۱
يکشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۴۲
گفت و گو با احمد شیرزاد:

رویکرد کلی اصلاح طلبان دوری از تفرقه است

بعد از اینکه مشخص شد اصلاح‌طلبان بر سر حسن روحانی به عنوان گزینه اصلی‌شان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 اتفاق نظر دارند، حالا بحث‌های جدیدی مطرح می‌شود. بحث‌هایی که نشان از گزینه‌ای پوششی برای رئیس‌جمهوری دارد. کسی که در صورت بروز هرگونه مشکل غیرقابل پیش‌بینی، بتواند به عنوان گزینه اصلاح‌طلبان در انتخابات 96 وارد میدان شود. چیزی که حجت‌الاسلام منتجب‌نیا هم به آن اشاره کرده و گفته بد نیست که اصلاح‌طلبان گزینه‌ای در خفا داشته باشند که افرادی همچون الویری،میرلوحی و صوفی نیز از این موضوع استقبال کردند. اما برخی از اصلاح‌طلبان معتقدند اگر چنین گزینه ای معرفی شود به نفع اصلاح‌طلبان نیست. چون به دستگاه‌های نظارتی این امکان را می‌دهد که دستشان در رد صلاحیت روحانی بازباشد.
رویکرد کلی اصلاح طلبان دوری از تفرقه است
بعد از اینکه مشخص شد اصلاح‌طلبان بر سر حسن روحانی به عنوان گزینه اصلی‌شان در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 96 اتفاق نظر دارند، حالا بحث‌های جدیدی مطرح می‌شود. بحث‌هایی که نشان از گزینه‌ای پوششی برای رئیس‌جمهوری دارد. کسی که در صورت بروز هرگونه مشکل غیرقابل پیش‌بینی، بتواند به عنوان گزینه اصلاح‌طلبان در انتخابات 96 وارد میدان شود. چیزی که حجت‌الاسلام منتجب‌نیا هم به آن اشاره کرده و گفته بد نیست که اصلاح‌طلبان گزینه‌ای در خفا داشته باشند که افرادی همچون الویری،میرلوحی و صوفی نیز از این موضوع استقبال کردند. اما برخی از اصلاح‌طلبان معتقدند اگر چنین گزینه ای معرفی شود به نفع اصلاح‌طلبان نیست. چون به دستگاه‌های نظارتی این امکان را می‌دهد که دستشان در رد صلاحیت روحانی بازباشد. 
«مردم‌سالاری» در گفت‌وگو با احمد شیرزاد نماینده ادواری مجلس و یکی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب به احتمال معرفی گزینه پشتیبان برای حسن روحانی و چونی و چرایی آن پرداخته است که در ادامه مشروح آن را می‌خوانیم:
استراتژی ای که اصلاح‌طلبان در سال 92 و 94 در پیش گرفتند باعث شد آنها پیروز میدان باشند، ائتلافی ‌که در میان اصلاح‌طلبان و اعتدالیون شکل گرفت و در واقع کشتی نجاتشان شد. آیا این استراتژی در سال 96 هم دنبال می‌شود و آیا می‌شود امیدوار بود که باز هم همان کارکرد را داشته باشد؟
درباره انتخابات 96، مسئله روشن‌تر از این حرف‌هاست. سال 96 دو انتخابات داریم؛ انتخابات ریاست جمهوری و انتخابات شوراها که مسائل مختلفی دارند. برای شوراها باید دنبال ائتلاف صد درصدی بین اصلاح‌طلبان و گروه‌های میانه رو باشیم. اما درباره ریاست جمهوری ما کاندیدای مشخص داریم که همان دکتر روحانی است. طبیعی است که بعضی اختلاف نظرها و تفاوت دیدگاه‌هایی وجود داشته باشد اما در مجموع از هر جهت به نفع ما است که پشت سر روحانی قرار گیریم و از انتخاب مجددش دفاع کنیم. اگر اجماعی که شما همان اول بیان کردید هم در همین راستا باشد ‌با توجه به کاندیدای مشخص موجود یعنی روحانی ‌‌فکر می‌کنم مسئله روشن است. در موارد دیگر طبیعی است که آدم می‌گوید ائتلاف را به قصد ارائه لیست مشترک انجام می‌دهیم. اما در ریاست جمهوری مسئله رسیدن به لیست مشترک معنا ندارد و صرفا یک کاندیدا مطرح است، فکر می‌کنم مسئله در انتخابات 96 روشن تر از این حرفها است.
اصلاح‌طلبان یک گزینه دارند. انتخابات 96 قمار روی همان تنها گزینه است. برخی گفته بودند بهتر است اصلاح‌طلبان گزینه ای در خفا داشته باشند که در واقع به جای روحانی باشد. نظر شما در این زمینه چیست؟
به شدت مخالف‌‌ این صحبت‌ها هستم و این را برای انتخابات پیش‌رو مضر می‌دانم. نمی‌دانم با چه تحلیلی، چنین حرفی زده‌اند. انتخابات ریاست جمهوری که شوخی نیست! کار غیرعلنی و پشت پرده هم نیست. ما هیچ کار پشت پرده‌ای در روند اصلاحات نداریم و برنامه ما هم در انتخابات، بازی سیاسی کردن هم نیست. ما یک رویکرد مستقیم و روشن داریم که باید به صراحت با آن رویکرد جلو بیاییم. این نوع ورود به صحنه انتخابات، یعنی ورود نیم بند، لرزان و مردد که در حالت کلی در شان اصلاح‌طلبان نیست و آنها باید قاطع، قوی، قدرتمند و جدی وارد صحنه شوند. باید هم جامعه و هم طرف مقابل بداند خط مشی اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده چه چیزی است. طرح چنین مسائلی که ما باید گزینه زاپاس داشته باشیم، اصلا درست نیست. مگر ماشین است که بخواهیم برای چرخش، زاپاس در نظر بگیریم! بحث رئیس جمهوری و مهمترین مقام اجرایی کشور است و اصل طرح چنین ایده‌هایی که گزینه دیگری هم داشته باشیم، پیام بدی دارد. این را می‌گوید که ما گزینه جایگزین داریم که اگر آقایان خواستند آقای روحانی را رد صلاحیت کنند، خیالشان راحت باشد و ما در ازایش گزینه دیگری برای ورود به میدان داشته باشیم که بنظر من چنین پیامی‌را نباید منتقل کنیم.
یعنی شما فکر می‌کنید چنین اتفاقی نمی‌افتد؟
من خیلی بعید می‌دانم چنین اتفاقی بیفتد. اما بیایید فرض کنیم در مخیله بعضی تندروها این باشد که آقای روحانی را رد صلاحیت کنند. ما نباید شرایط را برای چنین اندیشه‌های نامربوط و نامتعارفی مهیا کنیم. باید افراد بدانند که اگر در ذهنشان چنین چیزی هم حتی می‌گذرد هزینه سیاسی و اجتماعی آن بسیار کلان است و فضایی که ایجاد می‌شود فضای تیره و تاری خواهد بود. در کشوری مثل کره جنوبی که رئیس‌جمهوری خلافی انجام داده و یا افراد نزدیک به او با استفاده از قدرت رئیس‌جمهور خلافی مرتکب شده‌اند، آن رئیس‌جمهوری باید محکوم شود و حتی اگر یک ماه هم به پایان دوره کاری اش مانده باشد، باز هم باید تعلیق شود و مورد پیگرد قرار گیرد، اتفاقی که در آرژانتین هم افتاد. در چنین شرایطی اتفاق متفاوتی افتاده ولی وقتی یک رئیس‌جمهوری با خط مشی مشخص و روشن در حال فعالیت است و از اول هم ایده‌هایش را گفته است و همان‌ها را عمل کرده، نمی‌شود صرفا به جرم عمل کردن به ایده‌هایش، او را رد صلاحیت کرد. این کسی است که با همین ایده‌ها دور قبل تایید صلاحیت شده و رای مردم را به دست آورده. حالا کسانی ممکن است مخالفش باشند اما مجددا باید در معرض رای مردم قرار داده شود. اما طرح این مبحث که ممکن است رئیس‌جمهور رد صلاحیت شود اصلا درست نیست، بیان چنین حرفی حتی بی‌سلیقگی سیاسی است.
این چیزی که شما می‌گویید درباره اینکه اصلا چرا باید آقای روحانی رد صلاحیت شود. داستان این است که حداقل سال گذشته کسانی که از جبهه اصلاحات رد صلاحیت شدند، چندان دلیل قابل قبولی برای رد صلاحیتشان وجود نداشت!
ما اصلا دنبال اینکه بخواهیم گزینه یدکی برای رئیس جمهور در نظر بگیریم نباید برویم. این رویکرد غلط است. به هرحال کسانی نامزد می‌شوند و ممکن است از برخی اصلاح‌طلبان کسی هم نامزد شود. اما رویکرد کلی اصلاح‌طلبان این نیست که تفرقه ‌و چندگانگی ایجاد کنند. باید شعار سیاسی و تصمیم سیاسی و گزینه سیاسی مان را با جدیت اعلام کنیم. اگر اتفاق نابجایی افتاد و اگر رخداد عجیبی به وجود آمد آن زمان باید عمل کنیم. چابکی مجموعه اصلاحات قبلا اثبات شده و این امکان را دارند که تصمیم بگیرند که حتی ممکن است به ترک صحنه انتخابات منجر شود. دقت کنید که منظور ما تحریم انتخابات نیست. این هم یک حق است. برخورد با یک تصمیم نابه جا یک حق است. اگر رد صلاحیتی رخ داد آن وقت باید تصمیم بگیریم چه کنیم.
آقای میرلوحی اشاره کرده اند به اتفاقی که در سال 92 برای آیت‌الله ‌هاشمی ‌رفسنجانی رخ داد و ایشان رد صلاحیت شدند. در آن زمان سریع گزینه دیگری معرفی شد...
بله. آن زمان هم سریعا واکنش نشان دادیم. اما اینکه بعضی‌ها فکر می کنند باید این دو مورد را با هم قیاس کنیم، اشتباه است. مسئله آقای ‌هاشمی‌رفسنجانی فرق داشت. ایشان دو دوره رئیس‌جمهور بودند و بعد دوباره در سال 84 کاندیدا شدند. مجددا در سال 92 هم دوباره شرکت کردند. اما آقای روحانی تنها یک دوره رئیس‌جمهور بودند. اما تا به حال در صحنه ریاست‌جمهوری روسا دو دوره‌ای بودند. باید اتفاق ویژه ای رخ دهد که رئیس‌جمهوری
یک دوره‌ای شود.
کد مطلب: 64236
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *