۰
چهارشنبه ۱۸ آبان ۱۴۰۱ ساعت ۲۲:۲۰

تضادهای گفتمانی،عرصه جدالی بی‌پایان

محمد آخوندپور امیری
تضادهای گفتمانی،عرصه جدالی بی‌پایان
چنانچه شکل‌گیری هویت‌های جدید که خود متاثر از رشد و نمو فضاهای گفتمانی آنتاگونیستی نسبت به گفتمان حاکم هستند و بعضاً منجر به ظهور و بروز جریان‌های اعتراضی می‌شوند را در داخل عرصه گفتمانی محصور کنیم و یا به تعبیر بهتر معتقد باشیم که هیچ پدیده‌ای خارج از گفتمان شکل نخواهد گرفت، لاجرم به تبیین علل وقوع آن در یک صورتبندی خاص خواهیم پرداخت. گفتمان‌ها با تعریفی که از امر سیاسی ارائه می‌دهند از یکسو مرزهای هویتی خود را میان نیروهای «خودی» و «دیگری» شکل می‌دهند و از سوی دیگر به نزاع‌های سیاسی در یک جامعه معنا می‌بخشند. در این یادداشت به تبیین علل شکل‌گیری جنبش اعتراضی اخیر در بستر گفتمان «ارنستو لاکلائو» و «شانتال موفه» خواهیم پرداخت.
لاکلائو و موفه معتقدند که شکل‌گیری هژمونیک یک گفتمان، خود متاثر از عرصه نزاع بی پایان میان عناصری است که در پی تثبیت موقعیت خود در داخل گفتمان هستند. این عناصر در یک عرصه آنتاگونیستی به صورت موقت به ثبات قابل قبولی دست خواهند یافت. این ثبات در بطن خود ویژگی سیالیت را محفوظ خواهد داشت؛ یعنی هیچ گاه نخواهد توانست موقعیت هژمونیک خود را ابدی سازد و همواره از طرف گفتمان‌های غیریت به چالش گرفته می‌شود. به همین منظور اگر «اسلام سیاسی» را از بدو پیدایش نظام جمهوری اسلامی، بعنوان گفتمان غالب در نظر بگیریم، شکل گیری «گفتمان‌های غیر» بعنوان عرصه تخاصم با گفتمان حاکم همواره در فضای آنتاگونیستی، امری طبیعی است که پیوسته در حال وقوع بوده و هست. 
از سویی دیگر در هر عرصه گفتمانی، عناصری از بازی دال‌ها و مدلول‌ها به چشم می‌خورد که مشخصه‌های آن گفتمان را پیشاروی جامعه قرار می‌دهد. بر همین اساس شکل گیری جنبش اعتراضی اخیر با شعار «زن، زندگی، آزادی» با دال مرکزی «آزادی خواهی» هویت خود را در برابر گفتمان حاکم با دال مرکزی «اسلام سیاسی» به رخ می‌کشد. هر کدام از بخش‌های شعایر این جنبش، همچون عناصر میان تهی هستند که به تنهایی فاقد معنای خاصی هستند و تنها در فضای گفتمانگی و در پیوند با دیگر عناصر از معنای مقوم و قابل اتکایی بهره می‌برند. شکل گیری عرصه تعارض میان عناصر گفتمان این جنبش که هویت تازه‌ای به معترضان داده در تقابل با دال مرکزی «اسلام سیاسی» گفتمان حاکم قرار گرفته است. طبیعی است که عناصر گفتمان معترضان تا هر میزان که بتواند از درجه مقبولیت و همزادپنداری با جمعیت کثیری بهره ببرد، قاعده این جدال را به نفع خود رقم خواهد زد. در آن سوی میدان با کم رنگ شدن عناصر گفتمان حاکم، وضعیت هژمونیک ساختارهای گفتمان هر روز کم رنگ و کم رنگ‌تر خواهد گردید؛ تا آن هنگام که جایگاه برتر خود را به گفتمان رقیب خواهد داد و عناصر تهی شده گفتمان حاکم، عرصه نزاع را ترک خواهد نمود.
نتیجه آنکه براساس برداشت گفتمانی از شکل گیری اعتراضات که هویت‌های بدیعی را در بطن خود بارور خواهد ساخت، هیچ گاه نمی‌توان به ثبات قطعی و ابدی هیچ گفتمانی دل بست. البته باید توجه داشت که نمونه‌های تاریخی در گستره سرزمینی کشور خودمان نویدبخش نمونه‌های کثیری از تجربه تاریخی پیرامون این موضوع است. با هژمونیک شدن گفتمان پهلوی در ایران، این گفتمان به تدریج از عام‌گرایی فاصله گرفت و به خاص گرایی روی آورد و به تعریفی از امر سیاسی بر پایه آنتاگونیسم میان «خود» و «دیگری» که عمدتاً گفتمان مذهبی را شامل می‌شد، شکل داد. این امر واکنش نیروهای مذهبی را برانگیخت و آنان را به حضور دوباره در عرصه منازعات سیاسی رهنمون ساخت. گفتمان پهلویسم که با برجسته‌سازی عناصری چون سکولاریسم، غرب گرایی، ناسیونالیسم ایرانی، استبداد و سلطنت، دال‌های اصلی این گفتمان را تشکیل می‌دادند، سعی بر آن داشت که گفتمان «اسلام سیاسی» رقیب را رو به اضمحلال ببرد. اقدامی که نه تنها هیچ گاه محقق نشد، بلکه در سایه سیاست‌های نابخردانه پهلوی دوم، منجر به هرچه قوی‌تر شدن دال مرکزی «اسلام سیاسی» در گفتمان انقلابی ایران گردید. نتیجه آنکه حلقه پیوندی قوی میان عناصر میان تهی گفتمان انقلابی شکل گرفت که معانی متعالی همچون استقلال، آزادی، استعمار ستیزی و ... را بعنوان مفاهیم متعالی گفتمان خود برجسته نمود که تحت رهبری امام خمینی، عرصه پیروزی را بدست آورد. گفتمان «اسلام سیاسی» با بهره گیری از دو مفهوم قابلیت اعتیار و در دسترس بودن و با ساختارشکنی دال‌های گفتمان پهلوی و مفصل بندی دال‌های خود توانست نظام معنایی جدیدی خلق کند و با به حاشیه راندن گفتمان پهلویسم، به عنوان بدیلی برای جامعه مذهبی ایران، گفتمان خود را عرضه نماید و نهایتاً به دلیل برخورداری از شبکه اجتماعی همبستگی پر قدرت، رهبری خردمندانه امام خمینی، پتانسیل بالقوه اسلام انقلابی شیعه و بهره‌گیری از منابع قابل اتکای بازار سنتی (که متحدان استراتژیک طبقه روحانیت محسوب می‌شدند)، توانست پیروزی خود را قطعی سازد.
کد مطلب: 180065
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *