۲
چهارشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶ ساعت ۱۷:۳۹

ادعای 96 درصدی و عواقب خطرناک آن

رضا شمسی پور*
در رقابت نامزدهای انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری یکی از کاندیداهای جریان اصولگرایی در شعارهای تبلیغاتی خود وضعیت کنونی جامعه را بر اساس یک تقسیم بندی 4 درصد در برابر 96 درصد معرفی کرده است .
ادعای 96 درصدی و عواقب خطرناک آن
در رقابت نامزدهای انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری یکی از کاندیداهای جریان اصولگرایی در شعارهای تبلیغاتی خود وضعیت کنونی جامعه را بر اساس یک تقسیم بندی 4 درصد در برابر 96 درصد معرفی کرده است . تقسیم بندی که بر اساس گفته این نامزد از وجود یک شکاف عمیق در جامعه ایران خبر میدهد.
در خصوص مطرح کردن شعار96 درصدی این نامزد اصولگرا، چند نکته مهم وجود دارد که در ذیل به آن می پردازیم:
1- این شعار یک الگو برداری ناقص از جنبش 99 درصدی وال استریت است. جنبشی که رويكرد مردمي به انجام اعتراض هاي سراسري عليه نظام سرمايه داري در آمريكا بود كه در قالب جنبش تسخير وال استريت آغاز شد و با عناوين ديگر در ساير شهرها گسترش يافت.
در خصوص این جنبش ديدگاه هاي مختلفي مطرح مي شود. برخي، تغييرات در ساختار فرهنگي و دروني جامعه آمريكا و برخي فوران ناهمگوني اجتماعي را مطرح مي كنند، برخي بر شرايط اقتصادي حاكم بر كشور و افزايش روزافزون فقر و گرسنگي و نياز 46 میلیون آمريكايي به كمك هاي دولتي را اولويت دانسته اند، برخي گسست ميان مردم و دولتمردان آمريكا را دليل اعتراض ها می دانند و برخي نيز سياست خارجي و نارضايتي مردم از جنگ طلبي هاي دولتمردان و تزلزل موقعيت جهاني آمريكا را دليل اين اعتراض ها عنوان كرده اند.
باید گفت این الگوبرداری ناقص چه به لحاظ ساختار سیاسی و چه از باب شرایط اجتماعی جامعه آمریکا و از منظرهای گوناگون جغرافیایی و فرهنگی با جامعه ایران همخوانی ندارد.
2- این که جامعه ایران را به دو گروه 4و 96 درصد تقسیم کردن، براساس چه منطق و اسلوبی است خود بسیار جای تامل دارد. اساسا بر چه متر و معیاری این تقسیم بندی به دست آمده است؟ چرا مثلا تقسیم بندی براساس 3 درصد و 97 درصد یا رقم های دیگر که می تواند مطرح باشد صورت نگرفته است؟ آیا بدست آوردن و ارایه این رقم بر اساس مطالعه و تحقیقات علمی صورت گرفته و یا صرفا شعاری بیش نیست؟
3- این شعار از نامزدی از جریان اصولگرایی مطرح شده است که خود سابقه مشخصی، چه به لحاظ مدیریتی و چه به لحاظ اتخاذ تصمیمات تاثیرگذار در حوزه کاری خود دارد. حال سوال این است که نسبت ایشان با این شعار 96 درصد و مطرح کردن این ادعا چیست؟ با نگاهی به عملکرد این نامزد در طول 12 سال مدیریت شهرداری تهران و مباحث مطرح شده در خصوص املاک نجومی و گلایه های اعضای شورای شهر فعلی از عدم پاسخگویی شفاف به عملکرد مدیریتی خود و بررسی افرادی که در مجموعه ستاد ایشان فعال هستند، آیا اصلا می توان وی را در چارچوب 96 درصد گنجاند ؟ تا چه رسد به اینکه مدافع آن 96درصد ادعایی نام نهاد.
4- برهمه بینندگانی که مناظره اول کاندیداهای ریاست جمهوری را از تلویزیون تماشا کردند و با شناختی که از آقای شهردار دارند پوشیده نیست که مطرح کردن این شعار، با هدف ایجاد یک موج احساسی در جامعه برای رای آوری در انتخابات پیش رو است. چرا که اگر این مسئله را ایشان با مطالعه و نگاه کارشناسانه مطرح می کردند، پی می بردند که ایجاد این باور در ذهن مخاطب مبنی بر اینکه در جامعه شکاف عظیمی میان یک قشر به باور ایشان زالو صفت و انبوهی از افراد ایرانی که ایشان آنها را 96 درصد جامعه خطاب می کنند، تا چه میزان می تواند امنیت ملی را به مخاطره اندازد و پرسش های فراوانی را در جامعه مطرح کند. آگاهان سیاسی به خوبی بیان می کنند که در بررسی و ارزیابی سیاستهای کلان نظام های سیاسی، امنیت ملی بسیار حائز اهمیت است. امنیت ملی مهمترین اصل در ثبات سیاسی و استقلال یک کشور است؛ زیرا بقای هر کشور، تمامیت ارضی و ثبات و استمرار حکومت آن بستگی به امنیت ملی آن کشور دارد. اهمیت این موضوع به حدی است که برخی امنیت ملی را پیش شرط تأمین سایر اهداف ملی می دانند.
در جمع بندی مطالب مطرح شده، بر این نکته مهم تاکید می کنم که به باور اینجانب عمر دولت ها کوتاه است ولی ثبات و قوام ساختار نظام است که حائز اهمیت است. نکند شعار 96 درصد در کوتاه مدت برای عده ای رای آور باشد و در درازمدت برای کشور آسیب به همراه داشته باشد . انشالله این نکته مهم را مشاوران این نامزد محترم به ایشان گوشزد کنند. 
*مدرس دانشگاه و عضو شورای مرکزی حزب مردم سالاری
کد مطلب: 69385
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *