۰
يکشنبه ۱۰ بهمن ۱۳۹۵ ساعت ۱۹:۱۱

فاجعه پلاسکو و درس‌های آن برای اقتصاد ایران

مجید سلیمی‌بروجنی
فاجعه پلاسکو و درس‌های آن برای اقتصاد ایران
به جرات می‌توان گفت که اگر تا ساعات پایانی روز چهارشنبه 29 دی ماه سال جاری، صدها نامه اداری و اخطاریه به در مغازه‌های مجتمع تجاری پلاسکو و دفتر مالک می‌رفت و ناایمن بودن ساختمان را تذکر می‌داد، باز هم هیچ مالکی تصور نمی‌کرد که امشب آخرین شبی خواهد بود که ساختمان پلاسکو، سرپا خواهد بود و فردا صبح که به محل کارشان بروند، با تلی از خاک و آتش و تیرآهن‌های درهم پیچیده روبرو خواهند شد. حادثه تلخ و دردناک‌ آتش‌سوزی و فرو ریختن ساختمان پلاسکو شاید یکی از تلخ‌ترین و تاثیرگذارترین حادثه‌های مرگباری باشد که در چند سال اخیر موجی از غم و اندوه را بر دل ایرانیان گذاشت و دلیلی گردید که این روز در تقویم غیررسمی افکار عمومی فراموش نشود. اما از این به بعد چیزی که از خاکستر‌های پلاسکو برجای مانده است تنها یک تجربه است، هم برای مردم و هم برای مسوولان. ساختمان پلاسکو، آنگونه که کارشناسان و مهندسانش طراحی کرده بودند، قرار بود تا 200 سال سرپا بایستد و از حیث مقاومت سازه و فضای کارکردی کم نیاورد، اما چنین نشد و این نشانه بارز معماری مدرن تجاری ایران در میان آتش سوخت و به زندگی 16 آتش‌نشان جسور و فداکار پایان داد. مغازه‌ها و کارگاه‌های پلاسکو در برگیرنده جمع کثیری از کارفرمایان و کارگران بود؛ آنها که سه‌شیفته به کسب و کار مشغول بودند؛ از البسه فروش تا فروشنده ماهی‌های کمیاب هفت میلیون تومانی نخستین رستوران بلندمرتبه و روباز ایران نیز در طبقه هفدهم این ساختمان واقع شده بود که طی سال‌های اخیر با تغییر کاربری به انبار پوشاک تبدیل شده بود.
مالکیت ساختمان در اختیار نهادی بوده که اولا آن را با روش‌های متعارف مالی به دست نیاورده، بلکه به وسیله مصادره مالک آن شده و از طرف دیگر دارای بدنه تخصصی و چشم‌انداز سودآوری اقتصادی نبوده است. در چنین وضعیتی می‌توان انتظار داشت که تمهیدات لازم برای مدیریت ساختمان نیز به اندازه کافی در نظر گرفته نشود. از سوی دیگر، صاحبان سرقفلی (مغازه‌دارها) ذی‌نفع اصلی عواید به شمار می‌رفتند، اما آنها به دلیل عدم مالکیت انگیزه اقتصادی لازم را برای هزینه در ساختمان نداشتند و این بر پیچیدگی ماجرا افزود. شهرداری و آتش‌نشانی به چندین اخطار بسنده کردند و در واقع شاید راه دیگری نداشتند. در آنسو، یکی از بزرگترین نهادهای اقتصادی ایران قرار داشت؛ بنیادی با ارزش دارایی 56 هزار میلیارد تومان و درآمد بیش از 22 هزار میلیاردتومانی در سال 1394 . سازمانی که 40 هزار نفر در آن مشغول به کار هستند. ناکافی بودن تمهیدات ایمنی شهرداری، مانع از توجه به مسوولیت مالک اصلی نیست. مرگ هموطنانمان (اعم از آتش‌نشان و مغازه‌دار و نگهبان و...) همزمان با خسارت مالی مغازه‌دارانی که الزاما همه آنها مقصر نبودند، بخشی از این مسوولیت به شمار می‌رود. این روزها و پس از آواربرداری کامل ساختمان پلاسکو و کشیدن یک حصار بتنی در اطراف آن، تاب و تنش پلاسکو، چه بخواهیم و چه نخواهیم، کم‌رمق‌تر از قبل خواهد شد و اینجاست که تولیدکنندگان و مغازه‌دارهای این ساختمان، متوجه عمق خسارت و فاجعه خواهند شد. زحمات چند ماهه اخیر و لباس‌های آماده شده، همه سوخته‌اند. توپ‌های گرانقیمت پارچه، ماشین‌آلات، پول‌ها و چک‌ها و در یک کلام تمام زندگی‌شان نابود شده است. پلاسکو 600 واحد تجاری داشته است که با این حساب تنها ارزش ملک پلاسکو حداقل یک‌هزار و دویست میلیارد تومان است.
پلاسکو قطب تولید پوشاک مردانه بود. 54 سال قدمت داشت و آنقدر شناخته شده بود که سفارش‌های زیادی از بازار کل کشور دریافت کند. با این نگاه یکی از قطب‌های مهم تولید پوشاک ایران زمینگیر شده است و حداقل نان 4 هزار خانواده با تخریب پلاسکو آجر شده است. ساختمان پلاسکو در 30 دی‌ماه در حالی فرو ریخت که از لحاظ ایمنی، شرایطش مشابه روز اول افتتاحش بود. اگر فعالان اقتصادی کسب و کارشان را بیمه می‌کردند، امروز نگران ورشکستگی نبودند. شاید بتوان گفت مهمترین درس حادثه پلاسکو برای همه از دیدگاه اقتصادی، ضرورت گسترش فرهنگ بیمه است. این مساله از این سو که مردم اموالشان را بیمه کنند و شرکت‌های بیمه هم سخت‌گیری لازم در این باره را نشان دهند اهمیت دارد. گسترش مالکیت دولتی که خودش را به هیچکس پاسخگو نمی‌داند، تبعاتی مثل داستان پلاسکو را به همراه دارد.
شرکت‌های بیمه‌ای با سخت‌گیری تمام تجهیزات را در کارخانه‌ها و کسب و کارها بررسی می‌کنند. شاید اگر این شرکت‌ها که با 210 مغازه پلاسکو قرار داشتند فقط راه‌پله پلاسکو را با دقت دیده بودند، این فاجعه اتفاق نمی‌افتاد. پلاسکو در سال 1341 افتتاح شد و در واقع اولین نشانه مدرنیته در ایران بود، اما با گذشت 54 سال از عمر این ساختمان، متاسفانه پلاسکو درجا زده و این مساله به دلیل نظام اقتصادی حاکم بر این ساختمان بوده است. بر طبق شنیده‌ها، در شهر تهران حداقل سه هزار ساختمان دیگر از ایمنی لازم برخوردار نیستند و در معرض خطر قرار دارند. بجاست که از حادثه دلخراش پلاسکو برای کاهش فجایع آتی درس بگیریم و فراموش نکنیم که فاجعه 30 دی تنها هشداری برای یک فاجعه عظیم‌تر است. باور کنید زلزله‌ای که در کمین تهران است، اگر در شرایط فعلی رخ دهد، حتی از سونامی چند سال پیش شرق آسیا نیز زیانبارتر خواهد بود. این ساختمان با همه خاطرات خوب و بدش دود شد و چیزی بجز خاکستر از آن باقی نماند. پس بیایم و خود را برای آینده آماده کنیم.
کد مطلب: 66147
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *