۱
چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۳۹۵ ساعت ۲۰:۰۳
نسخه های یک شبکه ماهواره ای برای تاثیرگذاری بر فرهنگ ایرانی

شوکران در جام GEM

شوکران در جام GEM

«به نظر شما با کیفیت ترین برند ایرانی در زمینه ..... کدام است؟!» ... این جمله سوالی شاید این روزها یکی از آشناترین جملات در زندگی روزمره بسیاری از ایرانیان است. سوالی که مخاطبان را تشویق می کند از طریق شرکت در یک نظرسنجی و عضویت در کمپین رسانه شبکه ماهواره ای GEM سکه بهار آزادی برنده شوند. کمپینی که با شعار و تابلوی حمایت از تولید ایرانی این روزها با شمارش هر لایک بی شک توانسته است ریز و درشت سلیقه ایرانی ها از علاقه شان به فلان رب گوجه فرنگی تا خوردن بهمان کنسرو و کالباس را درآورد و کارخانجات ایرانی را به جان هم بیاندازد. دعوای زرگری که دیر یا زود مدیران و دست اندرکاران تبلیغات و بازاریابی کارخانجات تولیدی کننده در کشور را مجبور می کند وارد بازی کثیفی شوند که در نهایت به سود شبکه ای است که با یک دوجین کانال با گرایش های مختلف درصدد است از آب گل آلود ضعف رسانه ملی و گرایش برخی از شهروندان به تماشای شبکه های ماهواره ای ماهی بگیرد.
این بازی تازه که محصول اتاق فکر پشت پرده این مجموعه رسانه ای ماهواره ای است در تلاش است با ایجاد نوعی رقابت در بین برندهای ایرانی، هم بازار پکیج آگهی های خود را گرم کند و هم با رصد کردن سلیقه ها و گرایش های مصرف کنندگان ایرانی به بازاریابی متمرکز و ساماندهی شده و تاثیر گذاری فرهنگی دست بزند که نمونه آن را می توان در ایجاد کانال های گوناگون و مختلف از پزشکی گرفته تا ورزشی و سبک زندگی دید. این شبکه که در بین شبکه های ماهواره ای فارسی دارای سابقه ای کمتر از ده سال است با شکل و شمایلی متفاوت تر از دیگر شبکه های فارسی زبان با هدف تاثیرگذاری بر فرهنگ ایرانی و اسلامی از طریق اشاعه فرهنگ غربی درصدد است طیف گسترده ای از جامعه را زیر پوشش قرار دهد.
*تاریخچه شبکه GEM
مجموعه رسانه ای جم متعلق به سعید کریمیان در سال ۲۰۰۷ پخش خود را از لندن برروی ماهواره هات‌بِرد آغاز کرد. جم گروپ در حال حاضر۱۴ شبکه به زبان فارسی و ۱ شبکه به زبان کردی۱ شبکه به زبان عربی و ۱شبکه به زبان آذری را به‌صورت HD و SD روی ماهواره یاه ست پخش می‌کند.
بر اساس آنچه رسانه ها از مالک این گروه روایت می کنند سعید کریمیان متولد سال 1348 در شهرستان مرزی قائن در استان خراسان است. وی پسر پدر و مادری عضو سازمان منافقین بود که پدرش در عملیات مرصاد کشته شد و بعد از هشت سال زندگی در پادگان اشرف هشت در سال 1375 با حمایت‌های عمویش که سابقه فعالیت در دربار شاه را داشت، به همراه مادرش به‌عنوان پناهنده عازم سوئیس شد. مقصد بعدی سعید کریمیان لس‌آنجلس بود تا در کنار برادرش هادی در «رادیو صدای ایران» به‌عنوان اولین رادیوی 24 ساعته مخالف با نظام ایران فعالیت کند.
نزدیک دو سال فعالیت کریمیان در رادیو صدای ایران وضعیت مالی وی را بهبود بخشید و بعد از آن ازدواجش با «رؤیا رضایی» که قبلا همسر یکی از سران سازمان منافقین بود، صورت پذیرفت. با شروع به کار و گسترش تلویزیون‌های لس‌آنجلسی وضعیت مخاطبان و به دنبال آن اقتصادی رادیو صدای ایران و دیگر رادیوهای مخالف ایران رو به افول نهاد و وی دوباره مجبور شد به تشکیلات منافقین بازگردد، با این تفاوت که این بار با همراهی برادرش هادی و در لندن به همکاری با «سیمای آزادی» تلویزیون رسمی منافقین مشغول شد. این برهه از فعالیت وی نیز در حدود سه و سال نیم به طول انجامید تا اینکه سرانجام برادران کریمیان با پشتوانه مالی که به دست آورده بودند، از فعالیت‌های سیاسی فاصله گرفتند و برای آغاز فعالیت‌های اقتصادی به دبی نقل‌مکان کردند. برادران کریمیان به‌واسطه اینکه در رسانه‌های صدای ایران و سیمای آزادی از نمایش چهره و نام خود پرهیز کرده بودند، در ایران شناخته‌شده نبوده و این موضوع به آنها اجازه داد فعالیت‌های اقتصادی خود را در رفت‌وآمد با ایران گسترش دهند. حاصل این دوره از فعالیت‌های سعید کریمیان و برادرش سه شرکت بنام و موفق «آپولونیا کالج»، «دبلیو آی‌پی» و «گروه طلائی آسیا» بود که در حوزه خرید اقامت از کشورهای غربی و فروش به تجار ایرانی فعالیت می‌کردند.
گسترش فعالیت‌های اقتصادی برادران کریمیان و ایضا ایجاد ارتباطات تجاری با شرکای صهیونیست باعث شد تا دوباره تصمیم به راه‌اندازی فعالیت‌های رسانه‌ای، این بار با مالکیت شخصی بگیرند. در این میان سرمایه‌گذاری امپراتور رسانه‌ای صهیونیست‌ها یعنی رابرت مرداک نیز به آن‌ها کمک کرد تا با پشتوانه‌ای قدرتمند شبکه «جم» را که اولین شبکه تلویزیونی از گروه است در سال 2007 از لندن و بر روی ماهواره هاتبرد آغاز کنند که کل اروپا، خاورمیانه و شمال آفریقا را پوشش می‌دهد.
این شبکه هدف خود را تولید و پخش برنامه‌هایی سرگرم‌کننده و جذاب با هدف ارتقای سطح فرهنگ و اطلاعات عمومی و همچنین سرگرمی خانواده‌های فارسی‌زبان معرفی می‌کند. در واقع این شبکه موضوع سرگرمی را به‌عنوان هدف اصلی گروه «جم»، محور تولید و پخش خود قرار داده و با ارائه بسته‌ای شامل گردشگری، آشپزی، برنامه‌های مستند در زمینه‌های گردشگری، حیات‌وحش، سلامت و بهداشت، مد و لباس و زیبایی و همچنین ارائه تازه‌های علوم و فناوری‌ها و صنعت خودرو سعی دارد گسترده‌ترین جمعیت از مخاطبان ماهواره را به خود جلب کند.
به‌طور دقیق‌تر می‌توان اهداف فرهنگی مجموعه «جم» در حوزه تغییر در سبک زندگی و القای سبک زندگی غربی به‌عنوان شیوه‌ای ایده‌¬آل و مدرن برای خانواده‌های امروز ایران را در این شبکه جست¬وجو کرد. آنچه امروز به‌عنوان تغییر در سبک و ذائقه ایرانی اسلامی در محور برنامه‌سازی‌های شبکه‌های ماهواره‌ای دیده می‌شود، تقریبا با بالاترین کیفیت در این شبکه ارائه می‌شود.
*سراب GEM و کوچ بازیگران و دوبلورهای ایرانی
شبکه GEM به واسطه بودجه پنهان و کمک های مالی پشت پرده از همان روزهای نخست تلاش کرد با حربه دوبله و پخش فیلم های روز دنیا و سریال هایی که با امکانات بسیار تولیدکنندگان ترک تولید و به فارسی دوبله شده بودند مخاطب ایرانی را جذب کند و متاسفانه در این راه تا حدود بسیار زیادی موفق بود. علاوه بر آن این شبکه با تحریک برخی از بازیگران و تطمیع آنان برای بازی در سریال ها و فیلم های این شبکه تلاش کرد تا با نشان دادن چهره های آشنای مردم ایران از قاب این مجموعه رسانه ای در خانواده های ایرانی بیش از پیش رخنه کند.
موج مهاجرت به ترکیه و حضور در سریال‌های ترکیه‌ای شبکه جِم از حدود دو سال قبل آغاز شد و با پخش آنونس سریال‌های ایرانی تولیدشده در این شبکه مشخص شد برخی بازیگران نسبتاً شناخته‌شده ایرانی در آن‌ها حاضر شده‌اند. چکامه چمن ماه و مانی کسراییان جزو اولین بازیگرانی بودند که به جم پیوستند و البته کشف حجاب چمن ماه بازتاب زیادی در رسانه‌های داخلی داشت. رفتن چمن ماه به این شبکه باعث شد سریال‌هایی که داخل ایران هم بازی کرده بود به ممیزی بخورد و صحنه‌هایی که او در آن‌ها بازی داشت حذف شود. رابعه اسکویی بازیگر دیگری بود که رفتنش به جِم بازتاب زیادی در رسانه های داخلی داشت. به دنبال آن‌ها صدف طاهریان، ساناز زرین مهر، بنیامین احمدی، سارا باهنر و بهارک صالح نیا نیز راهی آن‌سوی مرزها شدند تا کم‌کم تعداد مهاجران به این شبکه بیشتر و بیشتر شود. البته با توجه به میزان شهرت و نامدار بودن این افراد اخبار و حاشیه‌های مربوط به آن‌ها نیز بیشتر بود.مدتی بعد نوبت به موج دوم مهاجرت‌ها رسید و بازیگرانی مثل هرمز سیرتی، رامسین کبریتی و در نهایت پردیس افکاری هم به این شبکه و سریال‌هایش پیوستند تا تعداد
جم برای دستیابی به اهداف خود با سربازانی چون «خرم سلطان» و «ماه پیکر» و «فاطما گل» و «پویراز کاریل» و «کارادایی» و .... به جبهه ای تاخته است که نه در خارج از مرزها که در قلب خانواده های ایرانی قرار دارد و باید دید این بار قرار است شبکه GEM چگونه به فرهنگ و هنر ایران حمله کند؟! و در این میان نقش صداوسیما با شبکه های متعدد تلویزیونی و همچنین نهادهای متعدد فرهنگی، برای جذب مخاطب و تاثیرگذاری مثبت فرهنگی روی مردم چیست و چرا تاکنون در این عرصه موفق نبوده اند؟
کوچ کرده‌ها کم نباشد. در خلال این اخبار بود که حتی مطالبی در برخی رسانه‌ها انعکاس یافت که بخشی از هزینه‌های شبکه جِم را سعودی‌ها می‌پردازند و آن‌ها به پشتوانه این کمک‌ها در حال ساخت شهرک‌های سینمایی در یکی دو کشور آسیایی و شروع پروژه‌های بزرگ هستند. جالب اینکه در لابه‌لای این حرف‌ها خبر خیز برداشتن جم تی وی برای ساخت سریال‌های فاخر ایرانی نیز به گوش رسید؛ سریال هایی تاریخی با داستان هایی از دوران مشروطه و … که نیازمند عوامل داخلی متبحر هستند. در این میان گفته شد جِم تی وی به دنبال کشاندن ۱۰۰ بازیگر و عوامل شاغل در سینمای ایران است . این کوچ البته زمانی اتفاق افتاد که تلویزیون به خاطر مشکلات متعدد مالی و مدیریتی اش دچار زوالی عجیب شده و بازیگران مجموعه های تلویزیونی با سرخوردگی و قهر از فضای کار در جام جم می نالیدند و یکی از انگیزه های کوچ بازیگران را بسیاری، دستمزدهای پرداخت شده در این شبکه می دانستند.
آن روزها گفته می شد برای بازی در یک تله‌فیلم به بازیگر ایرانی مهاجرت کرده ۸۰ میلیون تومان پول داده‌اند یا برای عوامل ایرانی شاغل در این شبکه حقوق ثابت ماهیانه 8 میلیون تومانی در نظر گفته‌شده اما بعدتر مشخص شد تله‌فیلم‌هایی که کلاً ۵۰ تا ۶۰ میلیون هزینه در بردارد برای نقش اولش تنها ۶ میلیون تومان دستمزد در نظر گرفته که در مقایسه با دستمزد بازیگرانی که در داخل کار می‌کنند هم کمتر است. همچنین خیلی زود مشخص شد عوامل حاضر در سریال ها و فیلم‌های این شبکه روزانه تنها یک وعده ناهار از عوامل سازنده می‌گیرند یا حتی برخی خانم‌هایی کوچ کرده به ترکیه به‌صورت اشتراکی سوئیت اجاره کرده و نیمی از حقوق خود را برای اجازه این سوئیت ها می‌پردازند. هر چند این مجموعه خیلی تلاش کرد تا این خبرهای ناراحت کننده و صدها مورد ناراحت کننده و تاسف آور دیگر در جامعه پخش نشود اما به زودی و با بازگشت بسیاری از این بازیگران مشخص شد پشت پرده این ماجراها چیست و در نهایت سراب شبکه GEM چه جهنمی وجود دارد.
هرچند با موج بازگشت ها و افشای بسیاری از واقعیت های پشت پرده این مجموعه نتوانست به خواسته های خود برسد اما راه دیگری را برای جذب مخاطبان در پیش گرفت و با نقاب حمایت از محصولات فرهنگی تولید شده در ایران در صدد برآمد ارتباط موثرتری با اصحاب فرهنگ و به ویژه سینماگران مطرح برقرار سازد.
*حربه نفوذ پشت نقاب حمایت از فرهنگ و سینما
سیل تبلیغات محصولات سینمای ایران در شبکه GEM از آغاز سال جاری و با هدف نقش آفرینی این شبکه در سینمای ایران آغاز شد. شبکه GEM با پخش تیزر فیلم های در حال اکران سینمای ایران در شرایطی که در رسانه ملی تنها در چند نوبت و به صورت محدود این فیلم ها تبلیغ می شدند بسیاری از اهالی فرهنگ را غافلگیر کرد و سبب شد تا جامعه سینمایی کشور با بحرانی تازه روبه رو شود. بحرانی که با تبلیغ چند فیلم از جمله «آبنبات چوبی»، «زاپاس»، «دختر»، «دراکولا» ، «بارکد»، «خشکسالی و دروغ» و ..... شروع شد و باعث شد تا برخی از آن ها تا پایین کشیده شدن از پرده سینماها هم جریمه شوند.
این اقدام در حالی اتفاق افتاد که غلامرضا موسوی تهیه‌کننده فیلم سینمایی خشکسالی و دروغ و رئیس شورایعالی تهیه‌کنندگان سینما با رد هرد گونه همکاری و دادن سفارش آگهی به شبکه‌های GEM تاکید کرد: من به عنوان تهیه‌کننده و آقای شایسته به عنوان پخش‌کننده فیلم خشکسالی و دروغ سفارش پخش هیچ آگهی را به شبکه جم نداده‌ایم و هیچ مسئولیتی متوجه ما نیست.
موسوی افزود: وقتی ما به شبکه آگهی نداده‌ایم، نمی‌دانیم که چرا این شبکه و با چه نیتی آگهی فیلم‌ها را پخش می‌کند.
حرف های این تهیه کننده درددل و سوال دیگر سینماگران هم بود و هر کدام از مسوولان و دست اندرکاران از منظر خود به این ماجرا می نگریستند و دیگران را محکوم می کردند تا دود این اقدام شبکه GEM به چشم سینمای ایران برود و پخش تبلیغات فیلم‌های سینمایی از شبکه‌های جم باعث شد تا بازپرس قضایی فعالیت سه شرکت پویا فیلم، نورتابان و فیلمیران را به حالت تعلیق درآورد.
در همان حال حبیب ایل بیگی معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی نیز دستور قوه قضائیه را مبنی بر برخورد با سینماگرانی که تیزر فیلم هایشان از شبکه ماهواره ای پخش شده است رسانه ای کرد و محمدرضا فرجی، مدیرکل سینمای حرفه‌ای با ابلاغ بخشنامه‌ای به کلیه دفاتر تهیه و پخش فیلم سینمایی اعلام کرد که پخش پیش‌پرده‌های سینمایی در شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی‌زبان غیرقانونی است. در این بخشنامه آمده است: «با توجه به وجود مواد قانونی و نیز به‌منظور اجرای سیاست‌های فرهنگی و هنری سازمان سینمایی و مطابق با اهداف عالیه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، همچنان استفاده از ماهواره ممنوع است و نمایش هرگونه فیلم سینمایی ایرانی، تیزر و آنونس فیلم‌های سینمایی ایرانی از طریق شبکه ماهواره‌ای غیرمجاز فارسی‌زبان، منع قانونی دارد.» بخشنامه تأکید کرده است که اگر دفاتر تهیه و پخش فیلم سینمایی مغایر ضوابط و مقررات اعلام شده عمل کنند، در برابر اقدام خود پاسخگو خواهند بود.
پیش از این حسین نوش‌آبادی، سخنگوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته بود: «هنرمندانی که آثارشان مجوز دستگاه فرهنگی کشور را دارد، حق تبلیغ در شبکه‌های ماهواره‌ای را ندارند و اگر به این کار مبادرت کنند با آن‌ها برخورد می‌شود.»
*سی دی های GEM در سوپرمارکت های تهران!
اگر چه چندی بعد با پادرمیانی و قطع این تیزرها ماجرا ختم به خیر شد تا سینمای ایران بیش از این به واسطه یک شبکه ماهواره ای آسیب نبیند و فیلم های ارزشمند سینماگران ایرانی به محاق توقیف نرود اما پیدا شدن سر و کله سریال ها و فیلم های شبکه GEM در سوپر مارکت ها باعث شد تا زوایای دیگری از برنامه های گسترده شبکه GEM برای تاثیرگذاری بر مخاطبان و خانواده های ایرانی آشکار شود.
این در حالی بود که در شیوه جدید این شبکه در تلاش بود تا با تاثیر پذیری از سامانه شبکه نمایش خانگی ان دسته از ایرانیان بدون دیش ماهواره را هم پای برنامه های مهندسی شده خود بنشاند.
ماجرا از آنجا شروع شد که گزارش ها از پخش و فروش فیلم سینمایی «اتوپیا» با بازی «چکامه چمن ماه» به عنوان محصول کشور ترکیه با نشان شبکه GEM در سوپرمارکت ها منتشر شد .
بر اساس این گزارش ها همچنین فیلم «سیندخت» که محصول کشور ترکیه بود هم با دوبله فارسی هرکدام به قیمت ٤‌هزارتومان و با هولوگرام و بسته بندی شبیه تولیدات شبکه خانگی بدون هیچ محدودیتی در سوپر مارکت های تهران به فروش می رسید و نشان می داد این شبکه حالا درصدد است تا راه خود را نه تنها از طریق دیش های ماهواره بلکه از راه سبدهای خرید خانوارهای ایرانی به خانه ها باز کند تا جریان خزنده فعالیت این شبکه به مرحله جدیدی وارد شود.
جریانی که در صدد است تا فرهنگ ایرانی و اسلامی را به هر طریق که می تواند تغییر داده و به اهداف خود برسد. اهدافی که برای دست یابی به آنها با سربازانی چون «خرم سلطان» و «ماه پیکر» و «فاطما گل» و «پویراز کاریل» و «کارادایی» و .... به جبهه ای تاخته است که نه در خارج از مرزها که در قلب خانواده های ایرانی قرار دارد و باید دید این بار قرار است شبکه GEM چگونه به فرهنگ و هنر ایران حمله کند؟! و در این میان نقش صداوسیما با شبکه های متعدد تلویزیونی و همچنین نهادهای متعدد فرهنگی، برای جذب مخاطب و تاثیرگذاری مثبت فرهنگی روی مردم چیست و چرا تاکنون در این عرصه موفق نبوده اند؟ اینها مواردی است که باید جداگانه به آن پرداخت.
گزارش : حسین خدنگ
کد مطلب: 63456
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *