موسیقی یلدایی که در استانهای مختلف سابقه ای طولانی دارد اندک اندک فراموش می شود
شب یلدا بلندترین شب سال است كه بسیاری از مردم بر اساس آداب و رسومی كه در ایران وجود دارد تا پاسی از شب بیدار میمانند و بلندترین شب سال را در كنار هم میگذرانند. موسیقی هم همواره جزئی از این مراسم بوده است. قصهگویی، فال حافظ، دور همنشینی و خوردن «شبچَره» یا خوراکیهای یلدا، حضور در پای کرسی و سفره نمادین یلدا، صحبت از فلسفه یلدا و اجرای برنامههای شاد و مفرح، بخشهایی از این مراسم پرطرفدار ایرانیان بوده وهست.
به گزارش پایگاه خبری فریادگر، اما در میان نقل و قصه گویی و دورهمنشینی، موسیقی یلدا که خود به دو بخش موسیقی سازی و موسیقی آوازی که بیشتر آوازی است تقسیم میشود از جایگاه ویژه ای درمیانِ دیگر آداب و سنن این شب طولانی برخوارد بوده و هست. این موسیقی که قدمتی به درازای طول تاریخ دارد از زمانهای گوناگون گذشته و به این جا رسیده و اگرچه در برخی از مناطق و شهرهای بزرگ ایران به دلایل مختلف جای خود را به موسیقیای داده که به ما تعلق نداشته و عمر چندانی نیز ندارد اما در بسیاری از شهرهای کوچکتر ایران همچنان آداب و سنن موسیقایی یلدا از جایگاه وِیژه ای برخوردار است. در زیر نگاهی گذرا میاندازیم به این نوع موسیقی در نواحی گوناگون ایران از قول موسیقی دانان و خوانندگان آن موسیقی در آن ناحیه :
شعر و موسيقي شب چله در لرستان «غلام سبزعلي»، خواننده محلي لرستان به گونهاي موسيقي که با آواز همراه است و همزمان با شب يلدا (که «اول قاره» نامیده میشود) در لرستان و خصوصا خرم آباد اجرا ميشود، اشاره میکند و میگوید : موسيقي محلي در تمام مناطق ايران با ادبيات و شعرهاي فولکلوريک درآميخته است؛ بهويژه اگر بخواهد يک اتفاق مهم را روايت کند. از اينرو همزمان با شب يلدا در کنار اجراي موسيقي و نمايش، بزرگان خانواده، اشعاري از کتاب قديمي «فلک ناز» که در ميان عشاير لرستان از جايگاه ويژهاي برخوردار است ميخوانند؛ اما مهمترين مسئله در ادبيات بومي لرستان، اجراي شعرهاي محلي با مقام موسيقايي است که به آن «چهل سرو» ميگويند و لُرهاي خرم آباد و حومه، آن را به صورت آوازي و لکها با تنبور ميخوانند.
اين خواننده با اشاره به نقش پررنگ شعرخواني در شب يلدا ميگويد: در بسياري موارد اين شعر خوانيها که به صورت آوازي است با رقصهاي محلي لرستان درهم ميآميزد؛ گرچه امروز، جايگاه موسيقي مناطق ايران با ورود رسانههاي مختلف و مدرن شدن فضاهاي شهري تنزل يافته و بسياري آيينها از بين رفتهاند.
سبزعلي ادامه میدهد: شب يلدا در لرستان بسته به اعتقاداتي که از گذشته وجود دارد، با سنتهاي خاص خودش همراه است به طوري که در کنار شبنشینیها و خواندن حافظ، آييني به نام «گل وني» يا «گل بندي» توسط نوجوانان اجرا میشود؛ بچهها در اين آيين با رفتن به پشت بام خانهها ريسماني به نام «سربندي» را به داخل حيات خانهها آويزان ميکنند و با خواندن شعري که به «اول قاره» معروف است و لهجه لري دارد از صاحب خانه طلب روزي ميکنند.
استان آذربایجانشرقی حسینقلی کاتبی در بخشی از کتاب «آذربایجان و وحدت ملی» مینویسد: «فصل زمستان در آذربایجان بسیار طولانی و سرد است و یکی از آیینهای ویژه آن شب چله است. مردم استان آذربایجان شرقی نیز به عنوان یکی از خطههای زرخیز ایرانزمین برای زنده نگه داشتن این شب به یادماندنی برای خود آداب و رسوم ویژهای دارند.»
در تبریز نیز در موسم یلدا «عاشیقها» مىنوازند. عاشیقها خنیاگران محلى هستند که اشعار و موسیقى آنان برگرفته از موسیقى مردمى است. آنها در حین اجراى برنامه داستان میخوانند،
موسیقی یلدا که خود به دو بخش موسیقی سازی و موسیقی آوازی که بیشتر آوازی است تقسیم میشود از جایگاه ویژه ای درمیانِ دیگر آداب و سنن این شب طولانی برخوارد بوده و هست
فى البداهه شعر مىسرایند و ساز مىزنند. قصههایى که عاشیق ها در شب یلدا میگویند ریشه در افسانههاى کهن ایرانى دارد. قصههایی مثل «کوراوغلو» و قصه هاى مهر و محبت شبیه «قربانى و پرى» از قصههاى مشهور عاشیق هاست.
استان کرمان
فواد توحیدی، پژوهشگر موسیقی کرمان در این باره میگوید: شب یلدا بلندترین شب سال است كه بسیاری از مردم بر اساس آداب و رسومی كه در ایران وجود دارد تا پاسی از شب بیدار میمانند و بلندترین شب سال را در كنارهم میگذرانند، موسیقی هم همواره جزئی از این مراسم است. این پژوهشگر میافزاید: در جنوب کرمان در شب یلدا داستانها و شاهنامه خرم و زیبا را به همراه ساز قیچک (چنگ) اجرا میکنند، همچنین مراسم دیگری با عنوان «دیهو» به شب چله اختصاص دارد که در این مراسم شعرهای کوتاه چهار کلمه ای خوانده میشود.
وی خاطرنشان میکند: در کرمان در شب یلدا از سازهایی از قبیل سه تار، دپ (دف) یا ترکیب تنبک و تار استفاده میشود و با این سازها بلندترین شب سال را جشن میگیرند. از دیگر مراسم ویژه کرمانیها در این شب رسم «چل بیتو خوانی» است که در ابتدا یک نفر نیت میکند و می خواند و سپس خوانندهها به ترتیب یک بیت آواز میخوانند و زمانیکه به چهلمین بیت رسید بر اساس شعر مشخص میشود که فال هر کسی خوب یا بد است.
فواد توحیدی تاکید میکند: همچنین بسیاری از مردم در این شب به «اسونه خوانی» یا (افسانه خوانی) میپردازند و قصههایی از جمله گیس گل، نمه کو، اسب چل کره، کک و مورچه، دختر نارنج و ترنج، باغ گل زرد و... توسط بزرگان خوانده میشود. این پژوهشگر در ادامه تصریح کرد: از دیگر مراسم مردم کرمان این است که در شب چله، بزرگان، مثنوی، شاهنامه، دیوان شاه نعمت الله ولی و حافظ را با صدای بلند میخوانند، همچنین ترانه های مناظره ای به صورت سوال و جواب با شعر بین دو گروه خوانده میشود. فواد توحیدی در پایان میافزاید: در کرمان اقوام مختلف وجود دارند اما این به معنای این نیست که تشابهات فرهنگی بین این اقوام وجود ندارد بلکه هر منطقه موسیقی خاصی اجرا میکنند و این تشابهات فرهنگی سبب شده است تا کرمان موسیقی خاص خودش را داشته باشد.
ترکمنها
طواق سعادتی، از بخشیهای ترکمن میگوید: ترکمنها درشب یلدا شعرهای «مختومقلی فراغی» را میخوانند. سرپرست گروه «مقام چیلر» ادامه میدهد : اما بدبختانه د روزگار کنونی، حوصله و زمانی برای مردم باقی نمانده تا حماسه کوراوغلو بشنوند و ساعتها به داستانهای عاشقانه بخشیهای ترکمن گوش دهند؛ جوانان ترکمن، موسیقی غربی و ارگ و گیتار را به دوتار ترجیح میدهند چراکه با این سازها آشناترند. بنابراین نه به دنبال این هستند که با داستانها و حماسههای بخشیهای ترکمن آشنا شوند نه دلشان میخواند نواختن دوتار را یاد بگیرند. افراد مسن هم به خاطر پارهای تعصبات، موسیقی بخشیها را حرام میدانند و نه به صدای آواز و ساز ما گوش میدهند نه ما را به عروسیهاشان دعوت میکنند.
چنین است که دیگر شبهای یلدا نوایی از سازهای قدیم ایران بلند نشده و برای شنیدن نوای ایران زمین باید کفش آهنین برپای کرده و گوشه گوشه شهرهای ایران را گشت و گشت تا شاید در جایی، مکانی، گوشه ای، که هنوز موسیقیهای به اصطلاح امروزی جایگزین نواهای قدیم آشیخ های آذربایجان و اسونه خوانی کرمان و اول قاره خوانیهای لرستان نشده باشد یافت و ساعتها با نوای دلنشین آن به روزهایی فکر کرد که هنوز این موسیقی از لابه لای درزهای پنجرهها به بیرون سرایت میکرد و به نام کشورهای دیگر در یونسکو ثبت نشده بود.
گزارش: صبا رادمان