گزینه خالص اصلاح طلب

در آستانه انتخابات 28 خرداد 1400 جناح های سیاسی اصلاح طلب و اصول گرا در قالب جبهه های انتخاباتی سامان دهی شده اند با این تفاوت که جناح اصول گرا در چند جبهه پراکنده هستند اما جریان اصلاح طلب فقط در یک جبهه رسمی "جبهه اصلاحات ایران" انسجام یافت.
این نقطه قوت اگر با عقلانیت و احترام به طیف های مختلف این جریان همراه نباشد می تواند به پاشنه آشیل اصلاح طلبان تبدیل شود. در این زمینه چند نکته را یادآور می شوم.
نکته اول این که ای کاش معرفی نامزدهای ریاست جمهوری را به پس از ثبت نام موکول می کردند، اکنون با این مصوبه که کاندیداهای ریاست جمهوری جبهه اصلاحات ایران قبل از ثبت نام معرفی شوند به نوعی استصواب را در این جبهه تداعی می کند، ایرادی که بارها از سوی اصلاح طلبان به شورای نگهبان وارد شده. به نظر من این مصوبه وحی منزل نیست و امکان تجدید نظر وجود دارد.
نکته دوم این که برای معرفی نامزد ها رای دوسوم را ملاک عمل قرار دادند در حالی که رای دو سوم برای فرد منطقی به نظر نمی رسد، این بند نیز قابل اصلاح است و اکثریت نصف باضافه یک مبنای مناسب تری است. و بالاخره اگر بر این مصوبه اصرار دارند به نحوی عمل کنند که نامزدهای طیف های مختلف جبهه اصلاحات برای ثبت نام معرفی شوند. ضمن این که از تجارب انتخابات های گذشته هم باید درس عبرت گرفت. اصلاح طلبان در انتخابات سال 1384به جای «عقلانیت» به سمت «وزن‌کشی» رفتند و با این رفتار نقش بالایی در شکست این جبهه و پیامدهای ناشی از دولت های نهم و دهم ایفا کرده اند.
البته بنده اعتقاد ندارم به هر قیمتی باید مشارکت کنیم، ولی ما اصلاح‌طلب هستیم و همیشه استراتژی ما تعامل بوده است. هر رفتاری که این استراتژی را خدشه‌دار کند، و بجای تعامل تقابل را تداعی کند رفتار غیراصلاح‌طلبانه است. مبنای اصلاح طلبان  گفت‌وگو، تعامل و استفاده از همه ظرفیت‌ها برای اداره کشور و اصلاح جامعه است.
از طرفی نهاد اجماع ساز باید به معنی واقعی کلمه اجماع را تداعی کند، اجماع یعنی نگاه مساوی به همه چهره‌ها و نحله های اصلاح‌طلب. هر کدام از شخصیت‌های اصلاح‌طلب دارای شان و جایگاهی هستند. اگر امروز به این دوستان توجه و با آنها گفت‌وگو نشود و هدف آنها از حضور در این عرصه بررسی نشود، چه بسا زمانی که قرار است تصمیم نهایی گرفته شود، برخی افراد تمکین نکنند.
 انتخابات پیش رو فرصتی برای پاسخگویی و بازسازی اعتبار جبهه اصلاحات و بازیابی سرمایه اجتماعی تضعیف شده یا از دست رفته است. بنا براین جبهه اصلاحات ایران باید با هدف اقناع افکار عمومی در مورد عملکرد سال های 84 تا 98 وارد عرصه شود.
  حضور نامزدهای متعدد را باید به فال نیک گرفت. چراکه هر کدام بخشی از جریان متکثر اصلاحات را نمایندگی می کنند و تلاش دارند زمینه را برای مشارکت مردم فراهم کنند و همگی باید مورد احترام باشند و عملکرد ما نباید در جهت سرمایه سوزی باشد. اما در نهایت باید با یک نامزد وارد عرصه انتخابات شویم.
البته رفتار منطقی و عادلانه هیات رییسه جبهه اصلاحات ایران و همه اعضا می تواند در حفظ وحدت و انسجام این جبهه تاثیر مثبت داشته باشد. برخی تلاش دارند جبهه اصلاحات را منفعل، متشتت و متفرق نشان دهند. جبهه اصلاحات ایران باید مراقب باشد.
اعضا و احزاب اصلاح‌طلب و جبهه اصلاحات بارها اعلام کرده‌اند در این دوره از انتخابات از نامزد اصلاح‌طلب خالص حمایت می‌کنند. تا زمانی که ما در جبهه اصلاحات گزینه های وفادار اصلاح‌طلب داریم که دارای صبغه اصلاح طلبی هستند نباید در پی نامزدهای غیر اصلاح طلب باشیم.