۰
سه شنبه ۳ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۱۳:۱۱

عربستان راهی جز بازگشت بسوی ایران ندارد

دستیار ویژه رییس مجلس در امور بین الملل گفت:اگر در مقابل داعش جمهوری اسلامی به سرعت وارد سوریه و عراق نمیشد، امروز باید در وسط میادین تهران، ایستگاه های مترو و دانشگاه‌ها با پدیده‌ای مانند بمب گذاری، انفجار و اقدامات تروریستی عوامل داعش مواجه بودیم، متاسفانه روشنفکران در ایران هر اقدامی را در راستای تامین امنیت ملی را به باد انتقاد می‌گیرند.
عربستان راهی جز بازگشت بسوی ایران ندارد
دستیار ویژه رییس مجلس در امور بین الملل گفت:اگر در مقابل داعش جمهوری اسلامی به سرعت وارد سوریه و عراق نمیشد، امروز باید در وسط میادین تهران، ایستگاه های مترو و دانشگاه‌ها با پدیده‌ای مانند بمب گذاری، انفجار و اقدامات تروریستی عوامل داعش مواجه بودیم، متاسفانه روشنفکران در ایران هر اقدامی را در راستای تامین امنیت ملی را به باد انتقاد می‌گیرند.
به گزارش الف، مدتها بود که منتظر بودم تا از دفترش اعلام کنند کی میتوانم سوالاتم را از او بپرسم تا بالاخره موعد گفتگو مشخص شد. آخرین روزهای تابستان زمانی شد برای یک گفتگوی بی پرده با یک دیپلمات انقلابی؛ ظهر روز دوشنبه 26 شهریور ماه به مجلس شورای اسلامی مراجعه کردیم. وقتی بخواهی دستیار ویژه رئیس مجلس شورای اسلامی و مدیرکل بین الملل آن را ببینی باید هفت خان رستم را رد کنی تا به اتاقش برسی. فکر کنم بعد از حمله داعش به خانه ملت تدابیر شدیدتری در مجلس وضع شده است.
حدود یک ساعتی را در گیت‌های مختلف امنیتی و راهروهای پر پیچ و خم مجلس طی کردیم تا به اتاق آقای دستیار! رسیدیم. اتاقش در عمارتی در وسط مجلس بود که در قدیم منجیک میخواندنش. تمرکز بخش بین الملل مجلس در همین امارت بود. در آنجا حسین امیر عبداللهیان بسیار آرام و مهربان منتظر بود تا گفتگو را آغاز کنیم. دیپلمات کار آزموده و استخوان خورد کرده 54 ساله دامغانی، که دانش آموخته دانشکده روابط بین الملل دررشته روابط دیپلماتیک و دارای PHD روابط بین الملل از دانشگاه تهران است با مواضعی صریح و اقدامات بین المللی و منطقه ای که حتما حرف‌های بسیاری دارد.
او که از چهره‌های شناخته شده وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران است و منصوب دکتر علی اکبر صالحی وزیر وقت امور خارجه، در سه سال اول وزارت دکتر محمد جواد ظریف نیز به عنوان معاون وی ادامه همکاری داد. او به غیر از مسئولیت رسمی اش در مجلس شورای اسلامی هم اکنون مشاور سیاسی دکتر ظریف و استادی دانشکده روابط بین الملل وزارت امورخارجه را عهده دار است.
حسین امیرعبداللهیان در گفتگو با الف اینطور می گوید: از وزارت خارجه برکنار نشده ام.اینکه چرا از معاونت عربی کنار گذاشته شده‌ام را از دیگران بپرسید.عربستان راهی به جز بازگشت به ایران را ندارد.روحانی سعی کرد تا سیگنال‌های مثبتی را در ابتدا به سعودی‌ها بدهد.به روسیه پوتین اعتماد داریم.با روسیه تنها در مورد رژیم صهیونیستی و مقاومت اشتراک نظر نداریم.هر تسلیحاتی که وزارت دفاع به عراق میدهد وجه‌اش را دریافت می‌کند.چطور میشود که برخی مردم وجود داعش را حس نکرده و مطرح میکنند که چرا به عراق و سوریه کمک می‌کنید؟
متن گفتگوی تفصیلی الف با حسین امیرعبداللهیان بدین شرح است:
** از وزارت امورخارجه در مجلس شورای اسلامی مامور شده‌ام
*  آیا شما از وزارت امور خارجه برکنار شده اید یا در مجلس به عنوان دستیار ویژه رییس مجلس در امور بین الملل مامور هستید؟
بنده نیروی رسمی وزارت امور خارجه هستم و همانطور که می دانید در دهه شصت دانشجوی دانشکده روابط بین الملل بوده و در آنجا درس خوانده‌ام و تقریبا از اوایل سال 1370 به طور رسمی وارد این وزارتخانه شدم و حدود دو سال است که از وزارت امور خارجه در مجلس مامور شدم و آخرین ابلاغیه‌ای که از وزارت خارجه گرفته ام هنوز جاری است و البته بعد از اینکه از معاونت جابه جا شدم، همچنان به عنوان مشاور وزیر خارجه کار را دنبال می کنم و به طور موقت نیز در مجلس شورای اسلامی مامور هستم، اینطور نیست که از وزارت امور خارجه برکنار شده باشم.
*گمانه زنی‌هایی مطرح است که شما به دلیل اختلاف نظر یا تفاوت راهبردی که با آقای محمدجواد ظریف وزیرخارجه کشورمان دارید، از معاونت عربی وزارت امور خارجه برکنار شده اید، و همچنین خبرهایی هم منتشر شده بود که برخی از شیوخ عرب به آقای روحانی نامه نوشته و خواستار برکناری شما در این سمت شده اند؟
من علاقمندم بیشتر مصاحبه را در بحث سیاست خارجی ادامه دهیم اگر موافق باشید.
** این سوال را از دیگران بپرسید
* شما در این مدت هیچگاه به این سوال پاسخ نداده‌اید، برکناری شما از معاونت عربی و آفریقایی وزارت خارجه به دلیل  اختلافات شما و دولت است؟
 این سوال را از دیگران باید بپرسید، فکر نمی کنم خیلی اهمیت داشته باشد که به این ابعاد بپردازیم و برای مخاطبین هم به نطرم خیلی اهمیتی ندارد.
**روحانی در ابتدای ریاست جمهوری خود خیلی تلاش کرد تا سیگنال‌های مثبتی را به عربستان بدهد/عربستان راهی جز بازگشت به سمت ایران را ندارد
*شواهد و تحلیل‌ها بیانگر این است که دولت در ارتباط با کشورهای منطقه(عربی و غیرعربی) کم اعتنا بوده و  به دنبال رابطه با غرب است که شاید برجام را هم باید حاصل این تفکر دانست، تحلیل شما در این خصوص چیست؟
بنده معتقد هستم که غرب آسیا در حوزه سیاست خارجی ایران با نگاه به مشکلات منطقه ای در چارچوب‌های ژئوپولتیک و ژئو استراتژیک تعریف شده است و در واقع در حوزه ای که منازعات مختلف و رقابت های فشرده بین المللی جریان دارد ما همسایگانی در جهان عرب داریم که تنظیم مناسبات ما با آنها ویژگی های خاص خود را دارد.
آقای دکتر روحانی در شروع کارش سعی کرد پیام مثبتی را به کشورهای منطقه از جمله به عربستان سعودی بدهد و ایشان حتی در جایی اشاره کردند که در دوره ای که دبیر شورایعالی امنیت ملی بودند، موافقتنامه امنیتی با ریاض امضا کرده و با روی گشاده نسبت به عربستان صحبت می‌کردند، بنده همان موقع معاون وزیر خارجه بودم و سفرهایی در این رابطه داشتم، ولی برداشتم این بود که سعودی ها سیگنال های غلط از این اشارات مثبت جمهوری اسلامی دریافت می کنند ضمن اینکه عربستان سعودی تصورش این بود که در رابطه با ایران می تواند نقش و جایگاه خود را به عنوان برادر بزرگتر در منطقه ادامه دهد.
در همان زمان در ملاقاتی که با سعود‌الفیصل زمانی که وزیر خارجه بود جمله‌ای شنیدم که ایشان گلایه ای داشته و گفتند که شما در شروع به کار آقای روحانی از رابطه با عربستان صحبت کردید اما این رابطه از تماس تلفنی ما به تماس تلفنی آقای روحانی و اقای اوباما منجر شد و به سفر آقای روحانی منجر نشد. در واقع این موضوع نشانگر این است که نوع نگاه عربستان به روابط با ایران چگونه است.
فکر  میکنم که در دولت اقای روحانی برای ارسال پیام مثبت به کشورهای منطقه تلاش زیادی شد ولی عربستان سعودی که نتوانست نوع نگاه و مذاکرات جمهوری اسلامی با شش کشور از جمله با غرب و امریکا را هضم کند لذا بازی برهم زننده موجود در روابط بین دو کشور را به عنوان رویکرد خودش انتخاب کرد و این بازی تا جایی ادامه داشت که روابط دیپلماتیک خود را با ایران قطع و مدیریت کرد و همین روند را ادامه داد، اما بنده جزو آن دسته از افرادی هستم که معتقدم عربستان گزینه ای به جز بازگشت به روابط طبیعی با جمهوری اسلامی نخواهد داشت.
 

**عربستان و امارات رقیب جدی یکدیگر هستند/منازعات زیادی بین شورای همکاری خلیج فارس وجود دارد
با توجه به اتفاقات اخیر و حمله تروریستی در اهواز و اینکه مطرح می‌شود که برخی کشورهای عربی از جمله عربستان و امارات در این حمله تروریستی نقش داشته‌اند، واکنش شما به مواضع این دو کشور چیست؟
در شرایط فعلی مواضع تند و علنی عربستان سعودی و امارات علیه جمهوری اسلامی ایران حالتی خصمانه بخود گرفته و این رفتار بر هیچ‌کس پوشیده نیست، اظهارات گستاخانه یک مقام رسمی اماراتی نیز در حمایت از عملیات تروریست‌ها در اهواز شاهد آن است. نظر بنده این است که ریاض و ابوظبی فریب ترامپ را نخورند و اصول همسایگی را فراموش نکنند.
*همانطور که اشاره کردید برخی کارشناسان معتقد بودند که مشکل ما با کشورهای عربی بعد از روی کار آمدن دولتی مانند آقای روحانی حل می شود، اما عملا چنین موضوعی اتفاق نیفتاد، به نظرتان دلیلش چیست؟
فکر می کنم بخشی از آن برمیگردد به اینکه عربستان سعودی اساسا در موضوع هسته‌ای نگران هرگونه توافق ایران بود، اینکه ایران در این حوزه به توافقی برسد که سطحی از حقوقش به رسمیت شناخته شود. نکته دوم این بود که عربستان هنوز نمی تواند برخی تحولات منطقه را هضم کند. برای عربستان سعودی نفوذ سازنده و مثبت جمهوری اسلامی ایران در منطقه قابل درک و هضم نیست و سعودی ها تصور می‌کنند همیشه باید به عنوان کشور برتر در منطقه مطرح باشند در حالی که با قاطعیت می گویم حتی عربستان و امارات که در جنگ یمن در کنار هم قرار دارند باهم رقابت های جدی دارند.
اماراتی ها به دنبال این هستند که در آینده جای عربستان را در منطقه بگیرند و به دنبال این نیستند که یک شریک راهبردی برای عربستان سعودی باشند لذا منازعات و رقابت‌های درونی برای کسب رقابت‌های بیشتر درون شورای همکاری های خلیج فارس وجود دارد.
اما نکته مهمتر اینکه جمهوری اسلامی ایران در تحولات سالهای اخیر در منطقه همیشه در طرف مثبت بوده و یکی از تاثیر گذارترین و بانفوذترین کشورها در رقم زدن تحولات در راستای صلح، ثبات و امنیت در منطقه است و صرفنظر از اینکه نگاه دولت‌ها به منطقه چگونه است، میزان قرابت دولت‌ها و تلاش آنها در سیاست خارجی نسبت به منطقه یا اروپا درچه سطحی است، وقتی نگاه می کنیم به جمهوری اسلامی در معنای کلی به نظر من سعودی‌ها نتوانسته‌اند دستاوردهای سازنده جمهوری اسلامی را تحمل کنند.

**عربستان سعودی کمر همت به حذف جمهوری اسلامی ایران در منطقه بسته است/ایران باب هرگونه بازگشت طبیعی روابط عربستان با ایران را باز گذاشته است
*دقیقا مشکل عربستان با ایران چیست؟
مشکل اصلی عربستان این است که پدیده ای به نام انقلاب اسلامی و نفوذ سازنده منطقه‌ای ایران را نتوانسته درک کند. برای عربستان پیشرفتهای ایران در حوزه‌های هسته‌ای، علم و فناوری و حتی گفتمان سیاسی جمهوری اسلامی قابل تحمل نیست لذا عربستان بویژه در دوران کنونی که بنده اسمش را گذاشته ام دوران حاکمیت آل سلمان، کمر همت بسته که جمهوری اسلامی ایران را از منطقه حذف کرده و نفوذ ایران در منطقه را ریشه کن کند که این موضوع به وضعیت روانشناختی حاکمان عربستان سعودی بر می‌گردد.
این در حالی است که ایران همواره از گفتگو و برقراری رابطه طبیعی با عربستان سعودی سخن گفته است. من مایل هستم در همین‌جا بگویم با توجه به اینکه در آستانه سالگرد کشتار شهدای حادثه منا هستیم، سعودی‌ها در رفتاری غیر معقول و دیوانه‌وار بعد از آن حادثه و بعد از اعدام آیت الله شیخ نمر طراحی هایی کردند که برخی هم با احساسات به این مسئله کمک کردند و رابطه دیپلماتیک ما با عربستان قطع شد، ولی در همان مقطع نه تنها اقدام متقابل فوری علیرغم عرف دیپلماتیک انجام ندادیم، بلکه می دانستیم این حاکمان جوان و شتابزده سعودی غیر معقول و غیرعقلانی تصمیم می‌گیرند لذا باب را برای هرگونه بازگشت طبیعی روابط عربستان با ایران باز گذاشتیم و این نشانه پختگی عقلانیت در طرف ایرانی و نشان دهنده بی تجربگی و خام بودن و شتابزدگی در حاکمان فعلی عربستان است.
**مردم عراق از نقش تخریبی عربستان در این سال‌های اخیر باخبر هستند/عراق تسهیلاتی را فراهم کرد تا کنسولگری ایران در بصره به حالت عادی خود برگردد
* عربستان تا چه اندازه در روابط ایران و عراق تاثیر گذار است و آیا توانسته به روابط ایران و عراق خدشه وارد کند؟
با توجه به ریشه فرهنگی مشترک موجود بین جامعه ایرانی با جامعه عراق و مشترکات فراوانی که دو ملت باهم دارند عربستان فرصت چنین کاری را پیدا نمی‌کند. مردم عراق از نقش تخریبی عربستان در بیش از 15 سال گذشته اطلاع کامل دارند و با چشمان خود دیدند که دستگاه امنیتی عربستان سعودی در پشت بسیاری از جریانات تروریستی در عراق قرار داشته است، منتهی عربستان سعودی در دو سه سال اخیر تلاش دارد از مسیر سیاسی و دیپلماتیک هم تاثیر گذاری کند و در عین حال روابط تهران و بغداد را تخریب کند.
اطلاعات فراوانی وجود دارد که نشان می دهد سرکنسولگری ایران در بصره با تحریک، پول و هدایت برخی طرف‌های خارجی از جمله عربستان سعودی شکل گرفت. اما جالب است بدانید رفتار متقابل عراق چه بود. در چهار  یا 5 روز بلافاصله تسهیلاتی فراهم کردند که سرکنسولگری ایران در بصره به سرعت بتواند به وضعیت طبیعی خودش برگردد اما اینکه عربستان سعودی تلاش می کند برای تخریب روابط مردمی و رسمی تهران و بغداد، از هیچ کوششی فروگذاری نکند.
**عربستان در جنگ یمن فریب آمریکا را خورده است
* ریشه فتنه‌ای که در بصره و حمله به سفارت ایران اتفاق افتاد به عربستان سعودی برمی‌گردد؟
شواهد نشان می‌دهد که عربستان و حکام جدیدش در طراحی لابی صهیونیست‌ها بازی می‌کنند، یعنی سعودی‌ها فریب آمریکایی ها را در جنگ یمن خورده و بدون پشتیبانی لجستیک و اطلاعاتی آمریکا قادر به پرتاب یک راکت به سمت صنعا یا هیچ نقطه‌ای از خاک یمن نیستند، لذا امریکایی ها آنها را فریب داده‌اند که این اتفاق هم در دوره اوباما افتاد.
سعودی‌ها در این زمینه انگیزه داشتند و امریکایی‌ها با این نگاه که بنیه دو کشور مسلمان در یمن و عربستان را تضعیف کنند دست به این تحریکات زدند و لابی صهیونیست‌ها هم پشت این قضیه قرار دارند و در حوزه طراحی و اجرای این موضوع نقش جدی داشتند، متاسفانه درک حاکمان عربستان از گرفتار شدنشان در بازی صهیونیستی- امریکایی درک ضعیفی است که در نهایت در تعارض جدی با منافع ملی عربستان هم تمام خواهد شد.
**هر آنچه که انتخاب پارلمان عراق باشد مورد تایید ایران خواهد بود
*شما سالها رئیس ستاد عراق در وزارت خارجه بوده‌اید و شناخت کاملی از احزاب و گروه های عراقی دارید، در حال حاضر دست برتر در عراق با چه گروهی است؟
 اگر بخواهم بر مبنای تجربیات خود بگویم دست برتر امروز در عراق در اختیار مردم بوده و در اختیار هیچ حزب یا گروه سیاسی نیست. در حال حاضر بیشتر مردم عراق هستند که نقش تعیین کننده‌ای دارند. در عین حال رهبران دینی و سیاسی عراق هم با درایت و روشن بینی سعی می‌کنند قدم‌های موثر و خوبی را بردارند.
آقای الحلبوسی رئیس جدید پارلمان عراق که از اهل سنت عراق هستند «از استان الانبار عراق» که با آقای دکتر لاریجانی گفتگوی تلفنی داشتند و آقای لاریجانی به ایشان تبریک گفتند، با اطلاعاتی که از عراق بدست آورده‌ایم خیلی خوشبین هستیم که طی روزهای آینده تکلیف پست نخست وزیری و ریاست جمهوری هم در عراق تعیین شود و با همین نگاه که برنده میدان عراق تا امروز مردم هستند، فکر می کنیم هر انچه که انتخاب پارلمان عراق باشد مورد تایید ایران خواهد بود و این می تواند کمک به منافع دو ملت و کشور باشد.  نسبت به گزینه‌هایی که برای تصاحب کرسی نخست وزیری و ریاست جمهوری در عراق مطرح است، هر کدام از این گزینه ها که برخی را شما نام بردید اگر به نتیجه برسد ایران از آن استقبال کرده و روابط پایدار و راهبردی ما با عراق دنبال می‌شود.
*روابط ایران و عراق دچار تنش نشده است/ توطئه‌های خارجی به دنبال خدشه روابط میان دو کشور هستند
*آیا روابط ما با عراق در ماه های اخیر دچار تنش شده است؟
در آن سطحی که به مردم، دولت و نخبگان عراق برمی گردد نه تنها کاهش نیافته بلکه پیشرفت تدریجی هم داشته است، اما بازیگران خارجی با توطئه‌ها به دنبال ایجاد سردی در روابط تهران و بغداد هستند.
**هر تسلیحاتی که وزارت دفاع به عراق میدهد، وجه اش را عینا دریافت می کند/پول صادرات برق را هم به صورت ارزی دریافت میکنیم 
*برخی مردم مطرح میکنند که چرا باید به کشوری مثل عراق و سوریه که مسبب مشکلات زیادی برای کشور ما هستند، کمک کرد، شما چه پاسخی برای آنها دارید؟
در ابتدا کمکی که ایران به عراق می‌کند، در یک سطح در راستای مبارزه با تروریسم است. اگر وزارت دفاع تجهیزات و یا تسلیحاتی را در چهارچوب مبارزه با تروریسم در اختیار عراق قرار داده، وجه آن را عینا دریافت کرده است. سطح دوم کمک‌های ما به این کشور صادرات برق به چند استان عراق است که صادرات برق را نیز به صورت ارزی مبلغش را دریافت می‌کنیم. اینطور نیست که به عراق نفت‌خیز که دارای بنیه اقتصادی بالایی است، کمک بلاعوض کنیم. این موضوعات کاملا در چهارچوب توافقاتی است که برای ما هم توجیه اقتصادی داشته و در حوزه صادرات برق و برخی اقلامی که به عراق می فروشیم سود هم دارد.

** امنیت در ایران رایگان به دست نیامده است
ضمن اینکه مهمترین کالایی که امروز منطقه عطش آن را دارد امنیت است، این امنیت پایداری که در جمهوری اسلامی وجود دارد رایگان بدست نیامده و حتما خانم و یا اقای دانشجویی که صبح می خواهد در سراسر کشور دانشگاه برود یا بچه‌ای که می خواهد به مدرسه برود، امنیت برایش گران قیمت‌ترین و مهم‌ترین عامل است. امنیت است که می تواند بستری ایجاد برای سرمایه‌گذاری اقتصادی، توسعه سیاسی و فرهنگی ایجاد می‌کند لذا شما باید هزینه این امنیت را بپردازید چه بسا ما بزرگترین ضربه ها را از عراق بعثی زمان صدام خوردیم. 
اگر در مقابل داعش جمهوری اسلامی به سرعت وارد سوریه و عراق نمیشد، امروز باید در وسط میادین تهران، ایستگاه های مترو و دانشگاه‌ها با پدیده‌ای مانند بمب گذاری، انفجار و اقدامات تروریستی عوامل داعش مواجه بودیم. اما اگر تصور کنیم به این کشورها کمک بلاعوض کرده‌ایم و برای امنیت ملی خودمان چیزی بدست نیاورده‌ایم این بزرگترین تبلیغات غلطی است که آمریکایی ها و صهیونیست ها انجام می دهند.
جای تاسف دارد که جوانان ما وقتشان را صرف این کنند که اراجیف شخصی مانند نتانیاهو را بخواهند ملاک قرار دهد در حالیکه آنها ده پایگاه نظامی در سوریه بدون هماهنگی دارد؟ چرا در حالی که قرار بود برای مبارزه با داعش در عراق کمک کند، هیچ اقدام موثری برای مبارزه با داعش نکرد؟ اما تلاش دارد که نیروها و پایگاه خودش را توسعه دهد.
** مردم آمریکا خود نیازمند امکانات لازم در آمریکا هستند
بنده حدود دو سال پیش در سفری به آمریکا داشتم، وقتی از فرودگاه منهتن بیرون آمدم، کاملا مشهود بود که زیرساخت های آمریکا چقدر فرسوده شده است، پل ها و امکانات شهری فرسوده‌ای که داشتند، امریکایی که برخی به عنوان سرزمین آمال و ارزو ها یاد می کنند. چرا اینگونه تبلیغ نمی شود که مردم امریکا خود نیازمند این امکانات هستند و آقای ترامپ به این دلیل توانست در انتخابات برنده شود که از اشکالات و نیازهای امریکا گفت که چرا باید پولمان را صرف افغانستان، عراق و منطقه کنیم وقتی کخ مردم خود آمریکا محتاج هستند. چطور کسی اجازه نمی‌دهد که این هجمه‌ها و سئوالات برای جامعه امریکا پیش بیاید ولی برای جامعه ایران که داعش بیخ گوشمان قرار داشت، پیش می آید.
**چطور میشود که برخی مردم وجود داعش را حس نکرده و مطرح میکنند که چرا باید به عراق و سوریه کمک کرد
مردم ما فراموش نمی کنند، امروز در مجلس شورای اسلامی با من مصاحبه می‌کنید که در چند قدمی شما کمتر از دو سال پیش داعش تا داخل پارلمان عوامل خودش را نفوذ داد. چطور می‌شود که برخی از مردم خطر نا امنی‌ها و تروریسم را در بیخ گوششان حس نکنند و بگویند که عراق و سوریه به ما چه ارتباطی دارد؟ این که لینک بین امنیت ما و امنیت منطقه از سوی برخی القا می‌شوند به این دلیل است که جوانان و افکار عمومی ما نتوانند این موضوع را درک کنند به خاطر این است که خروجی اش نا امنی در ایران شود و آن شود که دشمنان می خواهند. آن زمان همین افرادی که می‌گویند چرا هزینه برای امنیت کردید خواهند گفت که صد هزار برابر برای امنیت هزینه کنید ولی اجازه دهید در کشور ما با ارامش زندگی کنیم، اشتغال داشته باشیم و تحصیل کنیم.
**آقای پمپئو فکر میکند که وزارت خارجه CIA است که هر غلطی خواست انجام دهد/متاسفانه روشنفکران در ایران هر اقدامی را در راستای تامین امنیت ملی را به باد انتقاد می‌گیرند
*برخی مطرح میکنند که چرا نهادهایی غیر از وزارت خارجه در سوریه دخالت می‌کنند و مهمترین دستاورد حضور ایران در سوریه چیست؟
دخالت نهادی غیر از وزارت خارجه در سوریه اظهاراتی است که در فضای مجازی با آن روبرو می‌شویم که اصلا با ساختار کنونی در حوزه روابط بین الملل با دنیا نمی خواند و برخی روزنامه‌ها هم به این مسائل دامن می زنند. من از نویسندگان می پرسم که لطفا شما یکبار توضیح دهید چطور می‌شود که یک دفعه رئیس سرویس CIA امریکا وزیر خارجه می شود. اگر چنین اتفاقی در ایران بیافتد چه جوی ایجاد می شود؟ چطور می‌شود که یکباره وزیر دفاع امریکا وزیر امور خارجه می‌شود، حالا پذیرش این موضوع برای ایران که روزی سردار سپاه یا امیر ارتش بیاید وزیر خارجه شود ببینید رسانه های ما چه جنجالی به پا می کنند اما در امریکا این اتفاق می افتد و جوری برخورد می شود که انگار  امری عادی است که رئیس امنیتی CIA به وزارت خارجه منتقل شود.
زمانی که در سفارت مامور بودم، یادم است که مافوقم آقای امیرسعید ایروانی بود که در حال حاضر معاون آقای شمخانی در دبیرخانه شورای امنیت ملی است، آن زمان در مراودات دیپلماتیکی که داشتیم یک مراوده امنیتی هم داشتیم. ملاقات مربوط به حوزه سرویس مخابرات دوره صدام ملعون بود. صدام رئیس سرویس امن داخلی خود را برای ریاست به سرویس خارجی آورده بود. این رئیس سرویس خارجی با منافقین، (مسعود رجوی) و دیگران طرحی داشتند تا صیاد شیرازی را ترور کنند که با عملیات پیچیده نیز این اتفاق تلخ افتاد و پاسخ  خیلی سنگینی هم متوجه عوامل این حادثه و رژیم بعث عراق شد که قدرت‌نمایی جمهوری اسلامی ایران در آن مقطع بود که صدام نیز در مقابل نحوه عکس العمل جمهوری اسلامی ایران کم آورده بود، ولی یادم است زمانیکه خواستم پیامی را از طریق سرویس وقت امنیتی خودمان در قالب پیام دیپلماتیک به طرف عراقی منتقل کنیم، گفتند که آقای فلانی که رئیس سرویس امنیت داخلی شده باید درک کند حوزه کار خارجی متفاوت با حوزه داخلی است، شاید شما در حوزه داخلی با یک دستور صد نفر را گردن بزنید ولی در حوزه خارجی در عراق با واکنشی حداقل مقابله به مثل مواجه خواهد شد و ایشان فکر نکنند می توانند هرکاری را می توانند در این حوزه انجام دهند.
الان هم می بینید در آمریکا فردی که رئیس CIA بوده با تفکرات امنیتی سکاندار دستگاه دیپلماسی شده است، آقای پمپئو فکر می کند اینجا هم CIA است و هر غلطی خواست می تواند انجام دهد. در حالی که دستگاه دیپلماسی تعریف خود و قواعد خودش را دارد. واقعا متاسف می شوم  که برخی روشنفکران ما کوچکترین تحول در ایران را که در راستای تامین حداکثری امنیت ملی است را به باد انتقاد می گیرند و بزرگترین اقدامات خلاف رویه در آمریکا را خیلی عادی از کنار آن عبور  می‌کنند و از فردایی که این فرد آمریکایی وزیر خارجه میشود طوری برخورد می کنند که انگار 50 سال در وزارت خارجه امریکا بوده  است و حق طبیعی اش بوده که وزیر شود.
به نظرم از اشکالات اساسی است که چه در فضای مجازی و چه در فضای رسانه‌ای مدام به دنبال این هستیم تا خودمان را تخریب کنیم و دستاوردهای بزرگ منطقه‌ای را که تولید قدرت و تولید حداکثری امنیت برای ما کرده است را تحت تاثیر افراد سبک مغزی مانند نتانیاهو و تبلیغات رسانه‌های صهیونیستی و امریکایی  قرار داده و بخواهیم با آنها هم‌صدا شویم و فراموش کنیم که شهدای مدافع حرم و افرادی که در اوج هیاهوی سیاسی جانشان را فدا کرده‌اند برای امنیت کشور امروز چه کرده‌اند و ما از آنها هیچ یادی نکنیم.
*مشکل از مردم نیست از قلم به دستان است
* چرا متاسفانه مردم به سمت رسانه‌های غربی روی آورده‌اند؟
اینجا مشکل از مردم ما نیست، مشکل از نخبگان و قلم به دستان و نویسندگان ماست.
*آمریکایی‌ها در موصل عراقی را برای نجات از دست داعش معطل می‌کردند/سوریه به کمک ایران اجازه نداد تا نقشه آمریکایی‌ها پیش برود
*امریکایی ها از سوریه از کجا به کجا رسیده اند و نهایت خواسته آنها از بحران سوریه چیست؟
امریکایی ها از ابتدای تحولات سوریه سعی کردند سنگ بزرگی بردارند، اما به بن‌بست خورده و دیدند که نمی‌توانند. مایلم با صدای بلند اعلام کنم که مردم سوریه، نیروهای مسلح و رییس جمهور سوریه به کمک جمهوری اسلامی ایران اجازه ندادند تا نقشه آمریکایی‌ها در سوریه پیش برود و شکست خوردند. در دوره آقای ترامپ، آمریکایی‌ها نمی‌دانند که در سوریه چه می کنند، رفتارهای آمریکا در سوریه منفعلانه و نمایشی است و هیچ نقش تعیین کننده‌ای را نمی توانند ایفا کنند به این دلیل که دچار سردرگمی در برابر تحولات سوریه هستند ولی در عین حال تلاش خود را می‌کنند تا جای ممکن پیروزی‌ها را به دروغ به نام خودشان ثبت کنند.
دو دروغی که در یکسال گذشته آقای ترامپ گفت این بود که در ابتدا در اعلام استراتژی 2018 آمریکا و همچنین در ماه‌های اخیر برای دومین بار آقای ترامپ در کنفرانس مطبوعاتی که با آقای پوتین داشتند آشکارا دروغ گفت که ما داعش را در عراق و سوریه از بین بردیم. اما  به این دلیل آزادی موصل از دست داعش چندماه طول کشید به دلیل نقش آمریکایی‌ها بود در صورتیکه حلب به سرعت از دست داعش آزاد شد و آمریکایی ها هم هیچ نقشی و طرحی برای خروج از داعش نو در هیچ جایی هم نبوده و نتوانستند شیطنت کنند اما در موصل خلاف این موضوع بود.
ایران و سوریه همواره به عنوان پشتیبان عمل کرده و کار اصلی و میدانی را مردم و نیروهای مسلح سوریه انجام دادند اما در عراق ، امریکایی ها تا مدتها دوستان عراقی ما را معطل نگه داشتند که صبر کنید تا طراحی های عملیات تکمیل شود. زمانی موصل آزاد شد که دوستان عراقی به این نتیجه رسیدند که خودشان باید اقدام کنند و اگر معطل امریکایی ها بمانند نه تنها موصل ازاد نخواهد شد، بلکه موصل‌های بعدی هم به دست داعش سقوط خواهد کرد.
* با روسیه در مورد رژیم صهیونیستی و محور مقاومت نقطه نظر مشترک نداریم
* در مورد روسیه مواضع ما چگونه است و تفاوت خواسته های ما از  سوریه با خواسته‌های روس‌ها چیست؟
بنده معتقد هستم که یکی از موفق‌ترین پرونده‌های مشترکی که میان ایران و روسیه شکل گرفته شده، پرونده سوریه است اما اینکه آیا در همه مسائل سوریه ما دارای رویکرد مشترک هستیم باید گفت که حداقل در بحث رژیم صهیونیستی و محور مقاومت نقطه‌نظر مشترک نخواهیم داشت.
روسیه با رژیم صهیونیستی رابطه دارد اما هرچند که در تعارض با مقاومت هم عمل نمی کند، ولی جمهوری اسلامی و متحدانش این رژیم را به رسمیت نمی شناسند. حداقل وقتی موضوع به این حوزه‌ها کشیده می شود، روس‌ها دارای تفاوت دیدگاه با ما هستند اما در مواضع اصولی مانند حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی سوریه، مواجهه با تروریسم و خروج نیروهای خود‌خوانده مانند پرونده‌های منطقه ای هم فرصت برای همکاری وجود دارد.
*ما به اندازه کافی با آمریکایی‌ها مذاکره کرده‌ایم
*آیا شما مذاکره با امریکا را قبول دارید؟
در مورد مذاکره با آمریکا باید بگویم که ما با آنها در عراق قبلا مذاکره کردیم و بنده هم جزو تیم مذاکره کننده بودم که با دعوت دوستان عراقی و مجوز مقام معظم رهبری کمتر از یک دهه پیش در عراق شکل گرفت. در مورد برجام هم به نظرم  گفتگوها انقدر زیاد شد که وزرای خارجه ما کنار رودخانه به راحتی با هم قدم می زدند و در محل مذاکرات هم گفتگو می کردند. اما نکته مهم این است که در همه این مواردها امریکایی‌ها در طول 40 سال گذشته نشان داده‌اند که نمی توان به  آنها اعتماد کرد.
در عراق چون همه جزییاتش را می دانم، آمریکایی‌ها در مذاکرات عراق وقتی دیدند چیزی که خود می خواهند بدون در نظر گرفتن منافع عراق، تامین نمی‌شود میز مذاکره را ترک کردند اما در برجام این موضوع متفاوت بود تا مرحله امضاء پیش رفتند و بعد از آن در دوره شخص آقای اوباما بود که کارشکنی‌ها در اجرای برجام شروع شد شروع شد. اینطور نبود که دوران طلایی ما در دوره اوباما و دموکرات‌ها باشد. از همان زمان به بهانه‌های مختلف اینقدر این موضوع را کش دادند تا ترامپ با روی کار آمدنش و  با توجه به عدم توازن روحی و روانی که در تصمیم‌گیری‌هایش دارد ان مسئله را تشدید کرد. فکر می کنم در همه مقاطع چه در نگاه به شرق و غرب و یا مذاکره و عدم مذاکره با امریکا ، ایران از موضع اقتدار، صبر، خویشتنداری و حکیمانه وارد شده و هر بار این طرف مقابل بود که نشان داد که قابل اعتماد نیست و در مورد اخیر هم در برجام این مورد را تایید کرد.
** روسیه پوتین را باید متفاوت از جماهیر شوروی بدانیم/سابقه ذهنی مردم ایران نسبت به روسیه مثبت نیست/روسیه پوتین قابل اعتماد است
* بسیاری از تحیلگران معتقد هستند که با توجه به کارشکنی غربی‌ها باید نگاهمان را به سمت شرق سوق بدهیم، به نظرتان این راهبرد جدید می تواند راهی برای عبور از این شرایط بوجود آمده باشد؟
چیزی که بنده اطلاع دارم از راهبرد نظام این است که واقعا در سیاست نه شرقی نه غربی‌مان در حوزه استقلال خدشه ای وارد نشده است، اما در عین حال همکاری و تعامل با غرب با شرق همیشه در دستور کار ما بوده و خواهد بود. اما در مورد روسیه، ما باید روسیه پوتین را متفاوت با اتحاد جماهیر شوروی می دانیم.
زمانی که 6 سال پیش در موضوع منطقه و سوریه با روسیه و مقامات آن از جمله آقای میخائیل باگدانف نماینده پوتین در خاورمیانه وارد گفتگو در مسکو شدم از ابتدا اولین حرفی که به ایشان گفتم این بود که سابقه ذهنی و تاریخی مردم ایران نسبت به روسیه مثبت نیست و فکر می کنند روس‌ها در دقیقه نود دوستان خودشان را رها می کنند و در چهارچوب منافع خودشان عمل خواهند کرد. اما همکاری‌هایی که در سوریه و برخی پرونده‌های منطقه‌ای در دوره روسیه پوتین داشتیم نظر من را عوض کرد.
معتقدم روسیه پوتین قابل اعتماد می‌تواند باشد به شرطی که منافع مشترک در حوزه‌های مختلف بین تهران و مسکو تعریف شود. نمی توانید بگویید روسیه به خاطر منافع ما هر اقدامی را حاضر است بکند، چراکه  برای آن باید سطح منطقه‌ای از منافع مشترک تعریف شود کما اینکه درمورد دیگران هم همینطور است.
*پس شما با برجام موافق نیستید؟
بگذارید برای برجام یک جلسه دیگر صحبت داشته باشیم.
کد مطلب: 94598
برچسب ها: عربستان سعودی
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *