۰
جمعه ۱۱ مهر ۱۳۹۹ ساعت ۱۵:۵۴

انتخاباتی در طراز جهانی

سیدقائم موسوی
امروزه هر کسی ادعا کند که انتخابات آمریکا یک مسئله ی داخلی است و بُرد آن را صرفاً در حد مسائل داخلی ایالات متحده بداند، یا از نوعی کوته بینی سیاسی در رنج است یا عامداً خودش را به تغافل زده است.
انتخاباتی در طراز جهانی
امروزه هر کسی ادعا کند که انتخابات آمریکا یک مسئله ی داخلی است و بُرد آن را صرفاً در حد مسائل داخلی ایالات متحده بداند، یا از نوعی کوته بینی سیاسی در رنج است یا عامداً خودش را به تغافل زده است.  هر گونه نگاهی که نسبت به آمریکا داشته باشیم (حب، بغض یا بی طرفی)، تمامی کشورها، سازمان و نهادهای بین المللی و حتی گروههای نظامی و شبه نظامی چشم به انتخابات آن دوخته اند و مستقیم یا غیرمستقیم از آن تاسی می پذیرند.
قدرتهای بزرگ روز در قالب تروئیکای اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان)، روسیه و چین به جد دنبال می کنند تا جایی که این حساسیت به کمپین های انتخاباتی و مناظرات ترامپ و بایدن هم کشیده شده است. وقتی ترامپ ادعا می کند با پیروزی بایدن، چین بر آمریکا مسلط می شود یا بایدن ترامپ را «توله سگ پوتین» می خواند، نشانگر تاسی پذیری چین و روسیه از این انتخابات است. تا جایی که نفعِ چین انتخاب بایدن و روسیه استمرار ترامپ است.
گذشته از تاثیرپذیری مستقیم معادلات جهانی از این انتخابات، معادلات منطقه ای و قدرت مانور مهره های منطقه ای نیز به شدت زیر ضربِ آن قرار دارند. روند رخدادهای منطقه ی خاورمیانه و تعاملات و تقابلات قدرت در آن در دوره های اوباما و ترامپ مشخصاً منبعث از کیفیت خروجی انتخابات آمریکا بوده است.
در مورد ایران که شرایط به مراتب مهمتر است. بدون ملاحظه و نفاق با خویشتن باید گفت روند کلان سیاست ها و مناسبات جهانی و منطقه ای که بماند؛ حتی چگونگی مدیریت حقوق ماهیانه، کم و زیاد شدن سفره ی مردم، تورم، نوسانات ارزی، نرخ سکه و طلا، زمین، مسکن و غیره همه و همه مستقیم و غیرمستقیم به این انتخابات و خروجیِ آن گره خورده است.
مستقیم یعنی خروجی این انتخابات و چگونگی نگاه به مسئله ایران به صورت مستقیم ایران را درگیر خودش خواهد کرد. برای مثال انتخاب مجدد ترامپ فشار مجدد با چاشنی بیشتری را دنبال خواهد کرد و ایران را در دوگانه تحریمهای بیشتر یا مذاکره با آمریکا قرار خواهد داد. استراتژیِ نه مذاکره و نه جنگِ ایران نیز اگر چه آیتم های منفی هیچکدام را ندارد اما از شاخص های مثبت هر دو نیز تهی است. همین وجهه ی سلبی آن، تبعات منفی و به مراتب بدتری در داخل خواهد داشت. ظرفیت ها را رقیق خواهد کرد و احتمالات رویارویی های داخلی را افزایش خواهد داد.
غیرمستقیم اینکه همچنان پوششی برای توجیه مدیریتی ایجاد خواهد کرد و کسری در ورای سنگرِ فشارها و تحریم های خارجی، سوء مدیریت های خودشان را پنهان خواهند کرد. فشارها و تحریم های فلج کننده که مسئولین از آن به «جنگ اقتصادی» یاد می کنند موجب هژمونی شرایط شبه جنگی و صدمه دیدن مناسبات عادی و حکمرانی مطلوب می شود. مردم نیز بیشتر از آنکه آنرا ماحصل تحریم ها بدانند، منبعث از سوء مدیریت قلمداد می کنند.
پس خواسته یا ناخواسته، مستقیم یا غیرمستقیم ترکش های خروجی این انتخابات مناسبات جهانی، منطقه ای و ملی سایر کشورها را در بر خواهد گرفت. اینکه کسانی آن را مسئله ای داخلی بدانند خالی از واقعیت است. بجای ادبیات انکاری بایستی آنالیزی از سناریوهای احتمالی در نظر داشت و خود را برای رویارویی با هر کدام از آنها بر مبنای شرایط داخلی (در اولویت) و استعداد ظرفیت های منطقه ای آماده کرد. با احتساب این نکته ی ظریف که همه توان و ظرفیت های خارجی باید در راستا و خدمت به توانمندسازی داخلی و جلب رضایت مردم به عنوان ستوان فقرات حاکمیت مصروف شود. کسب رضایت مردم منتج به موفقیت خارجی هم خواهد شد. مصداقِ «چون که صد آید نود هم پیش ماست»! باید کاری کنید که شرمنده مردم نباشید...
 
کد مطلب: 137428
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *