۰
چهارشنبه ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۳۵
مردم‌سالاری آنلاین بررسی می‌کند

سیاست جدید ایران در قبال برجام چیست؟

دقیقاً یک سال پس از خروج آمریکا از برجام، ایران از امروز هجدهم اردیبهشت سال ۱۳۹۸، اجرای دو اقدامِ برجامی خود را متوقف ساخت و به کشورهای باقی‌مانده در برجام، ضرب‌الاجلی ۶۰ روزه داد تا تعهدات خود را خصوصاً در حوزه مقابله با تحریم‌های نفتی و بانکیِ آمریکا، عملیاتی کنند. رویکرد جدید ایران در قبال برجام چه ویژگی‌هایی دارد؟ برنامه جدید ایران چیست و سیاست‌اش در قبال کشورهای باقی‌مانده در برجام چه تغییری خواهد کرد؟
رویکرد ایران در قبال توافق هسته‌ای از این بعد، چه خواهد بود؟
رویکرد ایران در قبال توافق هسته‌ای از این بعد، چه خواهد بود؟
دقیقاً یک سال پس از خروج آمریکا از برجام، ایران از امروز هجدهم اردیبهشت سال ۱۳۹۸، اجرای دو اقدامِ برجامی خود را متوقف ساخت و به کشورهای باقی‌مانده در برجام، ضرب‌الاجلی ۶۰ روزه داد تا تعهدات خود را خصوصاً در حوزه مقابله با تحریم‌های نفتی و بانکیِ آمریکا، عملیاتی کنند. رویکرد جدید ایران در قبال برجام چه ویژگی‌هایی دارد؟ برنامه جدید ایران چیست و سیاست‌اش در قبال کشورهای باقی‌مانده در برجام چه تغییری خواهد کرد؟
به گزارش مردم سالاری آنلاین، امروز طی بیانیه شورای عالی امنیت ملی، نامه حسن روحانی رئیس جمهور ایران به سران کشورهای باقی‌مانده در برجام و بالاخره سخنرانی حسن روحانی در جلسه هیأت دولت، از اولین گام در رویکرد جدید برجامی ایران، رونمایی شد. در اولین گام، ایران اعلام کرده که فروش اورانیوم غنی‌شده و آب سنگین را متوقف می‌کند.
بعد از اجرایی شدن برجام بر اساس این توافق، ایران تنها ٣٠٠ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده با خلوص ٣.٦٧ درصد و ١٣٠ تن آب سنگین در داخل کشور نگهداری می‌کرد و تولید مازاد بر این میزان، از کشور خارج می‌شد. از امروز دیگر ایران این محدودیت را رعایت نمی‌کند. هدف ایران این است که به پنج کشور باقی‌مانده در برجام، یعنی انگلیس، فرانسه، آلمان، روسیه و چین، فشار بیاورد تا به تعهدات خود در قبال ایران عمل کنند و شرایط را فراهم آورند تا ایران در حوزه بانکی و نفتی بتواند با سایر کشورهای دنیا، مراوده داشته باشد.
این کشورها، خصوصاً اروپایی‌ها، ۶۰ روز فرصت دارند تا به تعهدات خود عمل کرده و راه‌کارهای عملی برای مقابله با تحریم‌های آمریکا را عملیاتی کنند. در صورتی که در این ۶۰ روز، کشورهای طرف برجام، منافع ایران را تأمین نکنند، ایران انجام بخشی دیگر از تعهدات برجامی خود را متوقف خواهد ساخت. درصورتی که منافع ایران در این بازه زمانی تأمین شود، ایران نیز مجدداً به تعهداتِ متوقف‌شده بازخواهد گشت و اجرای آن‌ها را از سرخواهد گرفت. اما در صورت کوتاهی این کشورها و تداوم تأثیرگذاری تحریم‌های آمریکا، پس از طی شدن دوره ضرب‌الاجل ۶۰ روزه، ایران به سراغ متوقف ساختن محدودیت‌های مربوط به سطح غنی‌سازی اورانیوم و راکتور آب سنگین اراک خواهد رفت و به اقداماتی در این حوزه‌ها، نظیر غنی‌سازی بیش از ۳.۶۷ درصدی، بازخواهد گشت که پیش از برجام آن‌ها را انجام می‌داد.
 
پایان صبر و انتظار و آغاز دیپلماسی مبتنی بر قدرت
ایران یک سال منتظر اقدام عملی اروپا برای مقابله با تحریم‌های آمریکا ماند. دولت‌های اروپایی در لفظ بر تعهد خود به برجام، در این مدت، اصرار می‌ورزیدند، اما شرکت‌های اروپایی که به قول حسن روحانی همچنان آمریکا را «کدخدای دنیا» می‌دانند، قید معامله با ایران را زدند. کار به جایی رسید که حتی دو کشور یونان و ایتالیا که معافیت‌های تحریمی واردات نفت ایران را در نیمه دوم سال گذشته از دولت ترامپ دریافت کرده بودند، حاضر به واردات نفت از ایران نشدند.
در چنین شرایطی، تهران راه دیپلماسی مبتنی بر قدرت را انتخاب کرده است. در رویکرد جدید، دیپلماسی و مذاکره، همزمان با قدرت‌سازی و ایجادِ مولفه‌های قدرت تکمیل می‌شود تا طرف مقابل مجبور به هزینه کردن شود. اروپا به دلایل امنیتی، طرفدار حفظ برجام است، اما حاضر نیست برای منافعی که از برجام به‌دست می‌آورد هزینه کند. اروپا می‌پندارد که ایران تا ابد می‌تواند منتظر بماند و امروز و فردا کردن‌های سیاست‌مداران سه کشور فرانسه، انگلیس و آلمان را نظاره کند. تغییر رویکرد ایران، محاسبات تاکنونی اروپا را بی‌اعتبار خواهد ساخت. اروپایی‌ها ممکن است حرف از تحریم بزنند اما آن‌ها از امروز می‌دانند که باید با رویکرد جدیدی مذاکره کنند؛ در یک سال گذشته، اروپایی‌ها صرفاً مذاکره می‌کردند و بیرون از اتاق مذاکره هزینه‌ای صورت نمی‌دادند که منافع برجامی ایران تضمین شود. این جاده یک‌طرفه از این بعد، دیگر مقابل اروپایی‌ها نخواهد بود و اگر آنان تمایل به حفظ برجام دارند، همان‌طور که محمدجواد ظریف چندی پیش گفته بود، «باید سر کیسه را شُل کنند».
تعلل بیشتر اروپایی‌ها باعث خواهد شد تا ایران از تعهدات برجامی خود در سطح بیشتری بکاهد و به‌عنوان مثال، پس از طی شدن دوره ۶۰ روزه به سمت غنی‌سازی ۲۰ درصدی اورانیوم برود. این گام‌ها به تدریج برای ایران مولفه قدرت خواهند ساخت تا روزی که مذاکره جدی برپا شود، دست ایران پُر باشد. غنی‌سازی ۲۰ درصدی، افزایش ذخایر اورانیوم غنی‌سازی‌شده ایران، سانتریفیوژهای پیشرفته‌تر یا مواردی از این دست، در دوره‌های آتی، مولفه‌هایی هستند که بر سر میز مذاکره به ایران قدرت بیشتری می‌دهند.
 
چرا ایران در این مقطع زمانی به سمت دیپلماسی مبتنی بر قدرت رفت؟
این سوال مهمی است که باید به آن پاسخ داد. آمریکا فشارها بر ایران را به حداکثر رسانده و رسماً سیاست به صفر رساندن صادرات نفت ایران را آغاز کرده است. دولت ترامپ با عدم تمدید معافیت‌های تحریمی واردات نفت ایران، بزرگ‌ترین ریسک را برای اقتصاد ایران ایجاد کرده است. از اینجا به بعد، اگر ایران تغییر رویکرد نمی‌داد صرفاً باید هزینه‌هایی بسیار سنگین را پرداخت می‌کرد، بدون این‌که چیزی از کشورهای باقی‌مانده در برجام، عاید اقتصاد کشور شود.
در واقع، ریسک سیاست صبر و انتظار به شدت بالا رفته بود و ایران باید رویکرد جدیدی اتخاذ می‌کرد تا طرف مقابل را وادار به دادن امتیاز کند. ایران رویکرد جدید را به‌صورت مرحله‌ای آغاز کرده است: در گام نخست، ایران اقداماتی را متوقف کرده که آمریکا اجرایشان را به دلیل تحریم‌های جدید و عدم تمدید معافیت‌های همکاری هسته‌ای با ایران، ناممکن ساخته است. در مراحل بعدی ایران به سراغ گام‌های تازه‌ای خواهد رفت و ریسکِ طرف‌های باقی‌مانده در برجام بیشتر خواهد شد.
با سیاست جدید ایران، احتمالاً تنش‌ها بیشتر خواهد شد؛ اما مقصر در این حوزه ایران نیست؛ بلکه دولت آمریکا است که راه تحقق منافع ایران را بسته است. ایران در مقابل فشارهایی که تحمل می‌کند، از این به بعد فشار وارد خواهد ساخت. در واقع، مولفه‌های پیش‌بینی‌ناپذیر جدیدی وارد بازی شده است که در هفته‌ها و ماه‌های آتی بیشتر می‌توان راجع به آن‌ها حرف زد. چیزی که بدیهی است، این است که تداوم سیاست صبر و انتظار از طرفِ ایران، تنها اقتصادِ کشور را ضعیف و ضعیف‌تر می‌کرد و تهران باید به سراغ مولفه‌های قدرت می‌رفت تا بتواند با قدرت بیشتری، وارد مذاکره با کشورهای طرف برجام شود.
 
کد مطلب: 107362
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *