۰
يکشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۰۸:۳۴

زن «خوب» چگونه زنی است؟

نفیسه مرادی‌
در ازدحام جمعیت در قطار مترو فشرده می‌شوم و با هر تکانی از سویی به سوی دیگر تاب می‌خورم اما چشمم به نقطه‌ای خیره مانده است؛ به جمله‌ای که بالای در قطار نوشته شده: مادر؛ کسی که دیرتر از همه غذایش را می‌خورد و...
زن «خوب» چگونه زنی است؟
در ازدحام جمعیت در قطار مترو فشرده می‌شوم و با هر تکانی از سویی به سوی دیگر تاب می‌خورم اما چشمم به نقطه‌ای خیره مانده است؛ به جمله‌ای که بالای در قطار نوشته شده: مادر؛ کسی که دیرتر از همه غذایش را می‌خورد و... و بعد تمام روز به گزاره‌هایی فکر می‌کنم که بر در و دیوار و در کتاب‌ها و مجلات در توصیف زن و مادر نوشته‌اند و آشکارا یا به تلویح به ویژگی‌های زن خوب و مادر خوب اشاره کرده‌اند. گزاره‌هایی که بدون آن‌که متوجه نقش پررنگ آن‌ها در شکل‌گیری ذهنیت و کلیشه‌های ذهنی‌مان نسبت به مفاهیم و نقش‌های اجتماعی مختلف باشیم، در طول سال‌ها به ما خوب بودن و بد بودن را یاد داده‌اند. گزاره‌هایی که خوب بودن زنان را پیوند زده‌اند به گذشتن از حق خود برای دیگری، فدا کردن خود در راه دیگری، فراموش کردن آرزوها و اهداف خود برای دیگری و خلاصه از بین بردن و حذف خود تا دیگری بتواند آزادانه و بدون نگرانی و با تلاشی اندک به اهداف و آرزوهایش دست یابد. در این از خویشتن بریدن و برای دیگری زیستن چه فضیلتی نهفته است که سال‌ها، هر چیز و هر کس پیرامون ما بوده، ما را تشویق به آن کرده‌ است؟
روزی برای یاد کردن از زن مظلوم از خویش گذشته و قربانی شده، بیشتر به سوگواری نزدیک است تا بزرگداشت. بسیار برایم پیش آمده که در مدرسه و دانشگاه و محل کار و محفل‌های ادبی و فرهنگی در مراسمی که به مناسبت روز زن برگزار شده، شرکت داشته‌ام، اما حتی یک بار به یاد ندارم در چنین محافلی سخنی درباره تلاش‌هایی در جهت ارتقای کیفیت زندگی زنان از سوی گروه یا نهاد خاصی شنیده باشم. هرچه شنیده‌ام یا همین گزاره‌های رایج گفتمان غالب درباره ویژگی‌های زن خوب و ستایش زنی که در چهارچوب گفتمان رایج، زن خوب تلقی شود بوده یا گزاره‌های رایج گفتمانی دیگر که سعی در افشاگری درباره رنج‌هایی که در طول تاریخ بر زنان روا داشته شده، دارد. غافل از این که نه آن ستایش به کارمان می‌آید و نه آن جامه دادخواهی بر تن دریدن. آن‌چه به زنان بیش از هر چیز کمک خواهد کرد، بازتعریف این مفهوم است و بازاندیشی درباره زن و زن بودن. این بازاندیشی، ساز و کار گفتمانی که سال‌ها بر ذهن حتی زنان جامعه سلطه داشته و نقش آنان را تنها در چهارچوب در خدمت دیگری بودن ارزشمند می‌دیده، آشکار خواهد کرد و گفتمانی که ساز و کارش آشکار گردد، از هم فرو خواهد پاشید و بعد تازه می‌توان فکر کرد و دوباره اندیشید به زن بودن. به گزاره‌هایی که پیرامون زن بودن و زن خوب بودن وجود دارند و جهان ذهنی ما را درباره آن شکل داده‌اند. شاید گام اول در این بازاندیشی، بازگرداندن زنان به جامعه باشد؛ پررنگ کردن مرز میان زنان و مردان و تأکید بر مقام و منزلت و جایگاه آنان به بهانه پاسداشت ارزش آنان، جز بازتولید و تثبیت کلیشه زن به عنوان موجودی ضعیف و مورد ظلم واقع گرفته که نیازمند کمک و حمایت دیگری است، کارکردی ندارد. باید مرز میان زنان و مردان را نادیده گرفت و زنان را به جامعه دوباره بازگرداند تا بتوانند خود را بار دیگر برای خود و دیگران از جایگاهی که در آن قرار گرفته‌اند، تعریف کنند، نه از جایگاهی که به واسطه دیگری‌سازی و متمایز ساختن آنان از مردان، به آن‌ها اختصاص داده شده است.
کد مطلب: 104302
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *