۰
چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹ ساعت ۱۹:۳۸
بهانه تراشی برای ماجراجویی جدید آمریکا

حنایی که دیگر رنگ ندارد

صبح چهارشنبه یکی از رسانه‌های آمریکایی در خبری مدعی شد که کنترل‌کنندگان ترافیک هوایی نیویورک یک هشداری صوتی تهدید آمیز مبنی بر مورد هدف قرار گرفتن کنگره آمریکا در انتقام از ترور سردار شهید قاسم سلیمانی دریافت کرده است؛ ادعایی که بیش از آنکه به واقعیت نزدیک باشد، به مانند حنایی است که دیگر رنگ باخته است.
حنایی که دیگر رنگ ندارد
صبح چهارشنبه یکی از رسانه‌های آمریکایی در خبری مدعی شد که کنترل‌کنندگان ترافیک هوایی نیویورک یک هشداری صوتی تهدید آمیز مبنی بر مورد هدف قرار گرفتن کنگره آمریکا در انتقام از ترور سردار شهید قاسم سلیمانی دریافت کرده است؛ ادعایی که بیش از آنکه به واقعیت نزدیک باشد، به مانند حنایی است که دیگر رنگ باخته است.
  در پی طرح این ادعا از سوی ایالات متحده آمریکا از طریق خروجی یک رسانه‌ی آمریکایی، تاریخچه‌ای از بهانه تراشی‌های ایالات متحده برای ماجراجویی در منطقه غرب آسیالازم به نظر می رسد، همه به یاد دارند که بیش از ۱۹ سال پیش دو هواپیما در فاصله های زمانی کوتاه به برج‌های دوقلوی نیویورک که به مرکز تجارت جهانی معروف بودند برخورد کردند؛ این حادثه صبح روز ۲۰ شهریور ۱۳۸۰ مصادف با ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی به وقوع پیوست و موجب شد تا تاریخ دنیا به دو پاره پیش و پس از ۱۱ سپتامبر تفکیک شود؛ این حادثه که از آن به عنوان بزرگترین عملیات تروریستی تاریخ ایالات متحده آمریکا یاد می‌شود موجب شد تا ایالات متحده واکنش شدیدی نسبت به آن نشان دهد؛ تصویب طرح قانون میهن‌پرستی آمریکا و حمله به افغانستان به عنوان «جنگ علیه تروریسم» و «برکنار کردن طالبان از قدرت که پناه دهنده تروریست‌های القاعده در خاک افغانستان» محسوب می شد در راس واکنش های آمریکا پس از حادثه ۱۱ سپتامبر قرار گرفت.
سران وقت ایالات متحده که القاعده را عامل حمله به برج های دوقلو معرفی کردند، کمتر از یک ماه بعد در اکتبر ۲۰۰۱ با همراهی متحدان خود به افغانستان حمله کردند و جنگی خونین در این کشور راه انداختند؛ جنگی که با وجود خروج نیروهای وابسته به سازمان پیمان آتلانتیک شمالی موسوم به  ناتو از افغانستان در سال ۲۰۱۴ و اعلام پایان عملیات نظامی در این کشور از سوی این سازمان، همچنان ادامه دارد و نیروهای ایالات متحده در خیابان‌های این کشور جولان می دهد.
جورج بوش رئیس جمهور وقت آمریکا یک سال پس از آغاز حمله به عراق در سخنرانی سالانه خود در کنگره آمریکا کشورهای کره شمالی، عراق و ایران را به دلیل آنچه که «حمایت از تروریسم» و «تلاش برای دستیابی به سلاح‌های کشتار جمعی» می خواند، «محور شرارت» نامید؛ بوش تلاش کرد تا با این اظهارات و طرح ادعاهای واهی کشورهای هم پیمان خود را ناگزیر به آغاز جنگی علیه این سه کشور کند.
۲۹ اسفند ۱۳۸۱ مصادف با ۲۰ مارس ۲۰۰۳ میلادی ایالات متحده این بار با بهانه مقابله با سلاح‌های کشتار جمعی صدام حسین رئیس جمهوری وقت عراق و نگرانی‌از دستیابی این کشور به سلاح هسته‌ای به بغداد لشکرکشی کرد؛ این لشکرکشی هم با حمایت یک ائتلاف بین المللی با حضور انگلستان و بیش از از ۲۰ کشور دیگر دنیا به رهبری ایالات متحده آغاز شد.
گرچه پس از بیش از ۹ سال اعلام شد که جنگ عراق پایان یافته اما همچنان نیروهای نظامی این کشور مدعی حقوق بشر در عراق حضور دارند و در بسیاری از حوادث و خرابکاری ها در این کشور نیز ردپایی از آنها دیده می شود.
هشتم تیرماه سال ۱۳۹۳ مصادف با ۲۹ ژوئن ۲۰۱۴ میلادی بود که ابوبکر البغدادی در پیامی صوتی خود را خلیفه دولت اسلامی عراق و شام (داعش) معرفی کرد؛ پس از این اعلام خلافت سخنگوی داعش مدعی شد که مسلمانان هند با پذیرش خلافت ابوبکر البغدادی با او بیعت کنند؛ چند ماه بعداز تشکیل داعش و اعلام خلافت ابوبکر بغدادی بود که مجدداً ائتلافی با حضور تعدادی از کشورها حامی ایالات متحده آمریکا و به رهبری این کشور به عنوان ائتلاف جهانی علیه داعش تشکیل شد؛ تشکیل این ائتلاف و مقابله با داعش بهانه‌ای دیگری شد تا ایالات متحده به حضور نامشروع خود در منطقه تعمیق دهد و این حضور را اقدامی برای صلح عنوان کند صلحی که در آن آمریکا با دخالت در امنیت  کشورهای خاورمیانه باعث شد تا این کشورها در ناامنی به سر ببرند.
ایالات متحده که خود را رهبر ائتلاف جهانی علیه داعش خوانده بود با این عنوان در تلاش برای دوشیدن از برخی کشورهای مرتجع منطقه فروگذار نکرد و با بهانه تامین امنیت و مقابله با داعش علاوه بر پیگیری سیاست حضور در منطقه خاورمیانه و تاسیس پایگاه‌های متعدد نظامی در این منطقه، اقدام به تحمیل و فروش تسلیحات نظامی خود در منطقه کرد. این در حالی است که بر اساس اسناد و شواهد موجود جنگجویان داعش سلاح هایی در دست داشتند که همگی ساخت آمریکا بود. همچنین بر اساس مستندات ارائه شده از سوی فرماندهان جبهه مقاومت اسلامی نیروهای وابسته به ایالات متحده با تامین مالی برخی کشورهای مرتجع منطقه از گروه تروریستی داعش حمایت های متنوعی می کردند.
ایالات متحده و رژیم صهیونیستی و همچنین برخی کشورهای مرتجع منطقه که حامیان سیاست‌های جنگ افروزانه آمریکا هستند در مقاطع مختلفی با نشان دادن چراغ سبز به دست پرورده های خود در داعش اشاراتی به تهران داشتند و نیروهای تحت حمایت خود را ترغیب و تشویق به حضور در خاک جمهوری اسلامی ایران و انجام اقدامات تروریستی کردند که اقدام تروریستی داعش در حمله به مجلس شورای اسلامی در هفدهم خرداد ماه سال ۱۳۹۶ و همچنین حمله به حرم بنیانگذار جمهوری اسلامی و تلاش های متعددی که با هوشیاری سربازان گمنام امام زمان در دستگاه‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور ناکام ماندند گواهی بر این مدعاست.
 ایالات متحده آمریکا در تکمیل حضور نامشروع خود در منطقه و اثبات اهداف شوم خود که با نقاب صلح طلبی و مبارزه با تروریسم به آن عمق و استمرار بخشیده است، دوازدهم دی ماه سال گذشته (۱۳۹۸) در اقدامی ناجوانمردانه و تروریستی به دستور دونالد ترامپ رئیس جمهوری این کشور دست به ترور سرلشکر قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران که فرماندهی نیروهای جبهه مقاومت اسلامی علیه داعش را بر عهده داشت، زد و این فرمانده را به شهادت رساند؛ اقدامی که گرچه با محکومیت جامعه جهانی و حتی بسیاری از شخصیت های آمریکایی مواجه شد اما همچنان بسیاری از حاکمان کشورهای منطقه را از خواب غفلت بیدار نکرده است؛ کشورهایی که گرچه خود را مسلمان می نامند و حتی متولی قبله مسلمین جهان هستند، اما با دشمنان اصلی مسلمانان و طراحان تئوری «اسلام‌هراسی» دست پیمان می‌دهند و هر روز نیز دوستی‌شان را محکم‌تر می‌کنند.
امروز که بیش از یکسال از ترور ناجوانمردانه فرمانده ایرانی جبهه مقاومت اسلامی می گذرد، ایالات متحده با دستاویز شدن به روش‌های نخ‌نمای گذشته خود از طریق خروجی یکی از رسانه‌های این کشور مدعی شد که کنترل‌کنندگان ترافیک هوایی نیویورک یک هشدار صوتی تهدیدآمیز مبنی بر مورد هدف قرار گرفتن ساختمان کنگره این کشور در انتقام از ترور سردار شهید قاسم سلیمانی دریافت کرده‌اند؛ به نظر می‌رسد این ادعا که این مرتبه نه به طور رسمی و از زبان سران ایالات متحده بلکه از خروجی یکی از رسانه‌های این کشور مطرح شده است، در ادامه همان سیاست نخ‌نمای تروریست‌های آمریکایی برای توجیه اقدامات تروریستی و ماجراجویی‌هایی است که ممکن است در سر داشته باشند.
با توجه به حادثه برج‌های دوقلو که به نظر می‌رسد توسط خود آمریکایی ها و با هماهنگی اسرائیل برای بهانه‌تراشی در حمله به افغانستان و سپس عراق و بعد ویران کردن کشورهای مسلمان از جمله یمن، فلسطین، لبنان، سوریه و... انجام شد، حنای آن‌ها دیگر رنگی ندارد؛ ادعای تهدید انفجار یک ساختمان در واشنگتن بهانه‌تراشی دیگری‌است و احتمالاً آمریکایی‌ها به دنبال شروع جنگ دیگری هستند؛ جنگی که می‌تواند در ادامه جهان را به آتش بکشاند (جنگ جهانی سوم)، شاید هم این جنگ آمریکا را از باتلاق افول نجات دهد.
کد مطلب: 142783
برچسب ها: آمریکا
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *