۳
سه شنبه ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۰:۲۶

وضع افغانستان در روند پیروزی طالبان

بختیار همدم*
وضع افغانستان در روند پیروزی طالبان
به مدت چهل سال جنگ داخلی، که ابتدا توسط اتحاد جماهیر شوروی و سپس توسط کشورهای ناتو در افغانستان ادامه دارد، کلیشه افغانستان در ذهن مردم سراسر جهان چنین محکم شده است:
- زمینه‌ی پرورش تروریسم بین‌المللی؛
- مرکز جهانی تولید و توزیع مواد مخدر؛
- کشوری که در آن تاریکی حاکم است و زنان از حقوق اولیه مدنی محروم هستند؛
- مردم افغانستان شریک تروریست‌ها هستند و جز در نبرد با یکدیگر توانایی هیچ کاری را ندارند.
 با این حال، اگر 140 سال به عقب برگردید، افغانستانی کاملاً متفاوت در مقابل چشمان شما ظاهر می‌شود.
 در اواخر قرن 19، در دوران سلطنت عبدالرحمان ‌خان (1901-1880)، حمایت از حقوق زنان، نقش آنها در توسعه و تقویت دولت موضوع بحث‌های داغ شد. و این در شرایطی است که در آسیای میانه، به ویژه در اماراتِ متعصب بخارا و در خانگری خوقند، هیچ کس حتی به نقش و هدف زنان در جامعه فکر نمی‌کرد.
 عبدالرحمان ‌خان توجه زیادی به توسعه آموزش و فرهنگ عمومی‌ داشت. وی با صدور فرمانی ازدواج دختران زیر سن قانونی را ممنوع کرد. همسر وی در اجرای اصلاحات پادشاه یک نمونه شخصی را نشان داد و بدون چادر (حجاب) در ملاء عام ظاهر شد و در زندگی عمومی‌ کشور مشارکت فعال داشت.
 در سال 1920، توافقنامه‌ای بین بریتانیای کبیر و روسیه شوروی به رسمیت شناخته شد که استقلال افغانستان را به رسمیت می‌شناخت.
نوه عبدالرحمان ‌خان، امیر امان‌الله خان، به عنوان جانشین سیاست پدربزرگش، اصلاحات وسیع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی را در مدت کوتاهی انجام داد و پایه محکمی ‌برای توسعه پایدار کشور گذاشت. به ویژه، قوانینی برای تضمین برابری زنان و مردان تصویب شد.
 به ابتکار همسر امیر، ثریا، زن تحصیل‌کرده زمان خود، اولین مدرسه زنان در کابل در سال 1921 افتتاح شد. فارغ‌التحصیلان این مدرسه بعدها دانشمند شدند و مقامات بالایی در دولت داشتند.
سال 1926، ثریا که قبلاً به عنوان یک شخصیت عمومی‌ معتبر در کشور بود، در یکی از سخنرانی‌های خود اعلام کرد: زنان افغان متولد نشده‌اند که برده مردان شوند!
 در دهه 60 قرن گذشته در دولت افغانستان، زنان در وزارتخانه‌های آموزش و پرورش، اطلاعات و فرهنگ، بهداشت، امور داخلی، دفاع و ... حضور داشتند.
 سال 1966، ۱۴ زن در دیوان عالی کشور انتخاب شدند.
 یک سال پیش، برای اولین بار در تاریخ افغانستان، زنان نماینده پارلمان شدند.
 امروزه این صفحات روشن تاریخ افغانستان حکایت سیندرلای مهربان را به یاد می‌آورد. با شروع جنگ داخلی، به ویژه در زمان حکومت طالبان (1996-2006)، همه نشانه‌های تمدن در این کشور از بین رفت.
 
راهپیمایی پیروزمندانه طالبان
 طالبان تمام شهرهای مهم افغانستان را تصرف کرده‌اند. رسانه‌های جهانی هر روز راهپیمایی پیروزمندانه طالبان در افغانستان را گزارش می‌دهند نیز فیلم‌هایی نشان داده می‌شود که رفتار انسانی طالبان در قبال اسرای جنگی نشان داده می‌شود: «شما برادران ما هستید، چرا باید یکدیگر را بکشیم! ما فقط می‌خواهیم شما از قوانین شرع اطاعت کنید تا همسران شما چادر بپوشند.» اما واقعیت کاملاً دگر است. طالبان در حال حاضر صدها غیرنظامی ‌بی گناه را کشته‌اند.
 این تاکتیکی است که طالبان 25 سال پیش از آن استفاده کرد و بدون خونریزی شهرستان‌ها و کل استان‌ها را فتح کردند. آنها از قرآن برای خلع سلاح مردم استفاده کردند: «چه چیزی برای شما مهمتر است؟ کتاب مقدس ما، یا تفنگ کلاشینکف؟» مسلمانان معتقد، البته، قرآن را ترجیح می‌دادند و سلاح‌های خود را تسلیم می‌کردند.
در مذاکرات مسکو، سخنگوی طالبان گفت که بدون حمایت مردم افغانستان آنها نمی‌توانستند در مدت کوتاهی بیشتر خاک افغانستان را تحت کنترل خود درآورند.
 در سال 1996، هنگامی‌که آنها توانستند تقریباً بر تمام افغانستان کنترل کامل برقرار کنند، وحشت خونین گسترده‌ای را در سراسر کشور به راه انداختند. و امروز افغان‌ها با وحشت جنایات وحشیانه طالبان را به یاد می‌آورند. چگونه دخترانی که جرأت کردند حق تحصیل خود را مطالبه کنند وحشیانه کشته شدند و به سوی آنها سنگ پرتاب کردند. افرادی که با آنها مخالف بودند به صورت دسته‌جمعی تیرباران شدند. آنها به طور علنی دست مردم را بریدند، ظاهراً به دلیل سرقت، و مردان را به دلیل ریش کوتاه خود بی‌رحمانه کتک زدند. موزه‌ها و مدارس ویران شدند.
طالبان آثار بودا در بامیان را که میراث فرهنگی نه تنها مردم افغانستان بلکه تمام بشریت بود منفجر کردند که تمام جهان لرزید.
در این زمان، بخش روشنفکر باقی‌مانده از جامعه افغانستان - دانشمندان، متخصصان واجد شرایط، شخصیت‌های فرهنگی، کارآفرینان - به طور دسته جمعی کشور را ترک کردند.
 امروز باز همان طالبان، در مذاکرات مسکو، ریاکارانه حقوق زنان و نیاز به احیای آموزش را اعلام می‌کنند که خود آنها آن را از بین برده‌اند.
 کجا این تضمین وجود دارد که طالبان با به قدرت رسیدن، ترور وسیع جدیدی را به سبک دهه 90 راه‌اندازی نمی‌کنند؟
 
دولت ضعیف
دولت آمریکاگرای کابل قادر به مقاومت در برابر حمله طالبان نیست. بیست سال است که در افغانستان دولت وجود ندارد. همه‌ی استان‌ها والی و فرماندهان تأثیرگذار خود را داشتند که از مرکز اطاعت نمی‌کردند. تصویر کنونی از قدرت مصنوعی توسط آمریکایی‌ها به این شکل است:
 - فساد مشروع در تمام ساختارهای دولتی؛
 - اخاذی‌های مخرب برای حفظ نیروهای مسلح محلی؛
 - ازدواج اجباری دختران زیر سن قانونی؛
 - رونق تجارت مواد مخدر به صورت قانونی. (به گفته رسانه‌های جهان، در طول بیست سال از عمر دولت دست‌نشانده، تولید مواد مخدر در کشور 44 برابر شده است!)
 ارتش و نیروهای امنیتی که به طور مصنوعی با پول آمریکا ایجاد شده بودند، در اولین درگیری‌ها با طالبان به گروه‌های پراکنده و غیر قابل کنترل تبدیل و بدون جنگ تسلیم شدند. بسیاری از فرماندهان متوجه شدند که آنها از خاک افغانستان در برابر تروریست‌ها دفاع نمی‌کنند، بلکه از یک دولت کاملا فاسد دفاع می‌کنند.
 
مذاکرات "صلح آمیز"
 وقتی مذاکرات بین روسیه، ایران، چین و طالبان آغاز شد، حاکمان کابل نیز با تعظیم به سوی آنها شتافتند. آنها درک می‌کردند که روزهایشان به شماره افتاده است. و استادان آمریکایی آنها را به سرنوشت خود واگذار کردند. آنها این کار را کردند تا شاید فرمانروایان جدید آینده‌ی افغانستان سخاوت خود را نشان داده و به آنها کرسی در دولت خود پیشنهاد دهند! طالبان لطفی کردند و با عبدالله عبدالله که هم‌اکنون ریاست شورای عالی مصالحه ملی را بر عهده دارد دیدار کردند. برای آنها، این یک رویداد کاملاً پروتکلی بود.
 چه مذاکراتی می‌تواند با دولتی که فقط کابل را کنترل می‌کند انجام شود؟ و در پایتختی که او کنترل می‌کند، پیوسته حملات تروریستی رخ می‌دهد که قربانیان ده‌ها، اگر نه صدها غیرنظامی ‌هستند! مردم، از خانه خارج می‌شوند، نمی‌دانند که آیا زنده برمی‌گردند یا نه!
 
بازی‌های تخته شطرنج
 افغانستان امروز شبیه تخته شطرنج است که ایالات متحده، روسیه، ایران، ترکیه، چین و پاکستان بازی خود را روی آن انجام می‌دهند. و هر بازیکن روی برد خود حساب می‌کند.
 
ایالات متحده آمریکا
 در هشتم جولای سال جاری، جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا در یک کنفرانس مطبوعاتی در کاخ سفید گفت: «افغان‌ها خود باید سرنوشت کشور خود را تعیین کنند. ما نمی‌خواهیم نسل دیگری از آمریکایی‌ها پیامدهای غم‌انگیز جنگ بیست ساله را تجربه کنند. آمریکا قبلاً 2400 سرباز خود را در این جنگ از دست داده است!»
این بیش از یک ریاکاری نیست! آمریکایی‌ها میلیاردها دلار برای «مبارزه با تروریسم و ایجاد دموکراسی» در این کشور هزینه کرده‌اند. در حقیقت، آنها در تمام این سال‌ها به طور مخفیانه از همان جنبش تروریستی طالبان حمایت کرده‌اند که در سال 2001 علیه آن مبارزه کردند. آنها پس از 20 سال، «دیو جن را از کوزه» رها کردند و بدون اینکه حتی به دولت کنترل‌شده در کابل اطلاع دهند، شتابزده فرودگاه بگرام را ترک کردند!
 از داستان یکی از شهروندان تاجیکستان، که در دهه 2000 در حال گذراندن دوران محکومیت خود در زندان معروف پول‌چرخی در افغانستان بود:
«در قسمتی از زندان که من در حال گذراندن دوران محکومیت بودم، اکثر زندانیان طالبان بودند.
 من چندین بار شاهد بودم که بالاترین مقامات نظامی ‌کشورهای خارجی با یک کیف بزرگ به دیدار طالبان می‌آمدند و ساعت‌ها با آنها گفت‌وگو می‌کردند. من یک بار مشاهدات خود را با ناظری که با او دوست شدم، در میان گذاشتم. دستم را گرفت، من را به داخل دفتر خود کشاند و با تندی هشدار داد: تو ندیدی! و در این زمینه با هیچ کس دیگر صحبت نکنید! این یک بازی فوق‌العاده است! ما، کارکنان زندان، از یک سرپرست معمولی گرفته تا یک رئیس، حق نداریم از آنها در مورد هدف ملاقات بپرسیم. این موارد شامل پول، واکی‌تاکی و سایر وسایل ارتباطی است! تو چیزی ندیدی، باشه؟!»
 طالبان در این زندان احساس بودن در تفرجگاه را داشتند. آنها بهتر از بقیه زندانیان غذا می‌خوردند و در شرایط بهتری زندگی می‌کردند. آن وقت فهمیدم: زندان برای آنها یک پناهگاه موقت است. آنها در هر زمان آزاد می‌شوند.»
 چند روز پیش، حامد کرزی، رئیس‌جمهور پیشین افغانستان، اظهارات بسیار جالبی داشت: فرستادگان واشنگتن به وی اصرار داشتند که چندین استان تحت کنترل طالبان را واگذار کند، اما او موافقت نکرد.
 با این حال، ایالات متحده، بدون رضایت کرزی، این طرح را اجرا کرد. قبل از راهپیمایی پیروزمندانه خود، طالبان به همراه دیگر سازمان‌های تروریستی 48 درصد از خاک افغانستان را تحت کنترل داشتند!
 چند سال پیش، آمریکایی‌ها برای تقویت گروه‌های مسلح طالبان داعش را که در سوریه شکست خورد، (از جمله بسیاری از سربازان آسیای مرکزی)، به افغانستان منتقل کردند.
اگر طالبان کنترل کل افغانستان را در دست بگیرند، با حمایت آنها می‌توانند به «جنگ مقدس» در آسیای میانه بروند. پس روسیه مجبور می‌شود از متحدان خود دفاع کند. و این به نفع آمریکایی‌ها است که می‌خواهند روسیه را به یک درگیری مسلحانه جدید بکشاند و قدرت اقتصادی و نظامی ‌آن را تضعیف کند.
 
روسیه
در سال 2003، با تصمیم دادگاه عالی روسیه، طالبان یک سازمان تروریستی اعلام شد.
 با این حال، چند سال پیش، روسیه با محتاط بودن توسعه بیشتر حوادث در افغانستان، مخفیانه و آشکارا مذاکرات خود را با طالبان آغاز کرد. وقتی از طالبان نام برده شد، کلمه تروریست از روی زبان دیپلمات‌های روسی محو شد. همانطور که ضمیر کابلوف، مدیر بخش وزارت خارجه، اظهار داشت، برای روسیه امروز، طالبان یک جنبش سیاسی-نظامی ‌است.
 در سال 2018، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، اظهار داشت که روسیه هرگز تماس‌های خود را با طالبان، که یک نیروی تأثیرگذار در جامعه افغانستان است، پنهان نکرده.
 سرگئی لاوروف و ضمیر کابلوف علناً هدف مذاکرات با طالبان را اعلام می‌کنند. در این مذاکرات، طرف روسی از طالبان می‌خواهد تا روابط خود را با داعش قطع کنند و از حمله به جمهوری‌های همسایه - منطقه منافع ژئوپلیتیک روسیه خودداری کنند.
در حالی که روسیه با طالبان ارتباط داشت، در همان زمان مجموعه‌ای از اقدامات را برای تقویت پایگاه نظامی ‌201 خود در تاجیکستان، که متشکل از 7000 سرباز و افسران آموزش دیده است، انجام داد.
 بلافاصله پس از وخامت اوضاع در مرز تاجیکستان و افغانستان، این پایگاه نظامی ‌جدیدترین انواع سلاح از جمله خودرو جنگی را دریافت کرد که برای عملیات جنگی در شرایط کوهستانی مناسب شده است.
 مانورهای نظامی‌ مشترک روسیه - تاجیکستان و روسیه - ازبکستان در نزدیکی مرز افغانستان برگزار شد.
علاوه بر پایگاه نظامی، روسیه در تاجیکستان دارای مجتمع نوری الکترونیکی "Okno" است که کنترل فضا را در منطقه آسیا انجام می‌دهد.
روسیه یک هدف دیگر نیز دارد: ترساندن کشورهای آسیای مرکزی با طالبان و تقویت حضور نظامی‌ خو در منطقه.
بنابراین، می‌توان با اطمینان گفت: با هر گونه رویدادی، موقعیت روسیه به عنوان ضامن امنیت در منطقه آسیای مرکزی در آینده همچنان قوی خواهد ماند.
چین
 تا زمانی که افغانستان در کنترل ایالات متحده است، چین این فرصت را ندارد که برنامه‌های اقتصادی خود را در منطقه اجرا کند و اول از همه، پروژه «یک کمربند، یک جاده» که از خاک این کشور نیز عبور می‌کند. چین با توافق با پاکستان قصد دارد خط لوله گاز ترکمنستان-چین را در مسیری کوتاه از خاک افغانستان بگذارد. و این واقعیت که طالبان از کنترل ایالات متحده خارج می‌شوند (اگر قبلاً این کار را نکرده‌اند!) و در حال برقراری ارتباط با کشورهای منطقه به نفع چین هستند.
 چین در حال بررسی بازگرداندن صلح در افغانستان و ایجاد دولتی است که بتواند تمام مناطق را از طریق طالبان و با دخالت مستقیم پاکستان تحت کنترل داشته باشد.
 بنابراین، موضوعات زیر در مذاکرات نماینده ویژه چین در امور افغانستان با هیئت طالبان در پکن مورد بحث قرار گرفت:
1. طالبان در امور مسلمانان منطقه ملی اویغور دخالت نمی‌کند.
2. چین به هیچ ائتلاف نظامی‌ علیه طالبان نمی‌پیوندد.
 با این حال، یک مشکل جدی وجود دارد که می‌تواند روابط چین و طالبان را که هنوز شکل نگرفته است پیچیده کند.
 نیروهای مسلح طالبان شامل 3000 سرباز جنبش اسلامی ‌ترکستان شرقی هستند که بیشتر آنها در مرز با چین متمرکز شده‌اند. این تشکیلات مسلح آماده جنگ، تهدیدی واقعی برای امنیت چین است. حمله اسلام‌گرایان اویغور به چین می‌تواند قیام اویغورها را برای استقلال برانگیزد.
 بنابراین، چین ممکن است از طالبان بخواهد این گروه نظامی ‌را خلع سلاح کرده و تمام مجاهدین اویغور را به مقامات چینی تحویل دهد.
 بعید است که طالبان با ترس از ایجاد نارضایتی در صفوف خود با چنین معامله‌ای موافقت کنند.
 
ترکیه
 ترکیه به عنوان بخشی از نیروهای ناتو در افغانستان حضور داشت. اکنون که نیروهای ناتو از افغانستان خارج می‌شوند، ترکیه قصد دارد حضور نظامی ‌خود را در افغانستان حفظ کند.
 در ماه می سال جاری، جو بایدن و رجب اردوغان، بدون اطلاع دولت در کابل (به نظر می‌رسد ایالات متحده قدرت دست‌نشانده‌ای را که آنها ایجاد کرده‌اند جدی نمی‌گیرند)، قراردادی را امضا کردند که شبیه یک قرارداد تجاری است:
 - پس از خروج نیروهای ناتو، نیروهای نظامی‌ ترکیه باقی مانده و کنترل فرودگاه کابل را در دست خواهند گرفت؛
 - هزینه‌های نگهداری گروه به عهده طرف آمریکایی است.
 واکنش طالبان دیری نپایید: «ترکیه به دستور ایالات متحده قصد دارد به کشور ما تجاوز کند! این باعث نگرانی و نفرت ما می‌شود و به روابط دوجانبه ما آسیب می‌زند!»
آنها همچنین به یاد آوردند که در سال 2020، ایالات متحده و طالبان در قطر توافقنامه‌ای را که توسط سازمان ملل تأیید شد، در مورد خروج همه نیروهای خارجی در مدت چهارده ماه امضا کردند.
پس از تهدیدهای طالبان، ترکیه رفتار ملایم‌تری از خود نشان داد.
 کنترل فرودگاه کابل توسط یک دولت دیگر به معنی کنترل اوضاع در کل افغانستان است. ایالات متحده و متحدانش در ناتو به راحتی می‌توانند از تمام اقدامات دولت جدید آگاه شوند. ایالات متحده و شرکای آن مانند بریتانیای کبیر، کانادا و ... تصمیم گرفتند نیروهای محدود خود را برای حفاظت از فرودگاه به افغانستان بازگردانند.
‌حالا همه منتظر پاسخ ترکیه هستند.
 موضع ترکیه نگران‌کننده همه‌ی کشورهای درگیر در حل مشکل افغانستان است. شاید ترکیه قصد دارد از اتحاد شمالی و در درجه اول از ژنرال ازبک رشید دوستم حمایت نظامی ‌کند.
 این کشورها هنوز فراموش نکرده‌اند که انتقال 25000 جنگجوی مسلح گروه‌های تروریستی مانند جیش النصره، احرار الشام، داعش به سوریه از طریق خاک ترکیه انجام شده است.
 
پاکستان
این کشور به عنوان یکی از بنیانگذاران و حامیان جنبش طالبان در دهه 90 قرن گذشته شناخته می‌شود. در سال 1996، پاکستان، عربستان سعودی و امارات متحده عربی اولین کشورهایی بودند که دولت طالبان را به رسمیت شناختند.
 با این وجود، در سال 2001 پاکستان رسماً از «برنامه ضد تروریستی» ایالات متحده علیه طالبان حمایت کرد.
 در بیست سال گذشته، مقامات پاکستانی حمایت سرسخت خود از طالبان را سرسختانه رد کرده‌اند. و تنها سال 2016، مشاور نخست‌وزیر سراج عزیز اعتراف کرد که کشورش روابط نزدیکی با طالبان دارد و خانواده‌های رهبران جنبش در پاکستان زندگی می‌کنند.
 ارتش پاکستان تأثیر زیادی بر رهبری سیاسی این کشور دارد. به همین دلیل، ممکن است دولت نه همیشه از عملیات مخفی ارتش خود مطلع باشد. 20 سال است که مقامات پاکستانی از دولت حامی‌ آمریکا در کابل حمایت می‌کنند. و این در‌ حالی است که ارتش و سرویس‌های ویژه به طور مخفیانه از طالبان حمایت نظامی‌ جامع می‌کردند.
 اشرف غنی و رهبران اتحاد شمالی بارها اعلام کرده‌اند که راهپیمایی پیروزمندانه طالبان در دو ماه گذشته بدون کمک نظامی‌ و مالی پاکستان امکان‌پذیر نبود.
 چنین نسخه‌ای وجود دارد که توسط برخی از رسانه‌های جهان بیان شده است. حمایت جنبش طالبان از سوی دیگر کشورها می‌تواند وابستگی طالبان به پاکستان را تضعیف یا حتی باطل کند.
 در صورت پیروزی کامل طالبان و حمایت بیشتر آنها از سوی کشورهایی که می‌خواهند نفوذ پاکستان و ایالات متحده در آسیا را تضعیف کنند، مشکل «خط دیورند» دوباره مطرح خواهد شد. مقامات افغانستان هرگز 2640 کیلومتر مرز بین افغانستان و پاکستان را که توسط وزیر امور مستعمرات هند، سر مورتیمر دیورند، برنامه‌ریزی شده بود به رسمیت نشناخته‌اند. این اختلاف ممکن است موضوع وزیرستان را دوباره داغ کند.
 طالبان می‌توانند بازگرداندن این سرزمین‌ها را مطالبه کنند. و کشورهای علاقمند به تضعیف پاکستان می‌توانند از افغانستان در ادعای سرزمینی خود نسبت به همسایه حمایت کنند. با این حال، لازم است شعار ناگفته طالبان را نیز در نظر بگیریم: «کسی که پول بیشتری می‌دهد دوست ما است!»
 
نتایج
 تماس کشورهای مذکور با طالبان خیلی زودتر از راهپیمایی پیروزمندانه آنها آغاز شد. با این حال، این مذاکرات پس از آنکه طالبان در حدود دو ماه 85 درصد از خاک افغانستان را تصرف کردند، شدت گرفت و روسیه، چین و ایران بلافاصله برای مذاکره با آنها شتافتند.
«همدلی» این کشورها بر اساس محاسبات هوشیار و عملگرا است. در مقابل حمایت، طالبان باید تعهدات زیر را انجام دهند:
1. وادار ساختن ایالات متحده و کشورهای ناتو به خروج کامل از افغانستان و دیگر دخالت نکردن در امور داخلی آن.
2. محدود کردن دامنه اقدامات داعش و دیگر گروه‌های تروریستی.
3. از حمله به جمهوری‌های همسایه خودداری و در امور داخلی آنها دخالت نکنند.
4. تأمین امنیت اجرای برنامه‌های اقتصادی و توسعه روابط تجاری در قلمرو افغانستان.
اکنون زمان مشخص خواهد کرد که آیا این اهداف محقق می‌شوند یا خیر. همه چیز به نحوه‌ی رفتار طالبان پس از به قدرت رسیدن بستگی دارد.
و این خیلی دور نیست ...

*روزنامه‌نگار ارشد از تاجیکستان
کد مطلب: 154847
برچسب ها: افغانستان
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *