۰
دوشنبه ۴ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۱۹:۰۵
تدریس زبان ترکی در مدارس:

بنزین بر آتش قوم‌گرایی در نابهنگام 

در روزهای گذشته خبری به نقل از مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی از سوی خبرگزاری های کشور منتشر شد که در آن از اجرای آزمایشی طرح «آموزش زبان ترکی» در برخی از مدارس استان خبر می داد. فارغ از اینکه این طرح چه میزان با قانون اساسی سازگار است، در این نوشته این طرح را از دو بُعد راهبردی و اخلاقی بررسی می کنم. 
در روزهای گذشته خبری به نقل از مدیرکل آموزش و پرورش آذربایجان شرقی از سوی خبرگزاری های کشور منتشر شد که در آن از اجرای آزمایشی طرح «آموزش زبان ترکی» در برخی از مدارس استان خبر می داد. فارغ از اینکه این طرح چه میزان با قانون اساسی سازگار است، در این نوشته این طرح را از دو بُعد راهبردی و اخلاقی بررسی می کنم. 

«عارف ششگلانی» به دنباله نوشته است: بی هیچ گمان، امروز دولت ایران از نظر سیاسی-اقتصادی در یک شرایط آسیب پذیر قرار گرفته است. از نظر بین المللی هم برخی قدرت های بزرگ در تلاشند تا ایران را به یک دولت منزوی و در نهایت، ناکام تبدیل کنند. در این میان، بسیاری از همین قدرتها درصدد تقویت نیروهای اجتماعی مختلفند تا بتوانند فشار داخلی بر حاکمیت را هم افزایش دهند. ناگفته پیداست که در این وضعیت، هرگونه سنت شکنی در سیاستگذاری های پیشین، می تواند به عنوان یک «باج» به گروه های اجتماعی پنداشته شود. از این رو، بسیار محتمل است که آغاز تدریس زبانهای محلی، فرستادن سیگنال ضعف و باج دادن به نیروهای قوم گرا تفسیر گردد. گروههای قوم گرا و تجزیه طلب و البته حامیان خارجی آنها، این حرکت را به عنوان فتح سنگر اول و باج گرفتن از حکومت تفسیر خواهند کرد. این تعبیر، شاید درست باشد و شاید درست نباشد. در واقع، ما اطلاع دقیقی نداریم که آیا واقعا‌‌ حکومت مرکزی در حال باج دادن به قوم گرایان است یا نه. اما نکته مهم، تصوری است که این سیاست جدید در میان قوم گرایان و حامیان خارجی آنها به وجود می آورد. تدریس زبان ترکی نه تنها چیزی از لفاظی های تجزیه طلبان کم نخواهد کرد، بلکه به مثابه ریختن بنزین بر آتش قوم گرایی عمل می کند. با توجه به تصور ضعف دولت مرکزی، قوم گرایان به حرکت خود شتاب خواهند بخشید و تهاجمی تر عمل خواهند کرد تا بتوانند امتیازات بیشتری را از حاکمیت بگیرند چرا که آنها دولت را در موضع ضعف و امتیازدهی تصور می کنند. بنابراین، از نظر راهبردی، اجرای چنین طرحی یک خطای سیاسی با پیامدهای امنیتی است.

این طرح از نظر اخلاقی نیز به شدت نکوهیده است. بر  پایه آمار دانشنامه معتبر اتنولوگ و همچنین سازمان یونسکو، بیش از 30 گروه زبانی در ایران وجود دارند که بسیاری از آنها در معرض نابودی قرار گرفته اند. برای مثال، یونسکو، زبانهای نطنزی و نایینی را به عنوان زبانهای «به شدت در معرض خطر» طبقه بندی کرده است. همچنین، زبانهایی مانند آشتیانی، سیوندی، خوانساری، لاری، سمنانی و آسوری زبانهای « قطعاً در معرض خطر» به شمار می آیند. در مقابل، زبان ترکی آذربایجانی پس از فارسی، بیشترین گویشور را در کشور دارد و در واقع، بقای آن با هیچ تهدیدی روبرو نیست. پرسشی که پیش می آید، این است: اگر هدف از تدریس زبانهای محلی، پاسبانی از میراث فرهنگی ایران است، آیا زبانهای در معرض خطر، نباید در اولویت قرار بگیرند؟ آیا تدریس زبانهای محلی نباید از زبانهایی آغاز شود که در معرض مرگ حتمی قرار گرفته اند؟ بنابراین، تدریس زبان ترکی نه تنها از نظر راهبردی، یک خطای سیاسی به شمار می آید، بلکه از نظر اخلاقی هم قابل توجیه نیست. و البته ناگفته پیداست که تدریس ترکی در مدارس می تواند باعث به وجود آمدن حس تبعیض در گروه های زبانی دیگر شود و یک رقابت ناسالم و سیاست زده در میان نخبگان گروههای زبانی دیگر را به وجود آورد که خود شکافهای اجتماعی درکشور را دامن خواهد زد. 

پایان سخن اینکه، اجرای چنین طرحی نه از نظر محاسبات راهبردی و نه از نظر اخلاقی هیچگونه توجیهی ندارد. نه تنها توجیهی ندارد بلکه با توجه به اوضاع کنونی کشور، می تواند پیامدهای امنیتی مانند تهاجمی تر شدن فعالیت های قوم گرایان و فعال شدن شکافهای اجتماعی را در پی داشته باشد.
کد مطلب: 113578
برچسب ها: قوم‌گرایی
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *