۰
جمعه ۱۳ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۱۵:۴۰
لک زایی

وقتی فضا امنیتی شود،گفت وگو آسیب می بیند

به رسمیت شناختن یکدیگر لازمه شکل گیری گفت وگو است
شریف لک زایی عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، معتقد است که دلایل مختلفی از جمله سیاسی، اخلاقی، روان شناختی، اجتماعی و حتی مذهبی گفت و شنود را دشوارتر و ناممکن تر کرده است و بیان کرد: در کنار احزاب و جناح ها، بخشی از حاکمیت نیز باعث مسدود شدن باب گفت و شنود می شود. برای مثال اقدام شورای نگهبان در عدم احراز صلاحیت های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و یا مجلس شورای اسلامی باب هر گونه گفت و شنود را می بندد و مجالی برای طرح مطالبات مردم در یک فضای سیاسی آرام فراهم نمی شود.
وقتی فضا امنیتی شود،گفت وگو آسیب می بیند
به گزارش مردم سالاری آنلاین،متن گفت وگو با شریف لک زایی را می خوانید:
این روزها مجددا ضرورت گفت و گو در سطوح مختلف ملی و سیاسی مورد توجه قرار گرفته است. دیدگاه شما درباره مفهوم و ضرورت های گفت و گو در سطوح ملی و سیاسی و حاکمیتی چیست؟
ضرورت گفت و گو برای تداوم مسیر انقلاب اسلامی روشن است و نیازمند استدلال نیست. ما در هر سطحی نیازمند گفت و شنود هستیم. گفت و گو باعث افزایش سطح همبستگی اجتماعی در جامعه و کاهش خشونت های اجتماعی می شود و ارتباطات و تعاملات اجتماعی را تسهیل می کند و فضای سوء استفاده و بهره‌ برداری بیگانگان و دشمنان را می بندد. هیچ جامعه ای از بیرون دچار فروپاشی نمی شود اگر در داخل واجد همبستگی و انسجام اجتماعی باشد.
مفهوم گفت و گو البته به نظرم نیازمند تأمل است. گفت و گو یک طرفه نیست و همواره در آن حداقل دو طرف و یا چند طرف وجود دارند که دور یک میز نشسته و با هم سخن می گویند. طبیعتاً آنچه مفروض نظر است این که در گفت و شنود طرفین به نحو متفاوتی سخن می گویند و به رغم اشتراک در پاره‌ای از موارد اما به گونه متفاوتی از همدیگر می اندیشند. در واقع مفهوم گفت و گو در جایی صدق می‌کند که دو یا چند غیر همفکر در موضوع مورد نظری با هم سخن بگویند و اظهار نظر کنند. بنابراین می توان نگاه مفهومی به گفت و شنود را در فضایی ترسیم کرد که نگاه ها به صورت غیر همسو طرح شوند.. این مطلب از اهم مباحثی است که می توان درباره مفهوم گفت و شنود مطرح کرد. افزون بر این که در گفت و شنود یک طرف می گوید و دیگری می شنود و بالعکس. بنابراین در یک گفت و شنود واقعی صرفاً نظرات یک طرف نیست که ابراز می شود بلکه هر دو در فواصل معینی گپ و گفت و شنود دارند.
دلایل آن که تاکنون گفت و گو در کشور ما مورد اهتمام نبوده و ریشه ندوانده است، چیست؟
دلایل مختلفی دارد. متاسفانه برخی حوادث سیاسی و اجتماعی باعث شده نوعی انسداد سیاسی مفروض انگاشته شود. طبیعی است که وقتی فضا امنیتی می شود آنچه آسیب می بینند، گفت و شنود است. اما غیر از این، موارد دیگری را هم می توان طرح کرد.
برای مثال احزاب و جناح های موجود در جامعه با تصلب بر مرام نامه ها و مرزهای سیاسی خود پنداشته خود امکان گفت و شنود را مسدود کرده اند. در حالی که برای تولید برنامه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی باید با احزاب مختلف و مخالف خود گفت و شنود داشته باشند و تلاش کنند نظرات خود را به دیگری سیاسی بقبولانند و یا در میان گذارند.
از سویی بعضاً حاکمیت نیز باعث مسدود شدن باب گفت و شنود می شود. برای مثال اقدام شورای نگهبان در عدم احراز صلاحیت های نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری و یا مجلس شورای اسلامی باب هر گونه گفت و شنود را می بندد و مجالی برای طرح مطالبات مردم در یک فضای سیاسی آرام فراهم نمی شود.
از طرف دیگر در فضاهای علمی و مراکز علمی نیز گفت و شنود رخ نمی دهد و افراد و گروه های علمی بیشتر به صورت بسته و درون گروهی عمل می کنند و فعالیت های علمی معمولاً بدون پیشینه و بدون نقادی طرح می شود. افزون بر این که تأثیر پذیری از مراکز علمی غرب نیز مطمح نظر قرار می گیرد و باعث انسداد می شود.
بنابراین دلایل مختلفی می توان طرح کرد که شاید مهم‌ترین آن سیاسی باشد اما دلایل اخلاقی و روان شناختی و اجتماعی و حتی مذهبی نیز وجود دارد که گفت و شنود را دشوارتر و ناممکن تر می سازد.
بسیاری معتقدند، آزادی، حق انتخاب، حق انتقاد، وجود تریبون های مستقل و ملی، ارتقاء کیفیت شنیداری مسئولان، پاسخگویی و چند سویه بودن گفت و گو و همچنین ترتیب اثر دادن به نتایج گفت و گو از پیش نیازهای گفت و گو است. از دیدگاه شما پیش نیازهای مهم و ضروری یک گفت و گوی ملی مستمر، هدف دار، موثر و بالنده چیست و رسانه ها و احزاب و نهادهای مدنی و و سطوح حاکمیتی چه نقشی در شکل گیری آن می توانند داشته باشند؟
مباحث برشمرده شده بیشتر مربوط به پیامدهای گفت و شنود و آثار آن است و نه در پیش نیازها. به ویژه بحث پاسخ گویی مدیران و کارگزاران و ارتقای کیفیت شنیداری مدیران در این زمینه قابل اهمیت بیشتری است و می تواند به تلطیف فعالیت های سیاسی جامعه کمک نماید.
منتها این مطلب که پیش فرض های گفت و شنود چیست، که من درباره آن در جاهای دیگری هم سخن گفته ام باور و پذیرش تفاوت ها و نه اشتراکات، نقطه آغاز گفت و شنود است. در واقع اگر گفت و شنود میان دو شخص و یا جریان فکری و سیاسی و فرهنگی متفاوت بخواهد انجام شود نیازمند آن است که همدیگر را در عین اختلافات موجود به رسمیت بشناسند. سپس به گفت و گو با یکدیگر بپردازند.
طبیعی است که وقتی یکی از طرفین از موضع برتر وارد شود گفت و شنودی شکل نخواهد گرفت. گفت و شنود و حاضر شدن بر سر یک میز یعنی پذیرش تفاوت. در غیر این صورت گفت و شنودی اساسأ شکل نخواهد گرفت و در شروع بحث شکست آن قطعی و قابل پیش بینی است. البته من در این زمینه به نقل و الهام از مباحث امام موسی صدر مباحثی را گفته ام که در اینجا تکرار نمی کنم.
منبع:شفقنا
کد مطلب: 179476
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *