۰
جمعه ۷ آبان ۱۴۰۰ ساعت ۱۴:۵۷

 سازه های تاریخی، گنجینه ای برای حفاظت از محیط زیست

ساغر شمسی
محیط زیست به معنای همه ی محیط هایی که زندگی در آن جریان دارد است که شامل عوامل فیزیکی و موجودات زنده ای که برهم کنش دارند نیز می شود.
 سازه های تاریخی، گنجینه ای برای حفاظت از محیط زیست
محیط زیست به معنای همه ی محیط هایی که زندگی در آن جریان دارد است که شامل عوامل فیزیکی و موجودات زنده ای که برهم کنش دارند نیز می شود. با توجه به معنا و تعریف ذکر شده می توان نقش تمام عواملی که در محیط زیست انسان وجود دارند را به صورت جزء به جزء مورد بررسی قرار داد. اما یکی از این اجزای بسیار مهم که  کمتر به آن پرداخته شده و می تواند به صورت مستقیم در معیشت مردم تاثیر بگذارد بخش فرهنگی و سازه های تاریخی است . از گذشته های دور کنجکاوی ها و کشف بناهای قدیمی با پیشینه طولانی که به نسل های گذشته متعلق بوده اند باعث تولید علوم مرتبط با باستان شناسی شده است. قسمت عمده ای از ساختار و مطالعات فرهنگی در ابتدا پیرامون ابنیه تاریخی شکل گرفته است. این پژوهش ها همیشه سرچشمه ایجاد کنجکاوی و جذابیت، مطالعه و بازدید از مکان هایی که توسط افراد سرشناس و تاثیرگذار تاریخ ساخته شده اند است که  خیلی از افراد و گردشگرها را به سمت خود می کشاند. در ضمن به تدریج این بناها و اکتشافات قدیمی با فرهنگ و سنت مردم گره می خورد.
اما این سازه ها و نمادهای پیشینه فرهنگی چه ارتباطی با حفاظت از محیط زیست و امنیت معیشتی و غذایی جامعه دارد؟ و همچنین درخصوص خودکفایی اقتصادی در حوزه ی کشاورزی و دامداری پاسخ به این پرسش ضروری به نظر می رسد که آیا هر کشوری می تواند اکوسیستم با توانایی محدود خود را برای این موضوع به چالش بکشد؟
در پاسخ به سوال نخست لازم به ذکر است که یادآور شویم، زمانی که سازه های تاریخی به صورت گسترده و هدفمند تبلیغ شوند پتانسیل های بالقوه ای که در حوزه های اشتغال و ‌صنعت گردشگری وجود دارد می تواند تبدیل به امتیازهای بالفعلی همچون مزیت های اجتماعی از قبیل ارزآوری، ‌فروش صنایع دستی محلی، ‌اشتغالزایی های مستقیم و غیرمستقیم از طریق درآمدهای کسب شده از گردشگران شود.
بررسی سوال دوم در خصوص توان اکولوژیکی برای تامین اقتصاد هم ما را به این پاسخ می رساند که هر منطقه ای از جهان با خصوصیت ها و منابعی که دارد مقدار معینی از جمعیت را می تواند در خود نگهداری و امنیت غذایی مردم را تامین کند اما در مناطقی که مشاغل اولیه (مانند کشاورزی) برای تامین  نیازهای معیشتی کافی نیست باید با انجام کارهایی پیچیده تر همچون گسترش صنعت گردشگری و ‌صنایع دستی، معیشت مردم را تامین کرد تا زندگی و اقتصاد  به صورت پایدار و توامان رشد و پرورش بیابد . راه حل های احساسی برای تامین غذای مردم که فقط  در کوتاه مدت پاسخگو هستند و در طولانی مدت می تواند یک منطقه را از سکنه خالی کند پیامدهای اجتماعی مانند مهاجرت بی رویه به سمت شهرهای مرکزی،‌ حاشیه نشینی و به تبع آن انواع آسیب های اجتماعی و فقر را نیز به دنبال خواهد داشت. با یکسان نبودن آب و هوای نقاط مختلف دنیا کاملا طبیعی است که به طور مثال در کشورهای بیابانی با خاک بی حاصل و بارش سالانه بسیار کم،‌ تولید محصولات کشاورزی برای خودکفایی در حد  یک جمله بی عمل باقی بماند. عقلانیست کشورهایی که منابع طبیعی غنی برای تولید مواد غذایی کافی، در اختیار ندارند‌ باید برای تامین غذای مردم خود واردات مواد غذایی را انجام بدهند و یقینا بخشی از این ارزآوری برای خرید محصولات سایر کشورها از جاذبه ها و پتانسیل های مخصوص خود آن کشور تامین می شود. اصرار برای کاشت میوه های گرمسیری یا گندم در مناطق یخبندان کره زمین به بهانه ی  خودکفایی در حد یک شوخی است یا در مورد مثال های مشابه؛‌ زمین و مادر طبیعت به بدترین وجهی جامعه انسانی را از خود می راند و آنها را مجبور به کوچ خواهد کرد.
مهم ترین قسمت این بحث این است که در کشور ما،‌ شهرستان هایی که با بحران آب روبه رو هستند و امکان حفر چاه برای کشاورزی و دامداری وجود ندارد کسب درآمدهای حاصل از سازه های فرهنگی،‌ اقتصادی پایدار و به دنبال آن پایداری محیط زیست را به همراه خواهد داشت زیرا بدون صدمه زدن به سرزمینی که تاب آوری چندانی برای استخراج آب و کشاورزی ندارد و فرونشست زمین بحرانی جدی است معیشت و امنیت غذایی مردم تامین خواهد شد. تاب آوری سرزمین اولین گامی است که کارشناسان زیست محیطی و مشاورانِ مسئولین باید در مورد آن تحقیق کنند و آن را به تصمیم گیران کلان  انتقال دهند تا در مناطقی مانند استان فارس که فرونشست زمین به دلیل خالی شدن آبخوان ها به مراحل بحرانی رسیده است و به گفته برخی از کارشناسان به نوعی رکورددار فرونشست زمین در جهان محسوب می شود (‌فرونشست زمین به طور معمول 4 میلی متر در سال است که در استان فارس 54 سانتی متر رخ می دهد!) از زمین توقعی برای تامین آب کشاورزی نباشد. سرزمینی که دارای پتانسیل های فرهنگی برای دستیابی به اقتصادی پایدار بدون آسیب زدن به محیط زیست و بهره کشی باشد نباید با حالت احساسی و کارشناسی نشده دچار مخاطرات فراوان شود.  
ارائه روش های جایگزین کسب درآمد با توجه فراوان به حساسیت های فرهنگی و احترام به باورها و سنت های مردم محلی منطقه موضوعی است که کارشناسان قبل از هرگونه اقدامی برای توسعه ی گردشگری باید آ‌ن را رعایت کنند و همچنین برای جذب گردشگر در کنار اصول کارشناسی شده از خود مردم نیز راهکار بخواهند. مردم بومی آموزش دیده برای حفاظت و نگهداری محیط زیستِ خود بهترین گزینه هستند .
اقتصاد مبتنی بر فرهنگ  و هنر ایرانی (که بدلیل پیشینه بسیار قدیمی ایران در سراسر دنیا خواهان بسیار زیادی دارد)‌ با همکاری و آموزش جوامع روستایی و شهری  می تواند نجات بخش معیشت مردمی باشد که از اثرات خشکسالی در تنگنا هستند .
 
کد مطلب: 157238
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *