۰
شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۰۷:۰۳

اصلاح طلبان و استیضاح حسن روحانی

محمدحسین روانبخش
پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری – چه در سال 1392 و چه در سال 1396- نه فقط رای به شخص روحانی، که رای به مجموعه ای بود که در تقابل های انتخاباتی پشت سر روحانی ایستاده بودند.
اصلاح طلبان و استیضاح حسن روحانی
پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری – چه در سال 1392 و چه در سال 1396- نه فقط رای به شخص روحانی، که رای به مجموعه ای بود که در تقابل های انتخاباتی پشت سر روحانی ایستاده بودند. اما مهمتر از آن، اعتماد و رای اکثریت مردمی بود که هر بار تشخیص دادند در میان آنهایی که کاندیدا و تائید صلاحیت شدند، حسن روحانی صلاحیت بیشتری برای تشکیل دولت دارد. با این وصف اگر قرار بر انتقاد یا بازخواست از حسن روحانی باشد، در وهله اول حق کسانی است که پشت سر او ایستادند و او را حمایت کردند و به او رای دادند. روحانی و کابینه اش، نه تنها وام دار این افراد هستند بلکه باید در مقابل خواسته های این افراد پاسخگو باشند؛ نه اینکه تصور شود چون این افراد به روحانی رای داده اند، به قول معروف چک سفید به او داده اند و موظف هستند تحت هر شرایطی و با هر عملکردی همچنان از روحانی حمایت کنند!
به این ترتیب حتی استیضاح روحانی توسط حامیان انتخاباتی اش، موضوع محالی نیست و حتی اگر چنین امری لازم باشد، نشانه رشد سیاسی، واقع نگری و شجاعت است. اعتماد مردم و جریانات سیاسی به هیچ کس اعتماد بدون قید و شرط و همیشگی نیست؛ اعتمادی است که مسئولیت سنگینی را بر دوش فرد منتخب می گذارد و هر گونه اهمالی در قبال انجام این وظایف، قابل قبول نیست . با این حال گاهی دولتمردان تصوری برخلاف این دارند و فکر می کنند آنهایی که با رایشان، مسئولیت گرفته اند، باید طرفدار سینه چاک همیشگی آنها باشند.
طرح موضوع «استیضاح حسن روحانی» در مجلس از سوی جناح نزدیک به پایداری مجلس، که با مخالفت اصلاح طلبان، به عنوان مهمترین جناح طرفدار روحانی در انتخابات مواجه شد، از همین زاویه قابل بررسی است. اگر امروز با استیضاح حسن روحانی مخالفت می شود، نه به خاطر این است که رای دهندگان به حسن روحانی تا آخر خود را موظف به  حمایت از این دولت با هر شرایطی می دادند. اصلاح طلبان نه مانند بعضی اصولگرایان شیفته رئیس جمهور منتخب خود هستند و او را معجزه و دارای هاله نور و ... می دانند و نه مصالح کشور را پای منافع جناحی خود قربانی می کنند. بر این اساس است که انتقادات خود را به دولت همواره بیان کرده اند و آن را زیر عنوان مصلحت سنجی مخفی نکرده اند و در این راه حتی حاضر به استیضاح اعضای دولت، حتی رئیس جمهور هم هستند؛ اما در این زمان واضح است که استیضاح، نه ممکن است و نه راهگشا. این درست است که دولت امروز درگیر مشکلات و معضلات بزرگی است که بخشی از آن به علت ناکارآمدی و سوء مدیریت خود اوست، اما آیا با استیضاح این داستان تمام می شود؟ آیا بر فرض پایان گرفتن دولت، جایگزینی مناسب برای دولت وجود دارد؟ ایا مشکلات و معضلات مزمن کشور حل می شود؟
 
اندیشیدن به پاسخ های این سوالات ، هر اهل فکر منصفی را به این نتیجه می رساند که روزگار، روزگار استیضاح نیست؛ اما آنهایی که از استیضاح فقط به دنبال قدرت نمایی و اهداف جناحی هستند، اصلا تلاشی برای اندیشیدن به آن نمی کنند .
 
کد مطلب: 103350
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *