۰
جمعه ۱ دی ۱۳۹۱ ساعت ۰۸:۴۴

محیط روانی سران واشنگتن

نوع برداشت سران غرب از تحریم‌هایی که بر ضد ایران اعمال کرده‌اند، مذاکرات آتی بین ایران و ۱+۵ را در هاله‌ای از ابهام فرو برده است.
مذاکرات ایران و ۱+۵ اکنون در حدود شش ماه است که متوقف شده است. در حالی که به‌نظر می‌رسید باراک اوباما و دولت دموکرات او در نظر دارند در دومین دوره ریاست‌جمهوری مرد سیاه‌پوست کاخ سفید، پیشنهادهایی معقول‌تر را برای ازسرگیری این مذاکرات ارائه کنند، باربارا اسلاوین، عضو شورای آتلانتیک اخیرا در گزارشی در المانیتور تصریح کرده است که متن پیشنهادهای جدید ایالات متحده تفاوت معناداری با پیشنهادهای ۱+۵ در تابستان گذشته به ایران نخواهد داشت.
پیشنهادهای تابستان گذشته شش کشور به ایران شامل اعطای سوخت هسته‌ای به ایران برای استفاده در رآکتور تحقیقاتی تهران و فروش تجهیزات هواپیماهای مسافربری به ایران می‌شد و در برابر آن تقاضاهایی جدی برای کوتاه آمدن ایران از مواضع هسته‌ای مطرح می‌شد. تعطیلی تاسیسات فردو و خارج کردن سوخت ۲۰ درصد غنی‌شده از ایران خواسته‌هایی بود که ایران باید در برابر دریافت قطعات یدکی هواپیما و دریافت سوختی که خود قابلیت تولید آن را داشت، می‌پذیرفت!
ایالات متحده در مذاکرات پیشین حاضر نشد هیچ‌گونه کاهشی در تحریم‌ها ایجاد کند و طبیعی بود این پیشنهادها مورد پذیرش جمهوری اسلامی ایران قرار نگیرد. آن‌گونه که اسلاوین در المانیتور نوشته است، ۱+۵ در مذاکرات آتی نیز پیشنهاد نامعقول پیشین را تکرار خواهد کرد و از ایران می‌خواهد بدون تضمینی در خصوص لغو تحریم‌ها، امتیازات هسته‌ای بدهد. با این وصف، روشن است که رویکرد ۱+۵ و در راس آن ایالات متحده، شانس چندانی برای موفقیت مذاکرات آتی باقی نخواهد گذاشت.
* دل بستن به فشارها و محیط روانی سران غرب
به‌نظر می‌رسد که ایالات متحده در سیاست اعمال فشار به همراه گفتگو که سیاست خارجی رسمی این کشور در قبال برنامه هسته‌ای ایران است، بیش از حد به اعمال فشار بر ایران دل بسته است.
ماهیت سیاست اخیر نشان می‌دهد که ایالات متحده تصور می‌کند برای گرفتن امتیاز از ایران، نیازی به دادن امتیاز ندارد. اگر آن‌چه اسلاوین نوشته درست باشد، پیشنهاد آمریکا به ایران یعنی پافشاری بر سیاست «فشار».
به این ترتیب، برداشت سران غرب در خصوص تحریم‌های ضدایرانی اعمال شده، مغرورانه به‌نظر می‌رسد. این امر به محیط روانی تصمیم‌گیرندگان سیاست خارجی آمریکا بازمی‌گردد و نوع برداشتی که برای آنها از آثار تحریم‌هایشان شکل گرفته است.
این در حالی‌ست که بنابر تصریح گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ایران به هیچ‌وجه از فعالیت‌های هسته‌ای خود نکاسته است. البته تحریم آن هم در این سطح از گستردگی، مشکلاتی را ایجاد می‌کند اما این مشکلات هرچه باشد، نتوانسته است به هدف اصلی خود یعنی توقف برنامه هسته‌ای ایران یا کاهش سرعت رشد آن، دست پیدا کند.
* محیط روانی سران آمریکا چگونه شکل می‌گیرد؟
محیط روانی سران آمریکا با توجه به اهداف از پیش تعیین شده سیاست خارجی این کشور، محیطی جهت‌دار و از پیش تعیین شده است. در فضای فکری از پیش تعیین شده و مقید، امتیاز دادن به ایران به هر طریقی یک شکست محسوب می‌شود و باید با تمام توان از آن تحذیر شود.
لابی‌های قدرت و کنگره آمریکا از مهم‌ترین عوامل شکل‌دهنده به سیاست خارجی آمریکا و همچنین محیط روانی تصمیم‌گیرندگان سیاست خارجی این کشور محسوب می‌شوند. تلاش گسترده‌ای که سناتورها و نمایندگان مجلس نمایندگان آمریکا در راستای تشدید اقدامات ضدایرانی دولتشان انجام می‌دهند، فضایی را ایجاد می‌کند که هزینه کوتاه آمدن در برابر ایران را به‌شدت افزایش می‌دهد.
مجموعه‌ای از تلاش‌های نمایندگان کنگره، تبلیغات شدید رسانه‌ای، تلاش‌های لابی‌های قدرت بالاخص لابی‌های یهودیان و ...، به یک فضای فکری در بین سیاست‌مداران آمریکایی دامن زده است که واقعیت را در خصوص ایران به‌گونه‌ای دیگر جلوه می‌دهد. دستگاه سیاست خارجی آمریکا نمی‌تواند در برابر ایران کوتاه بیاید، چون در محیط روانی شکل گرفته در سیاست خارجی آمریکا، ضعیف جلوه خواهد کرد. بنابراین به همان فشارها دل می‌بندد و به انتظار می‌نشیند تا ایران از مواضع هسته‌ای خود کوتاه بیاید. نوع درکی که در سیاست‌مداران آمریکایی از ایران شکل گرفته است، حاصل از برداشت‌هایی خاص از واقعیت است نه واقعیت صرف.
این رویکرد در طول زمان با یک مشکل مواجه است. ادامه فشارها وقتی در کنار عدم تسلیم ایران قرار می‌گیرد، به‌ناچار محیط روانی ضدایرانی را علیه خود می‌شوراند و به تبع آن، چرخه سیستماتیک اعمال فشار بر ضد ایران دست به تشدید خود می‌زند.
تحریم‌ها وقتی با اتهام بی‌کفایتی مواجه می‌شوند، از یک‌سو تشدید می‌شوند تا از ایران انتقام بگیرند و از سوی دیگر برای توجیه توان‌مندی‌های خود، دست‌به‌دامان رسانه‌های جریان غالب می‌گردند. این رسانه‌ها تلاش می‌کنند تا چنین جلوه دهند که ایران در اثر تحریم‌ها با مشکلات جدی مواجه شده است و نمی‌تواند به رویکرد فعلی خود ادامه دهد.
رسانه‌های جریان غالب تلاش می‌کنند مشکلاتی را که تحریم‌ها برای ایران به‌وجود آورده‌اند، تهدیدی صرف جلوه دهند حال آنکه نگاه ایرانیان به این تحریم‌ها نگاهی دوبعدی است. ایرانیان به‌خوبی بر مشکلات ناشی از تحریم‌ها واقف‌اند، اما همین مشکلات را می‌توانند به فرصت‌هایی برای رهایی از وابستگی به درآمد نفتی و اقتصاد رانتیر مبتنی بر تولید مواد خام، تبدیل کنند.
* بسته پیشنهادی جدید و حسن نیت آمریکا!
یکی از اموری که برای به‌نتیجه رسیدن هر مذاکره‌ای لازم است، حسن نیت طرفین نشسته بر سر میز است. دو طرف باید به دیپلماسی متهد باشند و بخواهند که مذاکرات به نتیجه برسد و گرنه طبیعی‌ست که مذاکرات با شکست مواجه شود.
اگر آنچه باربارا اسلاوین در خصوص بسته پیشنهادی جدید ۱+۵ گفته صحیح باشد، مشخص است که غربی‌ها با علم به شکست مذاکرات به آن وارد شده و نمی‌خواهند از روند دیپلماسی نتیجه‌ای حاصل شود. شیوه غرب در ورود به این مذاکرات نشانه روشنی از عدم وجود حسن نیت در این بلوک است.
ارائه پیشنهادهایی که یک‌بار توسط ایران رد شده‌اند، تنها بدان معنی‌ست که غرب پس از وارد کردن دوره‌ای از فشار، می‌خواهد طلبکارانه از ایران بخواهد تا به همان شرایط مدنظرش که قبلا پذیرفته نشده بود، تن دردهد.
بدیهی‌ست که ایران نمی‌تواند امتیاز بدهد و به انتظار بنشیند، شاید روزی امتیازی هم دریافت کند. این خلاف اصل «عدم قطعیت» در روابط بین‌الملل است. بلکه ایران بنابر سنت خود در مذاکرات پیشین، در مذاکرات آتی نیز مقتدرانه و با رویکرد گفتگو – همکاری پای خواهد گذاشت.
اثرگذاری شگرف تحریم‌ها بر ایران، بیش از آنکه مربوط به واقعیات ایران باشد، مربوط به محیط روانی سران غربی است و واقعیت، خود را با محیط روانی سران واشنگتن و لندن تنظیم نخواهد کرد.
اگر ۱+۵ به‌دنبال دست‌یابی به نتایج واقعی از مذاکرات با ایران است، باید گام‌های واقعی در این مسیر بردارد و بر اساس یک محیط ادراکی خاص، دست به قضاوت و تصمیم‌سازی نزند.
کد مطلب: 17217
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *