۰
شنبه ۲۰ اسفند ۱۴۰۱ ساعت ۱۳:۴۵

ظرف ۱۰ سال اخیر ۱۲۳ میلیارد دلار از کشور خارج و فقط ۲۰ میلیارد دلار وارد کرده‌ایم

یک اقتصاددان هشدار داد: ما در آینده‌ای نزدیک با یک فاجعه نقدینگی روبرو خواهیم شد. کما اینکه گزارش رسمی که در پایان دی ماه منتشر شد نشان داد که ما با ۵۸۰۶ هزار میلیارد تومان نقدینگی مواجه هستیم که این آمار در ابتدای سال آینده به ۶۳۰۰ میلیارد تومان خواهد رسید که مصداق بارز انفجار نقدینگی است. با این توضیح که انفجار نقدینگی، ابرتورم به وجود خواهد آورد.
ظرف ۱۰ سال اخیر ۱۲۳ میلیارد دلار از کشور خارج و فقط ۲۰ میلیارد دلار وارد کرده‌ایم
به گزارش مردم سالاری آنلاین، «تحریم» پدیده‌ای نامتعارف و هزینه ساز است که برای کشور‌ها ابزاری برای کنترل رقبا محسوب می‌شود. بر همین اساس ایران با توجه به رویکرد اعتراضی‌ای که به نظام بین الملل و البته غرب دارد، در طول چند دهه به بهانه‌های مختلف، شکل‌های متعددی از تحریم را تجربه کرده است.
اکنون هم که ظاهراً برجام را باید حاشیه نشین ببینیم، ایرانی‌ها باید آماده جدی‌تر شدن تحریم‌ها و در نتیجه کورتر شدن گره‌های اقتصادی باشند.

در این میان سوال این است، با توجه به تداوم احتمالی تهدید‌های بین المللی، نظام حکمرانی ایران چه پتانسیل‌های داخلی و ... را در مسیر خود می‌بیند تا بتواند با بهره گیری از آنها، هزینه‌های تحریم را کاهش بدهد؟

محمود جامساز، تحلیلگر مسائل اقتصادی در گفتگو با اقتصاد ۲۴ به واکاوی شرایط تحریمی و چگونگی مدیریت اقتصاد در دوران تحریم پرداخته است.

* در شرایطی که احیای برجام بعید به نظر می‌رسد، تکلیف تصمیم گیران برای اداره اقتصاد کشور چیست؟

- همانطور که اشاره کردید، توافق هسته‌ای را نباید جدی گرفت؛ بنابراین ما فرض را بر این می‌گذاریم که برجام از همین الان مرده است. ما از روزی که ترامپ برگه خروج آمریکا از این توافق مهم را امضاء کرد، دچار تهدید‌های اقتصادی شدید بودیم، تحریم‌ها که شدیدتر هم شده و در نتیجه ظرفیت‌های اقتصادی مان تحلیل رفته است.
همچنین نتوانستیم از پتانسیل‌های در دسترس بهره ببریم و همچنین نتوانستیم بخش واقعی و حقیقی اقتصاد را گسترش داده و به توسعه برسیم. در نتیجه این کوتاهی و اهمال ها، هزاران میلیارد عدم النفع داشته باشیم. از طرف دیگر با بسیاری زیان‌های ناشی از تحریم‌ها و سیاست‌های غلط داخلی مواجه شدیم، با این توضیح که این روند موجب فقر بیشمار مردم و در نتیجه کاهش قدرت خریدشان شده است که این حالت به طور طبیعی باعث افزایش اعتراض‌ها و فریاد مطالبات عامه مردم شده است که نظام حکمرانی را با چالشی بزرگ درگیر کرده است.
با این توضیح که بازتاب جهانی بلند شدن صدای اعتراضی مردم به قدری شدید بود که ایران را با محدودیت‌های بیشتر بین‌المللی مواجه کرد. به طوری که اتحادیه اروپا تصمیم به رویارویی جدی با ایران گرفت. اما دولت‌های اروپایی با تصمیم اتحادیه مخالفت می‌کنند تا مشخص شود، سیاست یک بام و دو هوا را لحاظ می‌کنند، یعنی معلوم نیست، می‌خواهند با ایران یا مخالفان ایران بسازند. به همین دلیل است که وضعیت برجام در هاله‌ای مملو از ابهام قرار گرفته است.

*این یعنی «واقع بینی» در حساب و کتابِ اقتصادی ضروری است.

- حتماً همینطور است؛ اما متاًسفانه دولت در نوشتن بودجه سال آتی دچار خطای بزرگی شده است. ببینید! دولت بودجه ۱۴۰۲ را با فروش یک میلیون و ۴۰۰ هزار بشکه در روز تنظیم کرده است. این در حالی است که امسال یک میلیون بشکه بود که آن هم محقق نشد. چرا؟ اوپک و همینطور سازمان انرژی بین المللی تولیدِ نفت در ایران را دو میلیون و ۶۰۰ هزار بشکه در روز اعلام کردند. خب! ما در روز ۲ میلیون بشکه مصرف داخلی داریم؛ این یعنی اگر همه تحریم‌ها را هم دور بزنیم و نفت را هم زیر قیمت نفروشیم، بازهم میزان فروش پیش بینی شده در بودجه محقق نخواهد شد. پس از همین الان ۶۰۳ هزار میلیارد تومانی که برای منابع بودجه پیش بینی کرده ایم حتماً به دست نخواهد آمد تا بحران عجیب کسری بودجه سال ۱۴۰۲ داشته باشیم.

*چه باید کرد؟ به هرحال کسری بودجه میزان قابل توجهی است.

- با توجه به تجارب خارجی که در این ۴ دهه کسب کرده ایم، همواره شیوه تامین کسری بودجه‌ها به افزایش شدید نقدینگی منجر شده است، آن هم نقدینگی‌ای که به ثروت تبدیل نمی‌شود. آن هم در اقتصادی که با سوداگری و دلالی عجین شده است و همچنین رانت و پشتیبانی قدرت‌های بزرگ سیاسی و اقتصادی از سوءاستفاده گران در هم تنیده شده است تا این سوال مطرح شود که تولید ملی چگونه تقویت خواهد شد؟
در اقتصاد ایران تولید ملی روز به روز ضعیف و ضعیف‌تر می‌شود، به طوری که در دهه ۹۰ رشد اقتصادی «صفر» بوده است. این یک واقعه تاسف برانگیز است. در واقع کشوری مثل ایران با این همه سرمایه و این همه ثروت که در ردیف هفتم ثروتمندترین کشور‌های جهان قرار دارد، چرا باید رشد اقتصادی اش در یک دهه صفر باشد؟

این شرایط نشان دهنده ضعف مفرط سیاست گذاری‌های داخلی در مواجهه با تحریم‌ها است. این شرایط به هم ریخته در شرایطی هزینه سازی می‌کند که اگر اقتصادی توسعه گرا داشتیم، اگر سیاست گذاران آینده را نگاه می‌کردند، در برهه‌ای که درآمد‌های نفتی آنچنانی داشتیم و حساب ذخیره ارزی را هم افتتاح کرده بودیم و همینطور صندوق توسعه ملی را باز کردیم، اگر ارز‌های حاصل از فروش بالای نفتی را مدیریت کرده بودیم، الان می‌توانستیم حداقل ارز را به نحوه مناسبی مدیریت کنیم تا دلار به بالای ۵۰ هزار تومان نرسد. در واقع خالی بودن خزانه نرخ ارزی باعث می‌شود مدیریت شناور ارزی ناممکن باشد.
ما در آینده‌ای نزدیک با یک فاجعه نقدینگی روبرو خواهیم شد. کما اینکه گزارش رسمی که در پایان دی ماه منتشر شد نشان داد که ما با ۵۸۰۶ هزار میلیارد تومان نقدینگی مواجه هستیم که این آمار در ابتدای سال آینده به ۶۳۰۰ میلیارد تومان خواهد رسید که مصداق بارز انفجار نقدینگی است. با این توضیح که انفجار نقدینگی، ابرتورم به وجود خواهد آورد.

*یعنی این تهدید‌ها خنثی شدنی هستند؟
- برای کمرنگ شدن بحران‌های آتی، لازم است تجدیدنظر کلی‌ای در مناسبات بین المللی داشته باشیم. یعنی فضایی تعامی با دنیا داشته باشیم تا بتوانیم سرمایه‌هایشان را به بودجه داخلی تزریق کنیم. همچنین در کنار تقویت اقتصاد بخش خصوصی، البته نه به معنی حراج اموال عمومی، می‌توانیم ریسک فعالیت اقتصادی را کم کنیم تا از این طریق بتوانیم سرمایه گذاران خارجی را به سرمایه گذاری در ایران ترغیب کنیم.

در واقع سرمایه‌های خارجی برای تحقق توسعه امری بسیار لازم است. تاکنون ۴۰ تریلیون دلار سرمایه گذاری خارجی در دنیا جذب کشور‌ها شده است که از این مقدار ۵ تریلیون دلار جذب آمریکا شده است. ما چه کردیم؟ ۱۲۳ میلیارد دلار ظرف ۱۰ سال از کشور خارج کرده و فقط ۲۰ میلیارد دلار وارد کرده ایم!

*و سخن آخر...
- تاکید می‌کنم باید تغییری جدی در سیاست گذاری ها و تصمیم گیری ها داشته باشیم و نگاه مان را تغییر بدهیم تا بتوانیم از شرِ این شرایط خلاص شویم؛ بنابراین باید «جلب اعتماد مردم» کنیم که باتوجه به نارضایتی‌های گسترده عمومی کار بسیار دشوار و شاقی است. همچنین باید جلب حمایت‌های بین المللی برای جذب مستقیم سرمایه‌های خارجی را در دستور کار قرار دهیم.
 
کد مطلب: 191440
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *