۰
چهارشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۶:۲۳
دومین خیزش بزرگ ایرانیان در تاریخ معاصر

جنبش ملی‌سازی صنعت نفت، یک جنبش از پایین بود

لئوپولد دوم که به مدت ۴۴ سال (از ۱۸۶۵ تا ۱۹۰۹ میلادی) پادشاه بلژیک بود و بنا به برخی برآوردها، بیش از ۱۰ میلیون نفر را در آفریقا کشته بود، در مورد معاهدات انحصاری گفته است: «معاهدات باید تا حد ممکن خلاصه و کوتاه باشند و بومیان باید همه چیز را به موجب یکی دو ماده به ما واگذارند»! دارسیِ انگلیسی، که در اصل یک تاجر طلا بود، این اصلِ لئوپولد را در امتیازنامه نفتیِ انحصاری خود که به تأیید مظفرالدین‌شاه رسیده بود، به خوبی اجرا کرده بود. در مواجهه با استعمار، تاریخ نفت برای ایرانیان، تاریخ عرق جبین، کودتا و خون بود. در عین حال، این تاریخ، تاریخ مبارزه مداوم و احیای غرور از کف‌رفته ایرانیان نیز بود. این نوشته را تا انتها بخوانید تا دریابید که در جنبش ملی‌سازی صنعت نفت، ما با یک جنبشِ از پایین، با یک نهضت مردمی، و نه صرفاً با رهبری قهرمانانه یک یا چند «لیدر»، روبرو هستیم.
جنبش ملی‌سازی صنعت نفت چگونه جنبشی بود و قدرت آن از کجا ناشی می‌شد؟
جنبش ملی‌سازی صنعت نفت چگونه جنبشی بود و قدرت آن از کجا ناشی می‌شد؟
لئوپولد دوم که به مدت ۴۴ سال (از ۱۸۶۵ تا ۱۹۰۹ میلادی) پادشاه بلژیک بود و بنا به برخی برآوردها، بیش از ۱۰ میلیون نفر را در آفریقا کشته بود، در مورد معاهدات انحصاری گفته است: «معاهدات باید تا حد ممکن خلاصه و کوتاه باشند و بومیان باید همه چیز را به موجب یکی دو ماده به ما واگذارند»! دارسیِ انگلیسی، که در اصل یک تاجر طلا بود، این اصلِ لئوپولد را در امتیازنامه نفتیِ انحصاری خود که به تأیید مظفرالدین‌شاه رسیده بود، به خوبی اجرا کرده بود. در مواجهه با استعمار، تاریخ نفت برای ایرانیان، تاریخ عرق جبین، کودتا و خون بود. در عین حال، این تاریخ، تاریخ مبارزه مداوم و احیای غرور از کف‌رفته ایرانیان نیز بود. این نوشته را تا انتها بخوانید تا دریابید که در جنبش ملی‌سازی صنعت نفت، ما با یک جنبشِ از پایین، با یک نهضت مردمی، و نه صرفاً با رهبری قهرمانانه یک یا چند «لیدر»، روبرو هستیم.
به گزارش مردم سالاری آنلاین، پیش از ملی‌سازی صنعت نفت در ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ شمسی، ایرانیان دوره‌ای از شکست‌های طولانی و دوره‌ای از تحقیر ملی، فقر، استبداد و مورد غارت قرار گرفتن را پشت سر گذاشته بودند. پیش از ملی‌سازی صنعت نفت، ایرانیان تنها به یک رویداد تاریخی معاصر می‌توانستند افتخار کنند و آن انقلاب مشروطه بود که البته در نهایت نیز مغلوبِ دیکتاتوری رضاشاهی شده بود.
ملی‌سازی صنعت نفت، دومین رویدادی بود که به احیای غرور ایرانیان در تاریخ معاصر منجر شد و البته دستاورد ملموسِ این رویداد نیز عمر کوتاهی داشت و در نهایت نهضت ملی‌سازی، مغلوب کودتای انگلیسی و آمریکایی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شد.
جنبش ملی‌سازی صنعت نفت که در دهه ۲۰ شمسی به اوج پختگی خود رسید، یک جنبش از پایین و نمونه‌ای از جنبش‌های مردمی بود. نارضایتی از عملکرد شرکت نفت انگلیس و ایران، تنها به حلقه کم‌شمارِ‌ روشن‌فکران ایرانی محدود نمی‌شد و ریشه‌های جنبش ملی‌سازی را می‌توان تا سال ۱۳۰۸ شمسی به عقب برگرداند. در اردیبهشت ۱۳۰۸، ۱۱ هزار کارگر صنعت نفت در پالایشگاه آبادن دست به اعتصاب زده بودند و رودرروی شرکت نفت انگلیس و ایران ایستاده بودند. برکناری رضاشاه و خروج متفقین از ایران، پس از جنگ جهانی دوم، فرصتی ایجاد کرد تا آتش خشم مردم نسبت به چپاول منابع نفتی فوران کند. گردهمایی ۸۰ هزار نفری در آبادان در ۱۱ اردیبهشت سال ۱۳۲۵ و بزرگ‌ترین اعتصاب تاریخ ایران تا آن زمان در تیرماه سال ۱۳۲۵ در اعتراض به وضعیت صنعت نفت برگزار شد. از این تاریخ به بعد، اعتراضات به قرارداد انحصاری با شرکت نفت انگلیس و ایران، جنبه عمومی پیدا کرد.
یرواند آبراهامیان در کتاب خود با عنوان «کودتا» می‌نویسد: «در اواخر دهه‌ی ۱۳۲۰ روزنامه‌های ایران، حتی روزنامه‌های وابسته به قدرت از قبیل اطلاعات، کراراً یادآور می‌شدند که طی این همه سال، شرکت نفت به ایران رقم ناچیز ۱۰۵ میلیون پوند را به‌عنوان حق‌الامتیاز پرداخت کرده است، در حالی که ۱۷۰ میلیون پوند فقط به‌عنوان مالیات به دولت بریتانیا و ۱۱۵ میلیون پوند به‌عنوان سود قابل‌تقسیم به سهامداران انگلیسی خود پرداخت کرده و بیش از ۵۰۰ میلیون پوند هم در عملیات خود در خارج از ایران سرمایه‌گذاری کرده است». عنوان یکی از نخستین کتاب‌هایی که در ایران در زمینه صنعت نفت در سال ۱۳۲۹ شمسی نوشته شده بود، این بود: «طلای سیاه یا بلای ایران» (این کتاب توسط ابوالفضل لسانی نوشته شده بود). در واقع در اواخر دهه ۲۰ شمسی، ملی شدن صنعت نفت به یک خواست عمومی در ایران تبدیل شده بود.
 
مبارزات مردمی رهبر خود را در مصدق یافت
از سال ۱۳۲۸ شمسی به بعد، مبارزات و مطالبات مردمی برای ملی‌سازی صنعت نفت به‌طور جدی در مجلس نیز انعکاس یافت. در واقع، چیزی که مبارزات مردمی برای ملی‌سازی صنعت نفت را ساخت، درخواست تعدادی رهبر روشنفکر نبود؛ این مبارزات، پیش از پیدایشِ یک رهبر واحد هم موجود بودند و در نهایت مبارزین رهبر خود را در محمد مصدق یافتند.
مصدق در مجلس شانزدهم با این‌که در اقلیت بود اما به صدای مطالبات مردمی برای ملی‌سازی صنعت نفت تبدیل شد و مانع از این شد که نخست‌وزیر وقت، سپهبد رزم‌آرا، در قضیه نفت با انگلیسی‌ها مصالحه کند. رزم‌آرا می‌گفت که ما ایرانی‌ها توان فنی در اختیار گرفتن کامل صنعت نفت را نداریم و باید به افزایش سهم ایران از سود حاصله به پنجاه درصد رضایت دهیم. جنبش ملی‌سازی نفت اما به دنبال در دست گرفتن کنترل منابع نفتی کشور بود.
در روز ۱۶ اسفند سال ۱۳۲۹ رزم‌آرا به دست خلیل طهماسبی کشته شد. فردای قتل رزم‌آرا، کمیسیون نفت مجلس، پیشنهاد ملی کردن صنعت نفت را تصویب و اعلام کرد. قانون ملی شدن صنایع نفت در مجلس شورای ملی در تاریخ ۲۷ اسفند ۱۳۲۹ و در مجلس سنا در تاریخ ۲۹ اسفند ۱۳۲۹ به تصویب رسید. این قانون، نتیجه سال‌ها مبارزات مردمی، مهم‌تر از همه مبارزات کارکنان صنعت نفت در جنوب کشور، بود. پشتوانه‌ی مردمی ملی‌سازی صنعت نفت آن‌چنان قوی شده بود که حتی شاه نیز نتوانست در مقابل آن مقاومت کند و پس از تصویب در مجلس ملی و مجلس سنا، شاه نیز در اردیبهشت ۱۳۳۰، قانون ملی شدن صنعت نفت را امضاء کرد.
 
کد مطلب: 125772
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *