۰
شنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۸:۲۱

حمایت به چه قیمتی؟

منصور فرزامی
اصل خبر حیرت‌آور و قابل تامل چنین است که: «در پی اعلام حمایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از حجت‌الاسلام رئیسی در انتخابات ریاست‌جمهوری، تعدادی از اعضای جامعه، ضمن اعلام عدم حضور در جلسه جامعه مدرسین، حمایت خود را از یک کاندیدا تکذیب کردند».
حمایت به چه قیمتی؟
اصل خبر حیرت‌آور و قابل تامل چنین است که: «در پی اعلام حمایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از حجت‌الاسلام رئیسی در انتخابات ریاست‌جمهوری، تعدادی از اعضای جامعه، ضمن اعلام عدم حضور در جلسه جامعه مدرسین، حمایت خود را از یک کاندیدا تکذیب کردند».
البته باید گفت که انتخابات، صحنه وزن کشی است و بدین قرار، کفه هرکس که به سبب حمایت‌های بزرگان و عالمان، سنگین‌تر شود، آرا را به نفع خود خواهد دید. از طرفی حمایت چهره‌های شاخص و تاثیر‌گذار و جریان‌ساز از نامزدی در انتخابات نه تنها در ایران بلکه در دیگر نقاط دنیا، امری رایج و معمول و حقوقی است و شیوه‌ای خواهد بود تا مردم به پیروی از آنان به نامزد مورد نظر اعتماد کنند به‌ویژه اگر تشکل حامی، صبغه دینی و مذهبی و فرهنگی داشته باشد. در این صورت، تاثیر و جاذبه چنین حمایتی، به اعتبار وزانت و منزلت آن بزرگان دینی، دو چندان خواهد بود. اما به موازات این وزانت و اعتبار، اگر کار نسنجیده و غیرحقوقی صورت گیرد، هم به شخصیت حقوقی و حقیقی آن تشکل آسیب می‌رساند و هم اعتماد ارادتمندان و دوستداران از آن تشکل و جامعه سلب خواهد شد و این، عین بداخلاقی است چون غشی در اخلاق عملی است و علت این که جامعه، بی‌اعتماد و بد اخلاق می‌شود، آغاز و سرمشق و سرچشمه‌اش همین‌جاست. چون جدا از مباحث اخلاق نظری، این شیوه عمل و اخلاق عملی است که به شیوه امامان همام(ع) جامعه انسانی را متخلق به اخلاق الهی خواهد کرد.
تکذیب آیات و علمای عظام همچون، جوادی آملی، امینی، فیض گیلانی (لاهیچی) و مسعودی خمینی که از بنیانگذاران و از استادان برجسته جامعه مدرسین به شمار می‌آیند، بسیار قابل تامل است. البته اگر اعلام می‌شد که شماری از این جامعه، از فلانی حمایت کرده‌اند، نقض حقوقی نبود. اما نکته مهم آنجاست که گوینده درس اخلاق، بیش از همه باید، این مرز و حدود را مراعات کند تا امثال نگارنده، ارادت و پیروی خود را سست نبینند و حجتی برای کار خود داشته باشند. انتخابات، به نوعی سنجه ایمان ماست. غفلت از این سنجه‌ها موجب می‌شود که دیگر عده زیادی را پشت سر خود نبینیم. آیا هیچ تامل کرده‌ایم که چرا صفوف نمازگزاران در مساجد که سنگرگاه اعتقادی ماست، به هم فشرده و متراکم نیست؟ به هر حال، آسیب‌شناسی در این امر بسیار مهم هم می‌تواند ما را متنبه کند و هم به تقویت و تایید جایگاهی که امثال این تشکل وزین دارند بینجامد. اما واقعیتی که این تشکل و تشکل‌های مشابه باید مطمح نظر قرار دهند، شناخت زمان و ضرورت است. همان ضرورتی که اگر شناخته نشود دچار خطاهای کاربردی خواهیم شد همان ضرورتی که امام صادق(ع) فرمود: «العالم بزمانه و لاتجهم علیه اللوابس» بنابراین، اگر عالمانی از تایید و یا تکذیب خودداری می‌کنند به آن علت است که مشاغل علمی‌و تحقیقی‌شان اجازه نمی‌دهد تا در مسئله‌ای وارد شوند. نخست تمرکز آنان را به هم می‌زند و دیگر آن که اشراف بر مسائل اجتماعی خود محتاج وقت بسیار است و لزومی‌هم ندارد که هر کسی در هر کاری دخالت کند. چون هر نوع ورودی در امور پیچیده اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی جامعه، اگر با شناخت عمیق و جامع همراه نباشد، نتیجه‌اش مطلوب نخواهد بود. همچنین عدم همراهی با عامه مردم و عدم مداقه در نظریه‌های قابل اثبات صاحب‌نظران و کارشناسان، وزانت و رتبه هر تشکلی را دچار تنازل خواهد نمود. به هر حال، وقتی که آمار و ارقام و نتایج و دستاوردهای دولت تدبیر و امید، هم مدبرانه بوده است و هم امید‌بخش. در این صورت، شرط عقل و منطق چیست؟ آیا حق این نیست که ضمن نقد صحیح بر اعمال دولت دکتر روحانی، باید به آن اعتماد کرد و سکان اجرایی را به کسی سپرد که در علم و عمل، امتحان پس داده است؟ در اینجا بسیار بعید می‌نماید که عاقلان اهل کیاست هر تشکلی، انتظار داشته باشند بدون همراهی و هم نظر شدن با توده‌های حق به جانب، مردم نظرشان را صائب بدانند و مو به مو به دیده منت بگذارند و دنباله‌رو شوند به یقین، جامعه محترم مدرسین بهتر از هر کسی می‌دانند که تکذیب و عدم همراهی عالمان بزرگ و با سابقه چون نامبردگان بالا چه معنایی دارد و اگر این اعلام نظرها، استمرار و ادامه یابد برای کیان این جامعه و تشکل، چه عواقبی در پی خواهد داشت. پیامدی که هیچ معتقد به نظام و معرفت دینی خواهان آن نیست و هیچ اهل فنی نمی‌خواهد با برخی تصمیم‌گیری‌های خلق‌الساعه، یک تشکل باسابقه و معتبر، پویایی و در صحنه بودن خود را از دست بدهد.
کد مطلب: 69889
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *