حکمراني مطلوب جوانان

جوانان سرمايه‌هاي بسيار ارزشمند امروز و فرداي کشور هستند، آنان رهبران وگردانندگان فرداي اين مرز و بومند. جوانان با انرژي متراکم و تواني که به خاطر جواني، خداوند بي‌همتا در آنها به وديعه نهاده و با سرمايه عظيمي از آگاهي به سبب ارتباط بيش از پيش با جهان در اختيار اوست و با علم‌آموزي، ضريب هوشي، فراست، شجاعت، احساسات پاک و افکار آرماني و ايده‌آليستي که در او سراغ داريم، مجموعه‌اي عظيم و نفيس با قدرتي بي‌نظير را در وجود آنان به ارمغان آورده است، اگر به موقع و به جا از طريق حکمرانان مملکت مورد بهره‌گيري و استفاده قرار گيرند، توان ايجاد شتاب در پيشبرد برنامه‌هاي توسعه محور و سياست‌هاي منطقي و جهان پسند را در اين کشور دارند و حتي در کوه سبلان سهمگين و سخت مي‌توانند راه‌ بگشايند و پيش روند ليکن اگر مورد بي‌مهري و فراموشي واقع شوند به تدريج و به آرامي به طرق مختلف نابود مي‌شوند و يا گاها حتي اگر تعلل شود و در کانون توجهات صاحب منصبان مسئول قرار نگيرد، جوانان که چون بمب ساعتي هستند در دست ما منفجر مي‌شوند و براي کشور نابودي به بار مي‌آورند.
نگاه مبتني بر سرپرستي آزاردهنده و هدايت جوانان در اين سال‌ها باعث شده انرژي عظيم جوانان که اصولا بايد در خدمت توسعه ملي قرار گيرد، در مواجهه با ساختارهاي بروکراتيک و مقاومت‌هاي سنتي، ديدگاه‌هاي يک قطبي و سليقه‌اي تنگ نظرانه به هدر برود، تا جايي که امروزه از مساله جوانان دختر و پسر، بيشتر يک تصوير ويتريني و تزئيني براي نمايش دادن و راي گرفتن باقي مانده است اين وضعيت حتما بايد تغيير کند و در جامعه نقش بيشتري به جوانان در تصميم‌گيري، سبک زندگي، سياستگذاري، مديريت‌ها و فرصت‌هاي گوناگون اعطا شود.
جوانان بايد بتوانند تجربه آن را بدست آورند که عهده‌دار مسئوليت‌هاي مهم در اين کشور گردند. جوانان بايد بيش از پيش توانمند گردند و بتوانند از حقوق کامل خود از نظر اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و سياسي برخوردار شوند و حق انتقاد و حق اعتراض قانوني آنان پاس داشته شود.
امروز براي جوانان، حکمراني مطلوب است که براي احياي تمدن بزرگ ايران و پيشرفت خودمندانه و موفقيت‌آميز خواست و مطالبات ملت و برنامه‌هاي آرماني آنان و اقتدار و امنيت کشور، اجرايي شدن اصول قانون اساسي در مورد اقوام و ساير حقوق اساسي شهروندي عموم هموطنان، پاياندهي به تخاصم تبليغاتي در عرصه بين‌المللي به ايران و ارتقاي کيفيت زندگي ايرانيان و جايگاه کشور عزيزمان ايران، برنامه داشته باشد و براي تغيير اساسي مورد نظر جوانان، راهي جز شکستن مرزهاي خودي و غيرخودي و اعمال قدرت اقتصادي، سياسي و اداري براساس قانون، اثربخشي و پاسخگويي، باقي نمانده است. نبود فساد، استيفاي حقوق سياسي و آزادي‌هاي مدني، شايسته‌سالاري، پاسخگويي و شفافيت ساختار قدرت و اعطاي نقش بيشتر به تمامي شهروندان مقتدر و متمکن ساختن عموم ملت و گسترش دايره نهادهاي انتخاباتي و خود انتخابات، خواست ملي به طور عام و مطالبه جوانان به طور خاص است.
جوانان انتظار دارند جامعه ايراني، با بهره‌گيري از علوم و تجارب ملل پيشرفته و غناي پيشينه با شکوه فرهنگي خود، بيش از پيش ساختار دمکراتيک به خود بگيرد و انرژي و سرمايه اجتماعي آن، در اثر توجه فراوان و چشم‌گير به حقوق اساسي سياسي و آزادي‌هاي مدني و توزيع بهتر و عادلانه همه امکانات اقتصادي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي کشور در بين همه آحاد و اقوام ايرانيان قرار گرفته تا عدالت اجتماعي را ستين رعايت شود و عموم هموطنان نازنين رنج ديده، توانمند گردند.
دين وادي محبت و افق رهايي است، از مقدسات مردم سوء استفاده نکننده، طبيعي است آنان‌که از دين به آساني به عنوان ابزاري تعيين‌کننده براي تصاحب قدرت دولتي يا تفنيني بهره گرفته‌اند، امروز نيز براي استمرار قدرت‌طلبي و حب رياست، نه‌تنها حق قانوني نقد و اعتراض دانشجويان، دانش‌‌آموزان، جوانان، بانوان، ساير صنوف و آحاد جامعه را پاس نمي‌دارند بلکه با برچسب و انگ سست شدن پايه‌هاي ايران يا عرق ملي آنان، حرکتشان را تسهيل مي‌کنند. همه اذعان دارند حاکميت يکدست، نتوانست مشکلات و مسائل مملکتي را حل و براي کشور هزينه‌هاي جبران ناپذيري متحمل کرد.
با اصرار و ابرام بر سياست‌هاي افراطي‌گرايانه و ماجراجويانه و خود حق پنداري صرف، خشک و صلب و نزديکي زيانبار به روسيه متجاوز غير قابل اعتماد، دنيا را عليه ايران تهييج کردند و به فرجام نرساندن برجام و عدم افزايش ثروت ملي ناشي از استمرار تحريم ظالمانه آمريکا و تشديد فشار اقتصادي، نارضايتي عمومي را در داخل کشور فراهم آوردند.
تورم و فقر و بيکاري براي ملت يأس و افسردگي و دلزدگي و نارضايتي را بيشتر کرد و به نام مهر و محبت، قهر و خصم، قسمت بانوان، دانشجويان و دانش‌آموزان گرديد. سرمايه‌هاي انساني توانمند کشور را به طرز گسترده‌اي فراري يا خانه‌نشيني کردند. امروز آنچه که در ايران نقش کليدي را بازي مي‌کند تورم است که پاياندهي به آن با متحول شدن اذهان حکمرانان و فقط و فقط در اولويت قرار دادن اقتصاد ايران و ايراني و اعطاي حقوق اساسي عموم آحاد ملت، خواست جوانان رشيد ايران زمين است.