۵
يکشنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۵۳

انتخابات، بهاری که سال نکویش پیدا نیست

بهزاد رَوَن
انتخابات، بهاری که سال نکویش پیدا نیست
چند روزی است، که به دنبال سوژه و ایده ای برای نوشتن در مورد انتخابات هستم، ولی هر چه بیشتر در تلویزیون و اینترنت به دنبالش می گردم، بیشتر از خواست و تمایلم برای نوشتن در مورد انتخابات کم می شود. فضا آن چنان راکد و بی تحرک است که ناخواسته مجبور می شوی منفعل و بی تحرک بایستی و کاری جز نظاره کردن این تکرارها و سخنان تو خالی نداشته باشی. تلویزیون برنامه های انتخاباتی نمایش می دهد، ولی تنها چیزی که عایدت می شود این است که هر روز با حجمی از حرف های تکراری مواجه شوی که دست آخرمجبور می شوی یا تلویزیون را خاموش کنی یا اینکه ترجیح می دهی برنامه کودک را تماشا کنی.
این رکود نتیجه چیست؟ تاکنون در ایران انتخاباتی به این شدت راکد و بی تحرک را شاهد نبودیم. طیف و گروه راست، یعنی اصولگرایان صحنه را در اختیار گرفته اند. دانشگاه را که منشأ شور و هیجان انتخاباتی و پایگاهی امن برای اصلاح طلبان بود ،عملا در دوران اوج انتخابات به تعطیلی کشانده اند. جامعه با حجم عظیمی از مشکلات اقتصادی چون تورم، بیکاری و... دست و پنجه نرم می کند. تحریم های اقتصادی و سیاسی تأثیر فراوانی بر حوزه معیشتی مردم گذاشته است. به طوری که در دو سال گذشته با افزایش بیش از سیصد در صدی نرخ کالاهای مصرفی مواجه بوده ایم. این امر نیازی به مراجعه به آمار ندارد. بلکه اگر تا سر کوچه برویم متوجه این افزایش فاحش قیمت ها و در نتیجه پایین آمدن سطح رفاهی زندگیمان می شویم. اولین بار است که در ایران از اقتصاد ریاضتی به این شدت صحبت می شود. نکته مهم این است که شدید ترین این فشارها در دو سال اخیر مانند شوکی به زندگی مردم وارد شده است که بیش از پیش آن را غیر تحمل کرده است.
این رکود و عدم شور در انتخابات نتیجه مستقیم تجربه سال ۸۸ و نیز حضور اصولگرایانی است که کارنامه هشت ساله آنها در دولت و مجلس پر از نمره های مردودی است. دوستان و حامیان دیروز دولت اصولگرا، امروز آن را جریان انحرافی می نامند و مسئول اصلی این وضعیت را دولت می دانند. این در حالی است که بسیاری از اصولگرایان در صدر مجلس یا در ارتباطی نزدیک با خط و مشی های سیاست خارجی قرار داشته و دارند.
در هشت سال اخیر، این اصولگرایان بودند که هم مجلس و هم دولت را در اختیار داشته اند. ولی بسیاری از این کاندیداها با خارج شدن از این دایره، خود را از پذیرش مسئولیت این وضعیت مبرا می کنند و سعی دارند تا با فاصله گرفتن از دولت اصولگرا، خود را بی گناه جلوه دهند. افرادی چون حداد عادل به عنوان نماینده و رئیس جریان اصولگرای مجلس، گویی هیچ مسئولیتی
قبضه قدرت توسط اصولیون به هر بهایی، بهایی سنگین برای مردم در پی خواهد داشت.حذف یا ضعف در حضور اصلاح طلبان در انتخابات و دولت آینده هزینه ای بسیار برای مردم و حکومت در بر خواهد داشت
در این هشت سال نداشته که این گونه خود را تبرئه می کند و در کمال خونسردی جریان های موجود در انتخابات را به سه گروه فتنه گران، انحرافی و اصولگرایان تقسیم می کند و عملا اصلاح طلبان را حذف شده می داند. در سویی دیگر افرادی چون قالیباف که بیشترین بخت را برای او در انتخابات قائلند، چیزی جز شهردار بودن در اختیار ندارد. قبل از وی افرادی چون احمدی نژاد نیز شهردار تهران بوده اند. شهردار بودن حتی از کنار یک سیاستمدار خوب بودن نیز گذر نکرده است. افکار عمومی باید بداند که حوزه سیاست امری بسیار پیچیده و دارای زوایای بسیاری است. اجرایی و عملیاتی بودن یک فرد دلیلی بر سیاستمدار خوب بودن نیست. البته یکی از علت های این تصور ریشه در وضعیت بد اقتصادی و معیشتی مردم دارد. چرا که افکار عمومی در ایران و در سراسر جهان در پی راه حل های کوتاه مدت و سریع است و به این امر توجه نمی شود که برای بهبود اوضاع داخلی در ایران ابتدا باید بتوان بحران های موجود در سیاست خارجی را تعدیل کرد و این امر نیازمند فردی آشنا و شناخته شده در جهان دارد تا بتواند از منافع ایران دفاع کرده و تهدید ها را به فرصت تبدیل کند. افرادی چون چرچیل بودند که توانستد جنگ باخته را با سیاست ها و تصمیم های به موقع و زیرکانه به برد تبدیل کنند. بردی که جریان و مسیر تاریخ جهان را تغییر داد.
اصولیون بعد از هشت سال حضور خود در قدرت اثبات کردند که توان لازم برای بهبود و سامان دادن وضعیت داخلی و خارجی را ندارند. گروه اصولگرا رکورد تورمی دوران هاشمی رفسنجانی را شکسته است و به سوی رکورد دار شدن در عرصه جهانی پیش می رود. با دادن یارانه ها سعی در همراه کردن اقشار کم در آمد دارد. ولی غافل از اینکه تیشه یه ریشه اقتصاد بیمار ایران می زند. در این چند ساله نه تنها یارانه ها موجب بهبود وضعیت مردم نشده است بلکه تورمی بیش از سی در صد را نصیب ایران کرده است. تورمی که همواره از اعلام رسمی آن طفره رفته است.
این رکود و بی روحی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، بهاری است که سال نکویی در پی نخواهد داشت. قبضه قدرت توسط اصولیون به هر بهایی، بهایی سنگین برای مردم در پی خواهد داشت.حذف یا ضعف در حضور اصلاح طلبان در انتخابات و دولت آینده هزینه ای بسیار برای مردم و حکومت در بر خواهد داشت. عدم حضور اشخاصی که دارای مقبولیت در میان مردم هستند جریان انتخاب را خدشه دار خواهد کرد. علاوه بر شور و هیجانی که از انتخابات رخت بر خواهد بست، در سطحی وسیع تر موجب کاهش میزان مشارکت سیاسی در امور مهم و حیاتی کشور نیز خواهد شد.
کد مطلب: 29199
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *