۱
۰
چهارشنبه ۲۷ دی ۱۳۹۱ ساعت ۲۰:۴۰

چه کسی باید بگوید؟ چه کسی باید بشنود؟

محمد سرکامیان
چه کسی باید بگوید؟ چه کسی باید بشنود؟

امروز، هم نوع حضور و هم نوع گفتمان احمدی‌نژاد در مجلس از چند جهت قابل بحث و تامل بود. اینکه محمود‌احمدی‌نژاد به مجلس می‌رود و به صورت یک طرفه سخنانی ایراد می‌کند و در مقابل خواسته‌ نمایندگان مبنی بر نشستن ایشان روی صندلی مجلس بعد از سخنرانی و گوش دادن به دیدگاه‌ها و خواسته‌های نمایندگان ابراز می‌دارد که به علت برنامه‌ریزی قبلی این امکان وجود ندارد مساله بسیار مهمی است که تامل و تعمق در آن موجب عینی‌تر شدن و یقینی‌تر شدن این واقعیت می‌گردد که محمود‌احمدی‌نژاد هنوز هم نه تنها مجلس را در راس امور نمی‌داند بلکه هیچ جایگاهی برای نظرات و دیدگاه‌های منتقدین قائل نیست. همچنین این رفتار احمدی‌نژاد نشان می‌دهد که مفهوم یا گزینه‌ای به نام سوء مدیریت دولت را قبول ندارد و هنوز هم می‌خواهد به همان روش خودش کشور را مدیریت کند.
دلایل این مدعا روشن هستند. اگر این رفتار رئیس‌جمهور را به لحاظ شکلی بررسی کنیم آنگاه این سوال پیش می‌آید که مگر حضور احمدی‌نژاد در مجلس از چندین روز قبل‌تر مطرح نبوده و مگر از همان روزهای اول یکی از خواسته‌های نمایندگان ادامه حضور رئیس‌جمهور در مجلس بعد از سخنرانی‌اش نبوده است؟ پس چرا زمان مورد نیاز برای شنیدن حرف‌های نمایندگان در برنامه‌های ایشان لحاظ نگردیده است؟ وانگهی این سوال مطرح است که رئیس‌جمهور بعد از ایراد سخنرانی می‌بایست راس ساعت مقرر در کدامین کنفرانس جهانی شرکت کند یا کدامین پروژه ملی را افتتاح و یا با کدامین مقامات بین‌المللی ملاقات نماید؟ اما اگر نوع مواجهه احمدی‌نژاد با مجلس را به لحاظ ماهوی مورد مداقه قرار دهیم بازهم با گفتمان و رفتاری مواجه می‌شویم

این سوال مطرح است که رئیس‌جمهور بعد از ایراد سخنرانی می‌بایست راس ساعت مقرر در کدامین کنفرانس جهانی شرکت کند یا کدامین پروژه ملی را افتتاح و یا با کدامین مقامات بین‌المللی ملاقات نماید؟
که در محاکم مختلف عقلی، منطقی، تجربی(به استثنای تجاربی که از گفتمان احمدی‌نژاد داریم) و حقوقی تعریف ناپذیر است چرا که بدیهی‌ترین مبانی و اصولی که در این زمینه وجود دارد و عقل و منطق و تجربه و قانون اساسی همگی آنها را تایید می‌کنند این است که نمایندگان قانون می‌گذارند رئیس دولت اجرا می‌کند، نمایندگان می‌پرسند؛ رئیس دولت پاسخ می‌گوید و نمایندگان انتظارات دارند و رئیس دولت انتظارات را محقق می‌نماید؛ همچنین رئیس دولت و وزرا باید در مقابل اقدامات و عملکردشان نسبت به نمایندگان مجلس پاسخگو باشند. منتهی مشکلی که در طول دولت‌های نهم و دهم گریبانگیر کشور ما گردیده این است که رئیس‌جمهور اعتقاد دارد که یک نماینده تنها از مردم یک شهرستان رای گرفته در حالی که ایشان منتخب تمام ملت ایران است. چرا که براساس اصول بدیهی و مسلمی که اشاره کردیم و به خصوص باتوجه به شرایط خاص کنونی که خود دولتی‌ها و از جمله احمدی‌نژاد بیش از هرکسی برخاص بودن آن تاکید می‌کنند روز گذشته می‌بایست که رئیس‌جمهور بیش‌وپیش از آنکه گوینده باشد، شنونده حرف‌های نمایندگان می‌بود. اما او شنونده حرف‌های نمایندگان نشد تا برای مردم و نخبگان کشور همچنان این باور وجود داشته باشد که نوع گفتمان و مدیریت احمدی‌نژاد در طول این سال‌ها آسیب‌های فراوانی را متوجه ساختارهای متفاوت کشور نموده است. واقعیت این است که روز گذشته در نوع مواجهه مجلس با دولت ما شاهد یک حقیقت تلخ و بغرنج بودیم. در حالی که از مدتها پیش نمایندگان مجلس، کارشناسان و صاحبنظران نقش سوء مدیریت دولت را در شکل‌گیری نابسامانی اقتصادی موجود بیش از هر عاملی می‌دانند و در حالی که از مدتها پیش نمایندگان
روش مدیریتی آقای احمدی‌نژاد به گونه‌ای بوده که این نمایندگان باید بروند، بپرسند و تحقیق کنند که رئیس‌جمهور و دولت ما به دنبال انجام و اجرای چه اقدامات و فعالیت‌هایی هستند و آنگاه بررسی کنند که این فعالیت‌ها چه مضراتی دارند و سپس قانون ممنوعیت چنین اقداماتی را تصویب نمایند
مجلس به منظور جلوگیری از جولان و فوران همین سوء مدیریت تمام تلاش و توان خود را به کار گرفته‌اند که با وضع قوانین کنترلی صرفا از رفتارهای عجولانه و تصمیمات غیرکارشناسی دولت احمدی‌نژاد جلوگیری کنند اما گفتمان احمدی‌نژاد نشان داد که او می‌خواهد به همان روش قبلی مدیریتش را دنبال نماید. ملاحظه کنید این روزها نمایندگان مجلس به جای وضع قوانین ایجابی مبتنی برکارشناسی و تحقیق اما مجبورند بیشتر به وضع قوانین سلبی و ممانعت کننده بپردازند. یکبار مجبور می‌شوند قانون تصویب کنند که هیچ کس حق ندارد شهر ری را از تهران جدا کند؛ یکبار مجبور می‌شوند قانون تصویب کنند که هیچ مدیری حق ندارد در بیش از یک شغل شاغل باشد؛ یکبار مجبور می‌شوند قانون تصویب کنند که اختیار صندوق توسعه ملی- که احمدی‌نژاد مدیریتش را قبضه کرده بود -دوباره به سران سه قوه واگذار گردد. یکبار مجبور می‌شوند قانون تصویب کنند که اجرای فاز دوم یارانه‌ها ممنوع است. در واقع نمایندگان ملت به جای اینکه با استفاده از داده ها و اطلاعات تحقیقی و کارشناسی به وضع قوانین ایجابی‌ای بپردازند که اجرای آنها موجبات پیشرفت، توسعه و رفاه اجتماعی را فراهم آورد اما متاسفانه روش مدیریتی آقای احمدی‌نژاد به گونه‌ای بوده که این نمایندگان باید بروند، بپرسند و تحقیق کنند که رئیس‌جمهور و دولت ما به دنبال انجام و اجرای چه اقدامات و فعالیت‌هایی هستند و آنگاه بررسی کنند که این فعالیت‌ها چه مضراتی دارند و سپس قانون ممنوعیت چنین اقداماتی را تصویب نمایند. به نظر می‌رسد این رویه یعنی مسامحه و مماشات در مقابل رفتارهای احمدی‌نژاد از طرف نمایندگان بیش از این نباید ادامه داشته باشد.

کد مطلب: 19930
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


مسعود
Iran, Islamic Republic of
به فکر نون باشیم خربزه آب است