهران نيز درباره اخراج اساتيد مي‌گوييد: من کاملا مطلع هستم که از ادامه همکاري برخي از اين افراد به علت مشکلات اخلاقي و داشتن شاکي ممانعت به عمل آمده است، ولي در رسانه‌ها مدعي مي‌شوند که قطع همکاري آنها به علت مسائل سياسي بوده است.
رئيس دانشگاه تهران گفت: دانشگاه براي رسيدگي به اختلافات بين ذي‌نفعان دانشگاه، سازوکارهاي رسمي و مستقلي دارد و قطع ارتباط با يک عضو رسمي هيات علمي به اين سادگي نيست که به سليقه شخص يا اشخاصي بستگي داشته باشد، بلکه مراجع متعدد قانوني درون و برون دانشگاهي وجود دارند که فارغ از سليقه شخصي به موارد اتهامي رسيدگي قانوني مي‌کنند.
رئيس دانشگاه تهران در خصوص مسيرهاي جذب هيات علمي و در واکنش به شائبه‌هايي که تحت عنوان جذب 15 هزار هيات علمي همسو مطرح مي‌شود، بيان کرد: جذب اعضاي هيات علمي در دانشگاه تهران داراي يک فرآيند علمي و قانوني مشخص است و در طول سال‌هاي مختلف تکامل پيدا کرده و اين فرآيند تابع سلايق شخصي نيست و با تغيير مديريت دانشگاه نيز اين روند همواره ثابت و پابرجا بوده است.
وي ادامه داد: در گام اول در داخل گروه‌هاي آموزشي، نيازسنجي صورت مي‌گيرد که به چه تعداد و با چه تخصص و ويژگي‌هايي به هيات علمي جديد نياز داريم. سهميه‌هايي از طريق وزارت علوم به دانشگاه اعطا مي‌شود که البته تعداد سهميه‌ها محدود است.
در ستاد دانشگاه تهران بين نيازهاي اعلامي گروه‌ها و سهميه‌اي که براي جذب از سوي وزارت علوم اعلام مي‌شود، تنظيم‌گري و اولويت‌بندي صورت مي‌گيرد و با توجه به برنامه‌هايي که گروه‌ها و رشته‌ها براي توسعه خود دارند، سهميه‌هاي جذب تخصيص مي‌يابد.
استاد دانشکده مديريت دانشگاه تهران افزود: زماني که مجموعه وزارت علوم فراخوان جذب هيات علمي را در سامانه جذب منتشر مي‌کند، افراد متناسب با تخصص‌هاي اعلام شده مي‌توانند متقاضي عضويت در هيات علمي شوند و براي اين امر ثبت‌نام مي‌کنند.
کد مطلب: 202167
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *