۰
جمعه ۲۹ دی ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۰۴

سر ترکیه و اعراب بی‌کلاه می‌ماند؟

از ابتدای بحران سوریه ایالات متحده حساسیت ویژه ای نسبت به پرونده تروریسم در این کشور و مصالح رژیم صهیونیستی داشته است، و از هفته ها پیش تلاش می کرده است تا تغییری در وضعیت جاری در سوریه در چارچوب همین رویکرد ایجاد کند.
دیپلماسی ایرانی: این در حالی است که نخستین انفجارهایی که در سوریه رخ دادند توسط همان گروه های جهادی ای ترتیب داده شده بودند که در زمان اشغال عراق فعالیت می کردند.
با گذشت زمان دولت اسد توانست مشت آنها را باز کند و نشان دهد که آن دسته از کسانی که در حال مبارزه با او هستند در حقیقت تروریست هایی هستند که با سلاح هایی که از سوی جریان های مسلح به دست آنها می رسد کاری جز ویرانی و تخریب از پیش نمی برند. ویرانی ای که تا کنون جان دست کم ۶۰ هزار نفر را گرفته و ملیون ها آواره و زخمی و بازداشتی در پی داشته است.
در عین حال افزایش فعالیت های جهادی، نه نظام سوریه و نه ایران به عنوان حامی اصلی آن و نه حتی امریکا و غرب را وادار به عقب نشینی و تغییر مواضع نکرده است. بلکه بر عکس حساسیت های تازه ای به وجود آورده که هشدار می دهد با انقلاب های عربی ممکن است جریان های حساب نشده ای تشکیل شوند که نه امریکا و نه اسرائیل، به رغم تلاش برای عادی سازی فضا، نمی توانند با آنها کنار بیایند. اکنون به رغم این که امریکا و اسرائیل دل خوش کرده بودند که با سقوط حکومت اسد یکی از کشورهای مهم متخاصم با غرب و اسرائیل سقوط می کند، نگران قدرت گرفتن جریان های تندرویی هستند که به مراتب تندروتر و شدیدتر از سوریه و حکومت اسد در مقابل آنها رفتار می کنند.
این در حالی است که می توان گفت بدون شک حمله به سفارت امریکا در بنغازی نقطه تحولی در رویکرد امریکا به انقلاب های عربی به طور کلی گذاشته است.
دیگر این حقیقت برای همه افشا شده است که مواضع امریکا در قبال خاورمیانه سال ها است که در گرو نیات و تمایلات اسرائیل است و تاثیرات صهیونیست ها بر تصمیم های سیاسی امریکا بیش از هر چیزی مشهود است. نمونه آن را در انتخاب باراک اوباما برای وزارت دفاع امریکا می بینیم که با مخالفت اعضای کنگره که متاثر از لابی های صهیونیستی است، مواجه است.
به هر حال مواضع امریکا در قبال پرونده سوریه از روز اول متمرکز بر چارچوب سیاست های اسرائیل بوده است. سیاست اسرائیل در قبال سوریه نیز در حال حاضر مبتنی بر این طرز فکر است که یک جریان مسلحی وجود دارد که می تواند علیه دولت مرکزی مخالف تلاویو درگیر شود و این مساله می تواند به سود اسرائیل باشد. اسرائیل در حال حاضر بر این باور است که دادن سلاح بیشتر به مخالفان به تنهایی کافی نیست بلکه باید میدان درگیری را به گونه ای اداره کرد که درگیری و بحران به قوت خود باقی بماند. حتی زمانی که صحبت از سقوط قریب الوقوع نظام سوریه مطرح شد، تلاویو بر مواضع مسکو حساب کرد که از نظام اسد حمایت می کند و اجازه نمی دهد که این حکومت سقوط کند.
در چنین فضایی همه از جمله ایران منتظرند که ببینند در نهایت در واشنگتن چه تصمیمی برای پرونده سوریه گرفته خواهد شد. کاملا روشن است که ایالات متحده تلاش دارد که بحران سوریه به قوت خود باقی بماند و هیچ کدام از دو طرف درگیری پیشرفتی حاصل نکنند. در حالی که جامعه جهانی منتظر است، ببنید واشنگتن قصد دارد چه تصمیمی در این رابطه بگیرد و آیا در آخر با روسیه بر سر سوریه به توافق خواهد رسید، ایالات متحده چشمان خود را به تلاویو دوخته و منتظر است ببیند که در آن جا چه سیاستی در قبال این پرونده اتخاذ خواهد شد و رویکرد مقام های اسرائیلی نسبت به تحولات سوریه چیست.
در این میان سوالی که برای بسیاری مطرح است، جایگاه و نقطه ثقل ایران در این کش مکش است. بسیاری از کارشناسان بر این اعتقادند که بر خلاف آن چه تصور می شود در صورتی که دولت اسد سقوط کند جایگاه حزب الله در لبنان بسیار تقویت خواهد شد. البته اولویت نخست تهران مبتنی بر حفظ اسد و جلوگیری از سقوط او است اما اگر اسد سقوط کند، حزب الله با حمایت جریان های مسیحی که به شدت از تاثیرگذاری پرونده سوریه و عموما تحولات عربی بر آنها نگران هستند، مواجه خواهد شد.
در حال حاضر ایران از تحریم های جامعه بین المللی رنج می برد، در عین حال به دلیل جایگاه ویژه اش و نقشی که در تحولات خاورمیانه به خصوص سوریه، لبنان و عراق ایفا کرده است، بیش از هر زمانی توانایی دارد که از موضع قدرت با واشنگتن پای مذاکره بنشیند. به خصوص که در حال حاضر واشنگتن بر خلاف میل نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل تمایل دارد که با تهران وارد مذاکره شود و بپذیرد که ایران پرونده هسته ای مشروع خود را پیگیری کند و تحریم ها را علیه آن لغو کند به شرطی که در سوریه دستاوردی حاصل شود و ثبات در عراق حفظ شود. اما با این حال نمی توانیم به راحتی بپذیریم که ما شاهد یک توافق ایرانی – امریکایی بر سر سوریه خواهیم بود. چرا که در این میان مواضع چین، روسیه و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس نیز مطرح است. یک نکته غیر قابل کتمان است و آن این که واشنگتن با مشاهده وضعیت جاری در سوریه و قدرت گرفتن جریان های تندرو در آن کشور در وضعیت سختی به سر می برد و به این نتیجه رسیده است که چاره ای ندارد جز این که برای حل پرونده سوریه با طرف ایرانی به توافق برسد. در چنین حالتی قطعا ترکیه و کشورهای عربی متحد آن بازنده بزرگ تحولات سوریه خواهند بود.
کد مطلب: 20025
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *