۱
يکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۹ ساعت ۰۵:۰۱

چالش‌های والدین و فرزندان در ایام امتحانات

سید مهدی داودی
ایام امتحانات آغاز شده است و والدین و کودکان و نوجوانان در تکاپو هستند تا بهترین نتیجه را بگیرند.
چالش‌های والدین و فرزندان در ایام امتحانات
ایام امتحانات آغاز شده است و والدین و کودکان و نوجوانان در تکاپو هستند تا بهترین نتیجه را بگیرند. اما خیلی کم پیش می‌آید که از طریق اسلوب درست، رابطه‌ای بین والد و فرزند شکل گیرد و این روش غلط در تمام جنبه‌های دو طرف، علی‌الخصوص فرزند اثر منفی می‌گذارد و آنها را از هم دور می‌کند.
دکتر ویلیام گلاسر، مبدع تکنیک روانشناسی «تئوری انتخاب» در کتابی به همین نام می‌گوید: هر کسی در ذهن خودش دنیای مطلوبی دارد. دنیایی که مثل دنیای واقعی شخص نیست و ما نسبت به آنچه در دنیای مطلوبمان است، با مسائل برخورد می‌کنیم. در نتیجه اینکه ما از تیم فوتبالی خوشمان نمی‌آید به این علت است که در دنیای مطلوب ما جای ندارد. خانواده رکن اصلی انسان‌ها هستند و از دنیای مطلوب خارج نمی‌شوند، زیرا جایگزینی ندارند؛ اما بودن به معنای عامل بودن نیست، و خانواده‌های زیادی وجود دارند که والدین و فرزندان هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند.
مباحث مربوط به درس و مدرسه، جدای اهمیتش در آینده شخص، در روابط والدین و فرزندان اثر محسوس و موثری دارد. متاسفانه سواد روانشناسی در کشور در سطح پایینی قرار دارد و والدین نمی‌دانند چگونه با مسائل برخورد کنند و مسائل درسی مخصوصا امتحانات ترم، باعث بروز اتفاقات ناخوشایندی می‌شود که دودش به چشم هر دو طرف می‌رود. فرزندی که والدینش را به گوشه‌ای تاریک و سرد در دنیای مطلوبش می‌فرستد و والدینی که همین فرایند را در دنیای مطلوبشان روی فرزندانشان اعمال می‌کنند و با عصبانیت، آینده‌ای که به نظرشان چیزی جز شکست نیست به آنها یاد آوری می‌کنند.
والدین خود را صاحب کودک می‌دانند و گمان می‌کنند که حق دارند آنها را به هر کاری وادار کنند و تنبیه هم بکنند. روشی که گلاسر آن را «کنترل بیرونی» می‌داند و عامل تخریب هر نوع رابطه‌ای می‌داند؛ زیرا ما تنها بر خودمان تسلط داریم و خودمان را می‌توانیم راغب یا ناهی به کاری کنیم. این نوع رفتار فقط باعث دوری مخاطب از ما می‌شود و وضعیت را بغرنج‌تر می‌کند.
یکی از دلایل این کنترل، «زندگی زیست نشده والدین» به تعبیر فروید است. زیرا والدینی که خود از امکانات متعددی محروم بوده‌اند، فرزندانشان را در سیلی از امکانات خفه می‌کنند و فرصت زندگی کردن را با تمام سختی‌هایش از کودکان و نوجوانانشان می‌گیرند و باعث پایین بودن میزان استقامت آنها در مسائل می‌شوند. در طرف مقابل والدینی که نتوانستند به خوبی تحصیل کنند یا شغل مطلوبی ندارند، فرزندانشان را مجبور به کسب نمرات بالا می‌کنند تا بتوانند به مراتب بالا برسند.
همانطور که ذکر شد این افعال ره به جایی نمی‌برد و تنها راه شکست این چرخه، روان درمانی و مطالعه است تا بدانیم چگونه رفتار کنیم و والدین خوبی باشیم. به دلیل مسائل مختلف امکان مراجعه به روانشناس وجود ندارد تا حدود زیادی اما کتب بسیاری است که می‌توانیم آنها را مطالعه کنیم. کتبی نظیر «تحلیل رفتار متقابل اثر اریک برن»، «تئوری انتخاب اثر ویلیام گلاسر»، «واکسیناسیون درمانی به گرد‌آوری و تالیف دکتر حسام فیروزی»، «مادر خوب و مادر بد به تالیف دکتر نهاله مشتاق» و بسیاری موارد دیگر.
والدین باید بدانند که تحقیر کودکان باعث سرشکستگی و پایین آمدن میزان عزت و اعتماد به نفس کودک می‌شود. تشویق بی‌مورد هم اثرات منفی دارد و باعث خودشیفتگی کودک می‌شود. خطاهای تشویقی بر سه گونه است: تشویق‌های کنایه آمیز و غیرواقعی که باعث منصرف شدن کودک از ادامه رفتار درستش می‌شود و تشویق اغراق آمیز که باعث می‌شود وقتی کودک در مراحل بعدی شکست بخورد، محتمل تبعات روانی سنگینی شود. بهترین کار تشویق و تنبیه به میزان متناسب است تا تعادل حفظ شود، این نوع رفتار خود درسی است تا کودک بداند که هر عملی عکس‌العمل متناسب با خود را دارد.
مورد دیگری که وجود دارد، یارگیری والدین با کودک است. اغلب پیش می‌آید که در مجادله بین پدر و مادر، والدین می‌خواهند که کودک را به جناح خود بکشانند و در زمان درس خواندن هم هر کس بنا به عقیده خودش می‌خواهد که کودک از او پیروی کند. غافل از اینکه باعث انتقال حس نا امنی به کودک می‌شوند زیرا پدر و مادر هر کدام بنا به طبیعت خود در تربیت کودک دخیلند و یکی از مهم‌ترین دلایل اعتماد کودکان و نوجوانان به بزرگسالان غریبه و تمایل به بیشتر بیرون از خانه بودن، این فقدان امنیت است.
 
طبیعتا نوع رفتار با نوجوانان سخت‌تر است، زیرا در مرحله بلوغ هستند و کم کم از کودکی و متکی بودن خارج می‌شوند و تعامل بیشتری با جهان بیرون از خانه دارند و در یک کلام، در حال ساختن شخصیتشان هستند. شخصیتی که طبیعتا مرزها و خواسته‌هایی دارد و نمی‌خواهد تحت تسلط قرار بگیرد و در جواب کنترل و توهین، مقابله به مثل می‌کند و سعی می‌کند که خود را از اسارت خارج کند. والدین در این هنگام باید به صورت منطقی و مطرح کردن مسائل و ترس‌هایشان در خصوص افعال نوجوانشان با او به گفتگو بنشینند تا هر دو پیروز شوند و به یک نقطه آسایش برسند.
والدین باید به مسائل دیگری نیز دقت کنند که شاید به نظر بی اثر باشد مثل: نور و دمای محل درس خواندن، تغذیه مناسب و سالم، خواب کافی و موارد دیگر، زیرا محیط و وضعیت جسمی در هر کاری مهم است.
والدین ناآگاه کودکانی مسئولیت گریز، مضطرب و آلوده به انواع مشکلات روحی تربیت می‌کنند. ندادن حق انتخاب و تصمیم گیری به فرزندان باعث پسرفت آنها می‌شود نه پیشرفتشان. اصرار بر نمره بالا گرفتن باعث بهتر یادگیری آن مطلب نمی شود و باعث زدگی می‌شود و راه چاره تنها در رفتار آگاهانه است.
 
کد مطلب: 142529
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *